در سخنان رهبر نظام- فقط دربارهی ماجرای هتّاکی- چند نکته بود:
۱- لحن او دربارهی هتّاکان شبیه به لحن وی خطاب به کسانی بود که به کوی دانشگاه حمله کردند. آنجا هم میگفت :«چنین اعمالی، آنهم با فریاد یا زهرا؟» حالا هم با جوانان خوب و مؤمن سخن گفت که دست بر قضا فحّاش و بیادبند ولی خوب و مؤمن هم هستند. خوب بودن و مؤمن بودن ذاتی است یا به اعمال؟ او دست کم میتوانست بگوید «برخی افراد» و اینچنین آشکار دلبستگی خود به آنان را نشان ندهد و از طرف دیگر حتّی اشارهای هم به ماجرای فائزه هاشمی نکرد.
۲- من این ادّعا را که «در نقد عقاید دینی و سیاسی همه آزادند ولی به شرط رعایت اخلاق» متوجّه نشدم. ایشان باید قید «مخالفان یا منتقدان من» را میآورد تا معلوم شود که منظورش این است که هاشمی و امثال او را نقد کنید ولی بدون فحشدادن چون گذشته از نقد رهبر که جزو محرّمات کبیره است، نقد دولت یا حکومت حتّی در مسألهای مانند یارانهها( فریبرز رئیس دانا) به بازداشت فرد میانجامد، وبلاگهای منتقد همه بستهاند، روزنامهها و مجلّات هم به اندک بهانهای بسته میشوند، نوریزاد چند نامه مینویسد و زندانی میشود، دستغیب چند انتقاد از وضعیّت کشور (و نه رهبر) میکند و به اجلاس خبرگان دعوت نمیشود. پس درست این است :«همه در نقد کسانی که تبعیّت تام و تمام از من ندارند آزادند ولی به شرط رعایت اخلاق».
۳- همانگونه که پیشتر نوشتم، قبلاً بارها حمله و هتّاکی صورت گرفته بود که گذشته از اعمالی که بنا به شنیدهها با اشارهی خود وی انجام شد (مانند حمله به بیت آقای صانعی در گذشتهی نزدیک) دربارهی دیگر اعمال مشابه سخنی گفته نشد. چرا این سخنان فقط گاهی از زبان او شنیده میشود در حالیکه این رفتار دائمی طرفداران اوست؟
من چند ایما پیش نوشتم که بعضی تازه یاد دین و اخلاق افتادهاند که همینجا تصحیح میکنم:
اعمال گذشته بدون مدرک آشکار و واضح بود پس میشد انکار کرد یا نادیده گرفت ولی این بار فیلمی از این رفتار بود و شخصی که به اسم شناخته میشد پس جای انکار نبود. اگر فائزه هاشمی ادّعا میکرد که به او و پدرش فحّاشی شده ولی فیلمی موجود نبود، دربارهی او همان مینوشتند که دربارهی علی کروبی نوشتند: «اینان آنقدر در اثبات ادّعاهای کذب خود کم آوردهاند که حالا دارند از خودشان مایه میگذارند» به نوشتههایی که در این باره نوشته شد، توجّه کنید. چقدر صحبت از نادرستی این عمل به خودی خود یا طبق دیانت و اخلاق است و چقدر از اینکه اینان با این کارها آبروی حزبالله را میبرند؟ مخالفان این عمل میدانند که واکنش منفی افراد مقیّد به اخلاق و مذهب در برابر این اعمال به ریزش بیشتر خوشبینان به نظام میانجامد.
