هر قدر دربارهی سیّدمحمّدحسین طباطبایی نوشته و خاطره داریم، در مورد برادرش کوچکتر ایشان سیّدمحمّدحسن الهی مطلب کم هست که دلایل زیادی دارد از جمله دوری از مراکز علمی سنّتی حوزوی و شیوهی ویژهی زندگی. در آستانهی ماه رمضان برای تیّمن و تبرّک هم شده گفتم چند نکته را از ایشان از کتاب «الهیّه» ( مؤسّسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشّموس) برگزینم و در ایمایان بیاورم. آقای حسنزاده آملی از معدود افرادیست که با ایشان ارتباط تنگاتنگ داشته و به گمانم زمانی یک کتاب در شرح زندگی سیّد الهی را در فهرست کتابهای منتشرنشدهی او دیدم که امیدوارم اگر چاپ نشده، هرچه زودتر بشود که حرفهای بسیاری از این عالم و عارف ناشناخته در بر خواهد داشت.
« سیّد محمّد الهی فرزند ایشان: روزی از ایشان پرسیدم پیامبر در اذان چطور میگفتند: اشهد أنّ محمّداً رسول الله؟ چطور بر خودشان صلوات میفرستادند؟ گفت: اگر پیامبری به خودش ایمان نداشته باشد، دیگران به او ایمان نمیآورند. روش ایشان هم اینگونه بود که آدم باید خودش مبلّغ باشد، نه اینکه تبلیغ کند. رفتارش باید مبلّغ اسلام باشد، چیزی که در اسلام ارزش دارد، حرف نیست، عمل است.
وی کتابی نیز در کیفیّت صدا و آهنگ و تأثیر آن در روح مینویسد، رسالهای نفیس از اسرار علم موسیقی و روابط معنوی روح با صداها که هرکه آن را دیده زبان به تحسین گشوده، امّا او از خوف آنکه به دست نااهل از ابنای زمان و حکّام جائر بیفتد آن را از بین میبرد.
ایشان معتقد بود که روزگاری علما میگفتند که خورشید در آسمان چهارم است و به دور زمین میچرخد و محیالدّین عربی محصول این روزگار بود؛ یعنی با افکار آن دانشمندان، عارفش این بود. الآن که نظرات دانشمندان عوض شده... وقتی در عالم تکامل ایجاد میشود، باید در عرفانش هم اثر بگذارد. عرفان محیالدّین هم باید اصلاح شود.
رؤیت فردی را ظهور فردی میگویند امّا ظهور اجتماعی شرایط میخواهد، این امّت باید ظهور پیدا کند. ما یازده اماممان شهید شدند دیگر کافیست؛ امّت باید ظهور پیدا کند، بعد امام بیاید و رهبری کند.... همانطور که الآن دنیا با ظلم پر شده همانطور با عدل پر میشود؛ یعنی با راههای رفورمیستی از عدل پر میشود منتهی ادارهکردن این عدالت از ما ساخته نیست و ما آنجا به بنبست میرسیم. حضرت نیازی به جنگ و جدل و طبل و شیپور ندارد، طبل و شیپورش قبلاً زده شده، ایشان میآید و رهبری میکند...اینطور نخواهد بود که ما توپخانه راه بیندازیم و بزنیم و غلبه کنیم و دنیا را به خاک و خون بکشیم. ما با مغز آنها کار داریم که این اسلحه را مصرف خواهند کرد. ما با هواپیمایی که بمب اتم میاندازد کار نداریم، ما با مغز خلبان آن کار داریم.
خاطرهای از آقای حسنزاده آملی: یک روز پس از نماز که به منزل آمدم، پس از خوردن ناهار آمادهی استراحت شدم ولی بچّهها با سروصدا و بازی نگذاشتند. من که خسته بودم با بچّهها و مادرشان دعوا کردم. پس از لحظاتی پشیمان شدم و اشکم جاری شد. از خانه بیرون رفتم و مقداری میوه و شیرینی برای بچّهها خریدم تا دلشان را به دست بیاورم ولی جناب رسولالله فرموده" دلی را نشکن که اگر شکسته شد قابل التیام نیست، چنانچه اگر ظرف سنگینی شکست با لحیم اصلاح نمیشود". زمین و آسمان بر من تنگ شد و احساس کردم نمیتوانم در آمل بمانم. به قصد رفتن به تبریز و محضر آقاسیّدمحمّدحسن الهی به تهران آمدم. قبلاً بارها از آقای الهی خواسته بودم که وقتی به محضر آقا (سیّد علی قاضی) میرسند، سفارش من را هم بکنند. میدانستم شاگردان آقای قاضی مانند آقای الهی و علّامه طباطبایی پس از وفات ایشان هم با او ارتباط داشتند. نفس قدسیّه الهیّه میتواند در تمام عوالم حشر داشته باشد و این مطلب از آیات و روایات استفاده میشود. به تبریز رسیدم و با پرسوجو به منزل آقای الهی رفتم. پس از احوالپرسی، ایشان گفتند" من نمیدانستم شما قم هستید یا آمل لذا میخواستم نامهای به اخوی بنویسم تا نامه را به شما برسانند" با تعجّب عرض کردم" آقا چه اتّفاقی افتاده که میخواستید مرا در جریان بگذارید؟" ایشان فرمودند:" من خدمت آقا مشرّف شدم و سفارش شما را به ایشان کردم ولی حاج آقای آملی (ایشان خیلی مؤدّب بود و مرا حاج آقا خطاب میکرد) ایشان از شما راضی نبودند" با شنیدن این جمله، تا لالهی گوش سرخ شدم. عرض کردم "آقا چطور؟ چرا راضی نبودند؟" فرمودند:"ایشان به من گفتند آقای آملی چطور هوس این راه را دارد در حالیکه با عائلهاش آنطور رفتار میکند؟" بعد فرمود" حاج آقای آملی داستان رفتار با عائله چیست؟" زبانم بند آمد و اشکم جاری شد؛ نتوانستم حرفی بزنم. سبحانالله پس حجج الهیّه چه مقاماتی داشتند، آگاه به عالم اسرار بودند ولی زبان نمیگشودند جز در مواردی که لازم بود تا اسراری را برملا سازند. بالاخره نتوانستم قضیّه را به آقای الهی بگویم. به قم بازگشتم و کلّ جریان را خدمت علّامه طباطبایی عرض کردم. ایشان هم تعجّب کرد و پس از سکوت زیادی فرمود" آقای قاضی بزرگ مردی بود".»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.