وقتی میتوانیم از طرف دیگران انتظار رعایت اخلاق را داشته باشیم که لااقل خود نشانههایی از آن را بروز دهیم. دروغپردازی دیگران زشت است، درست امّا خود ما چه تمایلی به پیجویی حقیقت از خود نشان دادهایم؟ اگر نپسندیدن کسی یا گروهی دلیل نسبت دادن هر صفت یا فعلی به آنها باشد، آیا میتوان انتظار داشته باشیم که بقیّه با ما چنین نکنند؟ خبررسانی در جریان بازیهای گوانگژو نمونهای از این بیتمایلی جریانهای مختلف در ارائهی واقعی اخبار و تحلیل است. به دو مثال زیر توجّه کنید:
اوّل آنکه از همان ابتدا، قول اهدای مسکن را به ورزشکاران طلایی متأهّلی داده بودند که خانهی مستقل نداشته باشند. پس هم غیرمتأهّلان- اعمّ از زن و مرد- از دایرهی آن قول و قرار ابتدایی بیرون بودند و هم متأّهلانی که خانهی شخصی داشتند. در جریان هیاهو برای ندادن خانه به خدیجه آزادپور از طنزنویس گرفته تا جدّینویس، ابتدا ماجرا را جنسیّتی کردند سپس هرچه خواستند نوشتند. منتظر بودم یکی بگوید که اصل قضیّه از چه قرار است که اینگونه نشد. ( بعداً تصمیم خود را عوض کردند و به همهی طلاییها قول خانه دادند و جوایز بانوان نیز افزایش یافت)
دوّم: در تمام مصاحبههای سعیدلو و علیآبادی در چین از آنها شنیدیم که ورزشکاران تیمی به اندازهی نصف ورزشکاران انفرادی جایزه میگیرند. حالا میگوییم وبلاگنویسان اطّلاع ندارند ولی اگر بعضی خبرگزاریها این خبر را- آن هم با این ادبیات عامیانه- ارائه کنند، از افراد غیرحرفهای چه انتظاری میرود؟
منتظرم ببینم که این تمایل غریب برای خبرسازی و تیترزدن و تکّه انداختن و «وقاحت» و «بیشرمی» دیگران را رو کردن، قرار است تا کجاها ما را فروکشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.