۱- کلمهی «الله» تشدید ندارد.
۲- در رسمالخطّ عرب کلمات مشدّد را نیز با یک حرف مینوشتند و این باعث اشتباه در قرائت میشد؛ پس کاتبان به این فکر افتادند که با گذاشتن علامتی، حروف مشدّد را از غیر آن متمایز کنند. علامتهای زیادی پیشنهاد شد که دست آخر پیشنهاد خلیل بن احمد معروف که سه دندانهی شین ِکلمهی تشدید بود، عمومیّت یافت. امّا در کتابت کلمهی «الله» و برخی کلمات مشابه علامت تشدید را روی حرف لام دوّم آن گذاشتند در حالیکه هر دو حرف لام این کلمه در کتابت نوشته میشود و نیازی به تشدید نیست. در قرآنهای چاپ ایران این تشدید در تمام کلماتی که دو لام پیاپی دارند و اوّلی ساکن و دوّمی دارای حرکت است، وجود دارد و در قرآن عثمان طه بعضی کلملات مانند «اللیل» را «الّیل» نوشته و برخی لغات مانند «اللات» را «اللّات» که قاعدهی یکسانی در نگارش آنها به کار نرفته است. واژهی «الله» با تشدید میشود «الللاه» یعنی انگار دارای سه لام است.
۳- وقتی اوّل بار این نکته را در یکی از آثار مرحوم سیّدمحمّدحسین طهرانی خواندم، برق از سرم پرید. ابهامی در کتابت لفظ جلاله در تمام قرآنها- و پرچم بسیاری کشورها از جمله خود ما- جلو روی چشم میلیاردها نفر و نسلهای پیاپی بوده، کسی نفهمیده و رفع نشده است. به کدام باور قطعی خود میتوانیم اطمینان کنیم؟
۲- در رسمالخطّ عرب کلمات مشدّد را نیز با یک حرف مینوشتند و این باعث اشتباه در قرائت میشد؛ پس کاتبان به این فکر افتادند که با گذاشتن علامتی، حروف مشدّد را از غیر آن متمایز کنند. علامتهای زیادی پیشنهاد شد که دست آخر پیشنهاد خلیل بن احمد معروف که سه دندانهی شین ِکلمهی تشدید بود، عمومیّت یافت. امّا در کتابت کلمهی «الله» و برخی کلمات مشابه علامت تشدید را روی حرف لام دوّم آن گذاشتند در حالیکه هر دو حرف لام این کلمه در کتابت نوشته میشود و نیازی به تشدید نیست. در قرآنهای چاپ ایران این تشدید در تمام کلماتی که دو لام پیاپی دارند و اوّلی ساکن و دوّمی دارای حرکت است، وجود دارد و در قرآن عثمان طه بعضی کلملات مانند «اللیل» را «الّیل» نوشته و برخی لغات مانند «اللات» را «اللّات» که قاعدهی یکسانی در نگارش آنها به کار نرفته است. واژهی «الله» با تشدید میشود «الللاه» یعنی انگار دارای سه لام است.
۳- وقتی اوّل بار این نکته را در یکی از آثار مرحوم سیّدمحمّدحسین طهرانی خواندم، برق از سرم پرید. ابهامی در کتابت لفظ جلاله در تمام قرآنها- و پرچم بسیاری کشورها از جمله خود ما- جلو روی چشم میلیاردها نفر و نسلهای پیاپی بوده، کسی نفهمیده و رفع نشده است. به کدام باور قطعی خود میتوانیم اطمینان کنیم؟
پ.ن: یکی از دوستان اشاره کرد که لام حرف شمسی است، لام اوّل تلفّظ نمیشود و لام دوّم مشدّد میشود که نکتهی خوبی است امّا صرف نظر از باقی بودن دوگانگی در شیوهی نگارش عثمان طه، نباید فراموش کرد که در قرآنهای اوّلیّه، تشدید در کار نبوده و قرارداد کاتبان است، مانند شمسی دانستن لام.
پ.ن۲- نکتهی مهمّی که از قلم افتاد این است که- بنا به انواع تحلیلهایی که از اصل این واژه وجود دارد-حالا دیگر الف و لام در «الله» جزء کلمه شده نه مانند دیگر لغات، حرف تعریفی که به آن اضافه شده است. یعنی دیگر لغات بدون الف ولام هم به کار برده میشوند ولی الله بدون الف و لام نداریم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.