اعتصاب غذای سیاسی اخیر امر فردی محض نیست تا بگوییم تنها به خودشان ربط دارد. بنا بر تأثیری که میتواند بر جنبش سبز بگذارد، ناظران حقّ انتقاد کردن و پیشنهاد دادن دارند. به فرض اگر عمل فردی کسی به جنبش ضرر بزند، نمیتوان گفت که به فقط به خودش مربوط است (همان تمثیل معروف کشتی و سوراخ). همینگونه است اگر عمل آنان جز ضرر برای خود و خانوادهشان در بر نداشته باشد. پس یک نکتهی مهم را که نمیبینم کسی به آن اشاره کند، یادآوری میکنم:
اعتصاب غذا برای رسیدن به دستاوردی معیّن یا در امان ماندن از ضرری مشخّص انجام میشود. مثلاً اگر یک زندانی از حقّ ملاقات یا مرخّصی بر خلاف قانون محروم شود یا بیجهت در زندان انفرادی نگه داشته شود، میتواند اعتصاب غذا کند. این کار میتواند در اعتراض به محرومیّت دیگران هم باشد ولی یک چیز در اعتصاب غذا بدیهی به نظر میرسد که نباید آسیبرسانی صرف و بدون نتیجه باشد بلکه باید طرف مقابل را برای دادن امتیازی در فشار قرار دهد.
اعتصاب غذای زندانیان اخیر، اعتراض به امری در گذشته (قتل سحابی و صابر) است و طبعاً حکومت نه قرار است امتیازی دهد و نه آنها دستاوردی به دست میآورند. چرا باید بدون به دستآوردن دستاوردی جان خود را به خطر انداخت؟ اعتصاب غذای نوریزاد و پناهی برای محدودیّتهایی بود که بر آنان اعمال میشد و نتیجه هم داد؛ الآن اگر من بپرسم اگر چطور شود این عزیزان دست از اعتصاب غذا برمیدارند، جواب چیست؟ حتّی اگر درخواستشان - مثلاً- کالبدشکافی هاله یا هدی بود نیز بالاخره هدفی به شمار میرفت، نه اینکه فقط اعتراض خشک و خالی باشد. من متأسّفانه هدفمندی و عقلانیّتی پشت این اعتصاب غذا نمیبینم و بهتر است که عقلای قوم برای پایان دادن به آن تلاش بیشتری کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.