ایران مانع ورود تانکرهای سوخت ترانزیتی از عراق به افغانستان شده است و همین باعث واکنش شدید مردم، تاجران، روشنفکران و دولتمردان افغانستانی شده است. دلیل تصمیم ایران، جلوگیری از رسیدن آن به دست نیروهای خارجی است؛ آیا این دلیل واقعی کار ایران ست؟
۱- نیروهای خارجی هم با تصویب- گیرم نمایشی- سازمان ملل وارد این کشور شدند ( به خلاف عراق) و ایران نیز در ابتدا به آنان روی خوش نشان داد. در ضمن، چندین سال از حضور نیروهای خارجی در افغانستان میگذرد، چطور شده که ایران حالا به فکر ممانعت از رسیدن سوخت به آنها افتاده است؟ همین موضوع، توجیه ایران را زیر سؤال میبرد.
۲- مشابهت کامل این رویداد با قطع گاز ترکمنستان به ایران شاید راهگشا باشد. ترکمنستان در بدترین شرایط جوّی چندسال پیش در حالیکه شمال ایران نامساعدترین وضعیّت سرما و بارش برف را (در بعضی مناطق برای اوّلین بار پس از سی سال) تجربه میکرد، چنین کاری را انجام داد تا بهای گاز صادراتی خود را به ایران افزایش دهد و ایران بناچار پذیرفت. آیا اقدام ایران، گرتهبرداری از کار ترکمنستان است؟ ایران به دنبال چه دستاوردیست؟
۳- دوستان افغانستانی معتقدند که رسیدن سوخت به نیروهای بیگانه بهانه است؛ آنان حدسهایی میزنند که باورپذیرترینشان را برای شما نقل میکنم:
تمام ماجرا شاید در یک جمله خلاصه شود:« افغانستان به دنبال زدن دو سد روی هیرمند و هریرود است». اوّلین آنها، دوّمین سد روی هیرمند در سیصد کیلومتری مرز ایران است که مانع میشود اندک آبی که الآن - و پس از زدن سدّ اوّل- به مرز ایران و دریاچهی هامون میرسد، قطع شود و دوّمین سد هم میزان آب دریافتی سد دوستی مشترک بین ایران و ترکمنستان را به حدّاقل میرساند. سدّ اوّل سیستان و بلوچستان ایران را کاملاً خشک خواهد کرد و سدّ دوّم تأمین آب در شمال و مرکز خراسان را با کمبود شدید روبهرو خواهد کرد. این را که جنگهای آیندهی جهان بر سر آب خواهد بود، بسیار شنیدهایم، ایران تنها کاری که از دستش برآمده این است که با این حربه میخواهد افغانستان را از این کار منصرف کند که البتّه بعید است؛ شاید بتواند آنرا به تعویق بیندازد ولی نمیتواند مانع آن شود. دربارهی سد روی هیرمند توافقنامهای بین دو کشور بوده است که باید امتیازات متقابلی به هم میدادند که افغانستان معتقد است ایران به آن عمل نکرده پس آنان نیز الزامی به رعایت آن ندارند.
تمام ماجرا شاید در یک جمله خلاصه شود:« افغانستان به دنبال زدن دو سد روی هیرمند و هریرود است». اوّلین آنها، دوّمین سد روی هیرمند در سیصد کیلومتری مرز ایران است که مانع میشود اندک آبی که الآن - و پس از زدن سدّ اوّل- به مرز ایران و دریاچهی هامون میرسد، قطع شود و دوّمین سد هم میزان آب دریافتی سد دوستی مشترک بین ایران و ترکمنستان را به حدّاقل میرساند. سدّ اوّل سیستان و بلوچستان ایران را کاملاً خشک خواهد کرد و سدّ دوّم تأمین آب در شمال و مرکز خراسان را با کمبود شدید روبهرو خواهد کرد. این را که جنگهای آیندهی جهان بر سر آب خواهد بود، بسیار شنیدهایم، ایران تنها کاری که از دستش برآمده این است که با این حربه میخواهد افغانستان را از این کار منصرف کند که البتّه بعید است؛ شاید بتواند آنرا به تعویق بیندازد ولی نمیتواند مانع آن شود. دربارهی سد روی هیرمند توافقنامهای بین دو کشور بوده است که باید امتیازات متقابلی به هم میدادند که افغانستان معتقد است ایران به آن عمل نکرده پس آنان نیز الزامی به رعایت آن ندارند.
ایران در سی سال اخیر با دشمنتراشی بیدلیل و عدم رعایت عقلانیّت در مدارا با قدرتهای اصلی جهانی به کشوری منزوی و فاقد قدرت چانهزنی و تأثیرگذاری بدل شده است. مانعتراشی یا کنار گذاشتن ایران از پروژههای بزرگ بینالمللی منطقه مانند خط لوله صادرات گاز به پاکستان و هند، خط لوله انتقال نفت آذربایجان و خط لوله انتقال گاز ترکمنستان به اروپا، استفاده از نیروی صلحآمیز هستهای، سهم اندک ایران از تقسیم دریاچهی مازندران (کاسپی، معروف به خزر)، تحریم شرکتهای بزرگ نفتی برای استخراج منابع پهناور جنوب (واستفادهی کشورهای عربی از این مسأله)، هدف تبلیغات بد رسانهای واقع شدن و محرومیّت از استفاده از صنعت توریسم، تنها گوشهای از این خسارتهاست. اینگونه است که ترکمنستان با رفتاری مشابه یک قدرت برتر (مانند رفتار روسیه با اوکراین) گازش را قطع میکند و ما ناچار به تمکین هستیم یا در برابر افغانستان، جز راه انداختن این نمایش کاری از دستمان برنمیآید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.