خطبه ۲۹ خرداد رهبر نظام نکات زیادی داشت که بازخوانی سیزده مورد از آن فعلاً کفایت میکند. زمان بهترین محک است برای سنجش ادّعای کسی که دیگران را به داشتن بصیرت دعوت میکرد و طرفدارانش از آیندهبینی او داستانها میگویند.
۱- از دو سه ماه پیش از این. من اول فروردین در مشهد گفتم هى دارند دائماً به گوشها میخوانند، تکرار میکنند که بناست در انتخابات تقلب بشود. میخواستند زمینه را آماده کنند. من آنوقت به دوستان خوبمان در داخل کشور تذکر دادم و گفتم این حرفى را که دشمن میخواهد به ذهن مردم رسوخ بدهد، نگوئید. (برخی اصولگرایان همین اواخر از احتمال تقلّب همان دولت در انتخابات مجلس گفتند)
۲- این رقابتها کاملاً رقابتهاى آزاد، جدى و شفاف بین نامزدهاى مختلف بود؛ همه دیدند... فرض ما این بود و هست که این رقابتى که وجود دارد بین چهار نامزد انتخابات، این رقابت میان افراد و جریانهاى متعلق به نظام اسلامى است. بعضى را براى خدمت به کشور مناسبتر از بعضى دیگر میدانم؛ اما انتخاب به عهدهى مردم بوده و هست. مردم انتخاب کردند. خواست من، تشخیص من، نه به مردم گفته شد، نه مردم لازم بود آن را مراعات کنند.( رهبر در کردستان ابتدا چنین از دولت نهم دفاع کرد که نقد نامزدها درباره اقتصاد و وضع کشور نادرست است- تا بعد با وجود قیمتهای افسانهای نفت به سال «جهاد اقتصادی» برسیم-، سپس اینطور از نامزدهایی که برای جلب توجّه غربیها حرفهای آنان را تکرار میکنند انتقاد کرد. یامینپور در برنامهی «ایران ۸۸» خود را به آب و آتش زد تا بدون اسم آوردن بگوید وقتی رهبر غیرمستقیم میگوید به چه کسی رأی بدهید و به چه کسی نه، مردم باید تکلیف خود را بدانند)
۳- مردم احساس کردند که در نظام اسلامى بیگانه به حساب نمىآیند، نظام کشور اندرونى و بیرونى ندارد. همه چیز در مقابل مردم آشکار، همهى نظرات در مقابل مردم بیان شد. ( اوضاع قوّهی قضائیّه بهترین نمودار نبودن بیرونی و اندرونی در نظام است)
۴- اگر این جور مناظرهها در طول سال و در طول چهار سال ادامه داشته باشد، دیگر وقتى در هنگام انتخابات پیش آمد، حالت انفجارى پیدا نمیکند؛ همهى حرفها در طول زمان گفته خواهد شد، شنیده خواهد شد. (مناظرههای ادّعایی پس از انتخابات در برنامه «دیروز، امروز، فردا» تنها دو جلسه به طور صریح ادامه پیدا کرد و بلافاصله به گفتگوی طرفداران حکومت تقلیل یافت)
۵- به کسى که رئیس جمهور قانونى کشور است، متکى به آراء مردم است. نسبتهاى خلاف دادند، رئیس جمهور مملکت را که مورد اعتماد مردم است، به دروغگوئى متهم کردند! (فیلم دروغگویی او موجود بود، کیهان ولایت هم بعدها دروغگویی او را برای رأی آوردن کردان فاش کرد تا امروز و ردکردن تهدید به استعفا و معلوم شدن صحّت آن از زبان نمایندگان حاکمیّت)
۶- رئیس جمهور را خرافاتى، رمال، از این نسبتهاى خجالتآور دادند. ( دربارهی نسبت ارتباط با جنگیر و مرتاض از زبان گروه مصباح هم چیزی نگوییم بهتر است)
۷- البته این آقایان را کسى متهم به فساد مالى نکرده؛ حالا در مورد بستگان و کسان، هر کس هر ادعائى دارد، بایستى در مجارى قانونى خودش اثبات بشود و قبل از اثبات نمیشود اینها را رسانهاى کرد. اگر چیزى اثبات بشود، فرقى بین آحاد جامعه نیست؛ اما اثبات نشده، نمیشود اینها را مطرح کرد و قاطعاً ادعا کرد. ( برای یک فقیه این نوع اظهار نظر عجیب است چون اصلاً کافی نیست، اگر اتّهامی هست باید رسیدگی شود و گرنه شخص اتّهامزن باید به دلیل نشر اکاذیب محاکمه شود و از متّهم اعادهی حیثیّت شود که هیچ کدام انجام نشد)