اعمال گذشته بدون مدرک آشکار و واضح بود پس میشد انکار کرد یا نادیده گرفت ولی این بار فیلمی از این رفتار بود و شخصی که به اسم شناخته میشد پس جای انکار نبود. اگر فائزه هاشمی ادّعا میکرد که به او و پدرش فحّاشی شده ولی فیلمی موجود نبود، دربارهی او همان مینوشتند که دربارهی علی کروبی نوشتند: «اینان آنقدر در اثبات ادّعاهای کذب خود کم آوردهاند که حالا دارند از خودشان مایه میگذارند» به نوشتههایی که در این باره نوشته شد، توجّه کنید. چقدر صحبت از نادرستی این عمل به خودی خود یا طبق دیانت و اخلاق است و چقدر از اینکه اینان با این کارها آبروی حزبالله را میبرند؟ مخالفان این عمل میدانند که واکنش منفی افراد مقیّد به اخلاق و مذهب در برابر این اعمال به ریزش بیشتر خوشبینان به نظام میانجامد.
۴- دهنمکی زمانی عین همین تاجیک بود، به اجتماعات حمله و فحّاشی میکرد. رهبر در یکی از دیدارهای خصوصی به او میگوید: «آقای دهنمکی، شما چه آن زمان که نشریه شلمچه را چاپ می کردید و یا با موتورسیکلت در خیابانها می رفتید و چه الان که فیلم میسازید، برای من هیچ فرقی نکردهاید، همان مسعود دهنمکی انقلابی و متعهد هستید.» خُب زمانی که او با موتور در خیابان میرفت چه کار میکرد؟ اعمالی خلاف قانون مشابه همین کارهای کسانی که امروز مؤاخذه میشوند. حالا باور کنیم که گفتار رهبر نظام در خلوت با سخنانش در جلوت تفاوت دارد یا نه؟
۵- کسانی که به بیت آقای صانعی حمله کردند و قرآن و عکس آیتالله خمینی و همه چیز را شکستند چرا مؤاخذه نشدند؟ اتّفاقاً اعتراض صانعی به اعمالی مشابه همین رفتارها بود که سخنان سیّدحسن خمینی را ناتمام گذاشت. اگر بوسهی رهبری بر صورت خمینی جوان را به منزلهی دلجویی بگذاریم، چرا باید سخنانی در اعتراض به آن شعارها چنان پاسخی بیابد؟ دربارهی فلسفهی دلجویی رهبر از سیّدحسن پیشتر « بوسهی رضایت» را نوشتهام و از دید من دلجویی خفیف و ضمنی از هاشمی از جنس همان بوسهی رضایت است. روشن است که حتّی اعتراض به کسانی که در حمایت از رهبر هرکار ناشایستی میکنند به خودی خود محکوم است. او حتّی از «مردم» در آن نمازجمعهی خاص تشکّر هم کرد!
حالا هم رفتارهای سوء طرفداران وی ادامه خواهد یافت؛ وی گاهی تذکّر خواهد داد ولی کسی مجازات نمیشود و این چرخهی معیوب ادامه مییابد. اوّلاً به یاد بیاورید سخن مصباح یزدی پیش از حملهی پرسروصدا به بیت آیتالله منتظری در جواب جوانانی که عازم بودند و گفتند رهبری گفته صدای این عمل در قم نپیچد، گفت ایشان گفته باشد، او رهبر است و یک وظیفه دارد و ما یک وظیفه، امروز هم برخی خواهند گفت آقا محذوراتی دارد و ما وظیفهای دیگر( این سخن را به مناسبتهای مختلف شنیدهایم) و ثانیاً تمام طرفداران رهبر نظام که تا کنون در حمایت از وی تخلّفی کردهاند، از هر کیفری در امان بودهاند. تنها برخورد عملی با خاطیان میتواند حسن نیّت نظام را نشان دهد و گرنه هاشمی باید در انتظار حملاتی بسیار شدیدتر باشد که هستیم و هستید و خواهیم دید.
پ.ن: در جواب نظر یکی از دوستان نوشتم که ادّعای مطابقت اعمال سران نظام با پیشوایان دین مدّتی است که شنیده نمیشود. برای دیدن میزان مشابهت واکنش سیّدعلی خامنهای به فحّاشی با امام صادق به همین عمل، این حکایت را بخوانید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.