مدّتهاست طرفداران حاکمیّت با انکار حقایق تاریخی، شعارهای دههی شصت و اصرار ایران بر «پیروزی» در جنگ، در استدلال برای ادامهی جنگ میگویند لازم بود جنگ به مرحلهای برسد که ایران در موضع قدرت باشد تا از خطر حملهی مجدّد عراق در امان بماند و با تصویب قطعنامهای از هرجهت مناسب و تعیین متجاوز، بتواند از این کشور غرامت بگیرد. گذشته از اخبار آگاهان از وضع اسفبار ایران در پایان جنگ و به اتمام رسیدن ذخایر نظامی، اعتراف نظامیان عراقی که صدّام در پایان جنگ با انبارهای آماده تازه قصد سرنگونی حکومت ایران را کرده بود و «هوشمندی» امام در پایان دادن به جنگ باعث شد نتواند، محل ّ تأمّل است. یعنی ایران- فقط از این لحاظ- شانس آورد که جنگ را تمام کرد و گرنه... .
دربارهی غرامت هم کمال خرّازی مصاحبهای با ماهنامه مدیریّت ارتباطات کرده که متن کاملش را در وب نیافتم امّا در خلاصهای که از آن موجود است، میگوید:« در بند ۶ این قطعنامه آمده است که دبیرکل هیأتی را موظف میکند که بررسی کنند چه کسی متجاوز بوده و چگونه جنگ شروع شد و بند ۷ نیز میگفت دبیرکل باید هیأتی را به دو کشور بفرستد تا میزان خسارات دو طرف را معین کند و سپس قطعنامه میخواست که صندوقی بین المللی تأسیس شده و از وجوه آن خسارات طرفین جبران شود. شورای امنیّت نمیخواست مشخص شود چه کسی متجاوز بوده و چه کسی باید غرامت بدهد، بلکه میخواست خسارات طرفین جبران گردد، آن هم از صندوقی که هیچ وقت تشکیل نشد و قرار بود کشورها در آن پول بریزند تا به طرفین داده شود. با قطعنامه ۵۹۸ نمیتوان از عراق غرامت گرفت. شورای امنیت که تحت سلطه آمریکا و سایر کشورهایی بود که در دوران جنگ به صدام کمک میکردند، اقدامی در برابر گزارش دبیرکل انجام نداد، در حالی که گرفتن غرامت نیاز به صدور قطعنامه دیگری داشت که با اشاره به گزارش دبیرکل، عراق را موظف به پرداخت غرامت کند.»
خوب پس بهتر است که فکر گرفتن غرامت و توهّم پیروزی در جنگ را فراموش کنیم چون نه ایران در موضع قدرت بود و نه غرامتی در کار است، نیاز به قطعنامهی دیگری بود و گرنه متجاوز اعلام کردن عراق به تنهایی سودی برای ما نداشت و ندارد.
در حالیکه عراق تا کنون بیش از سی میلیارد دلار غرامت به کویت داده است و پنج درصد درآمدهای نفتی آن کشور به حساب کویت واریز میشود، تازه دیپلماتهای ایرانی از نبود امکان دریافت غرامت از عراق میگویند که- به ادّعای جدید آقایان- فلسفهی ادامهی جنگ برای دستکم شش سال بوده است؛ با این همه از اصرار حضرات بر درست بودن هشت سال جنگیدن، پیروزی ایران، نجات یافتن عراق و دیگر سخنان کلیشهای در شگفتم. روزی باید با مردم رو راست شد، این سخنان شعاری را کنار گذاشت و از بیتدبیری خود در ادارهی جنگ و اصرار بیهوده بر ادامهی آن، از همه به ویژه خانوادهی شهدا پوزش خواست؛ جام زهر اصلی هنوز سرکشیده نشده است.
پ. ن: میتوان مراحل مختلف جنگ و توصیف آن را اینگونه صورتبندی کرد:
۱- تحریک همسایگان با شعار صدور انقلاب و تشویق سپاه عراق به قیام علیه صدّام.
۲- جنگ جنگ تا پیروزی... تا رفع فتنه در جهان، راه قدس از کربلا میگذرد.
۳- قبول قطعنامه و سرکشیدن جام زهر به دلیل نرسیدن به دو هدف: صلح زودهنگام و پیروزی قاطع.
۴- ما پیروز جنگ بودیم چون یک وجب از خاک خود را ندادیم. انقلاب تثبیت و متجاوز نیز اعلام شد.
۵- ما از ابتدا به دنبال صلح بودیم ولی شرایط آن فراهم نبود.
۶- از این قطعنامه غرامت در نمیآید، اگر جنگ را تمام نمیکردیم ممکن بود...
۷- ...(؟)
۲- جنگ جنگ تا پیروزی... تا رفع فتنه در جهان، راه قدس از کربلا میگذرد.
۳- قبول قطعنامه و سرکشیدن جام زهر به دلیل نرسیدن به دو هدف: صلح زودهنگام و پیروزی قاطع.
۴- ما پیروز جنگ بودیم چون یک وجب از خاک خود را ندادیم. انقلاب تثبیت و متجاوز نیز اعلام شد.
۵- ما از ابتدا به دنبال صلح بودیم ولی شرایط آن فراهم نبود.
۶- از این قطعنامه غرامت در نمیآید، اگر جنگ را تمام نمیکردیم ممکن بود...
۷- ...(؟)
مرتبط: رفسنجانی و پایان جنگ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.