۸- البته بین ایشان (هاشمی رفسنجانی) و بین آقاى رئیسجمهور از همان انتخاب سال ۸۴ تا امروز اختلافنظر بود، ... و نظر آقاى رئیسجمهور به نظر بنده نزدیکتر است. ( بدترین و مهلکترین گاف رهبر نظام که دست او را امروز برای برخورد با احمدینژاد بسته است، نامهی هاشمی رفسنجانی به رهبر نشان میدهد که وی صلاح رهبر را بهتر از خود او تشخیص داده بود)
۹- مناظرههاى زندهى تلویزیونى خوب است؛ اما این آسیبها باید برطرف بشود. من همان وقت - بعد از مناظره - به آقاى رئیس جمهور هم تذکر دادم؛ چون میدانستم ایشان ترتیب اثر میدهند. ( یکی از موارد ترتیب اثر دادن، برکناری مشایی بود که احمدینژاد با تأخیر و اکراه پذیرفت و بعد تا توانست در دولت به او پست داد، ماجرای مصلحی هم که نیازی به یادآوری ندارد.)
۱۰- نظام جمهورى اسلامى، همین امروز یکى از سالمترین نظامهاى سیاسى و اجتماعى در دنیاست. ( تلاش برای خرید نه میلیون رأی به نام سهام عدالت پیش از انتخابات و پروندههای رحیمی، بقایی و مشایی در قوّه قضائیّه نمونهاش)
۱۱- الان همین چند نفرى که در این قضایا کشته شدند؛ از مردم عادى، از بسیج، جواب اینها را کى بناست بدهد؟ ( پروژهی شهیدسازی برای نظام ثمری نداشت و افراد ادّعایی یا سبز بودند، یا قاتلان بسیجی آنها مشاهده شده بودند و آخرین آنها حسین غلامکبیری هم تصادفی از کار درآمد تا کسانی که شایعهی ترانه موسوی را بارها به کلّ جنبش سبز سرایت دادند و دهها شهید سبز دیگر را ندیدند، در برابر دروغهای خبرگزاریهای نظام مانند فارس، منفعلانه فقط سکوت کنند)
۱۲- بروند توى کوى دانشگاه، جوانها را، دانشجوها را - آن هم دانشجوهاى مؤمن و حزباللهى را، نه آن شلوغکنها را - مورد تهاجم قرار بدهند، آنوقت شعار رهبرى هم بدهند! دل انسان خون میشود از این حوادث. (سرانجام پروندهی کوی دانشگاه چه شد؟ دانشجویان زودتر از حملهکنندگان احکام محکومیّت خود را دریافت کردند)
۱۳- در داخل کشور هم عوامل این عناصر خارجى به کار افتادند و خط تخریب خیابانى شروع شد؛ خط تخریب، خط آتشسوزى، اموال عمومى را آتش بزنند، حریم کسب و کار مردم را ناامن کنند، شیشههاى دکان مردم را بشکنند، اموال بعضى از مغازهها را به غارت ببرند، امنیت مردم را از جانشان و مالشان سلب کنند؛ امنیت مردم مورد تطاول اینها قرار گرفت. این ربطى به مردم و طرفداران نامزدها ندارد، این مال بدخواهان است، مال مزدوران است. ( عکس و فیلم افرادی که به اتوموبیلها خسارت میزدند از لباسشخصیها و نیروهای انتظامی موجود است، شهادت شاهدان هم هست؛ اینها به کنار، حمله آشکارا به دفتر آقای صانعی بدون هیچ اثبات جرمی چه معنا داشت؟ محافظ مجتبی خامنهای در میان حملهکنندگان چه میکرد؟ یک تصویر نیمهواضح از عکس پارهی آیتالله خمینی شد بهانهای برای تظاهرات گسترده ولی قرآنها و عکسهای پاره در حمله به دفتر صانعی هیچ معنایی نداشت و ...الخ)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.