سخن شاملو را دربارهی سپهری شنیدهاید که میگفت وقتی میبینم انسانی را لب جوی سر میبرند چطور میتوانم بسرایم: «آب را گل نکنیم»( نقل به مضمون). اهل داوری دربارهی کارهای نکردهی انسانها نیستم و با کارهای کردهشان نیز جز به ضرورت کاری ندارم امّا وقتی خبر قتل، تجاوز، زندان، شکنجه و اعتصاب غذا بیداد میکند، چطور میتوان فقط از دلمشغولیهای شخصی یا حرفهای و تخصّصی نوشت؟ فردوسیپور بهترین نمونه از کسانی است که در بستهترین رسانهی ایران حتّی اگر شده با یک جمله در طول برنامه موضع فکری خود را معلوم میکرد؛ پس بهانهای برای کسی نمیماند که محذور داریم. هرکس با هر سلیقه و تخصّصی میتواند با انتخاب و پرداخت دقیق موضوع، نشان دهد که بیتفاوت نیست. سپهری شاعری عارفمسلک بود نه روشنفکری اجتماعی امّا برای بسیاری از نویسندگان وب که شاید حتّی پرداختن غیرمستقیم به این مسائل را سیاستزدگی بدانند، نگرانم. تاریخ داور بیرحمی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.