جوایز سلطان

           
از سابقه‌ی بحثهای نظری حجّاریان و تشبیه حکومت ایران به نظام سلطانی باخبریم، استفتا از آیت‌الله سیستانی درباره‌ی یارانه‌ها و جواب ایشان چیزی بیش از یک شباهت لفظی با آن موضوع بود. نکاتی که در این جواب به چشم می‌خورد:
یک. یادآوری این نکته که او مانند اکثریّت فقهای شیعه میانه‌ای با تئوری ولایت فقیه از نوع حکومتی آن ندارد. او یارانه‌ها را هدیه‌ی نظام، ولی فقیه، امام زمان یا مانند آن نخواند.
دو. از دید وی حکومت موجود ایران مردمسالاری نیز نیست ( دینی یا غیردینی) تا یارانه‌ها سهم مردم از منابع عمومی باشد که به آنان داده می‌شود.
سه. حکومت ایران حکومتی است که اموال عمومی به سلطان یا شخص حاکم تعلّق دارد و از این جهت فرقی با رژیم سابق ایران ندارد. این سخن تفاوتی با تحیل کدیور که ادّعا کرد حکومت شاهنشاهی در ایران خودش را به شکل ولایت مطلقه فقیه بازتولید کرده – و به خاطر آن به زندان رفت- ندارد. امّا موضوع به اینجا ختم نمی‌شود.
چهار. بحث « جوایز سلطان» در فقه در جایی بحث می‌شود که جائر بودن سلطان کمابیش مفروض گرفته شده است و گرنه سؤال وجهی نداشت. پرسش این است که اگر سلطانی- که مانند دیگر سلاطین به اموال رعیّت دست‌درازی می‌کند- به ما مالی به عنوان هدیه یا معامله داد، با آن چه کنیم؟ جواب معمولاً این است که اگر می‌دانید سلطان آن مال را از چه کسی –به زور و ناحق- گرفته است که باید آن را به صاحبش برگردانید و گرنه اگر منشأ مال را نمی‌دانید، می‌توانید از آن استفاده کنید. برای نمونه این مطلب
را از سایت آقای خویی بخوانید که گرچه عربیست ولی می‌توان آنرا فهمید.
آقا سیستانی می‌توانست خیلی راحت جواب دهد که یارانه‌ها جزو درآمد سال است و در صورت اضافه آمدن بر مخارج سالانه باید خمسش پرداخت شود یا مثلاً از آن تعبیر به «هدیه‌ی حکومت» یا چیزی مانند آن کند ولی آوردن تعبیری که در فقه سابقه‌اش به حکومتهای ظلم و جور می‌رسد، جای تأمّل دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.