سین هفتم- سیزده سین‌ داستانی

                                                                                                  يكشنبه ۱۳ فروردين ۱۳۹۱ 
    
ساتیریکون
گایوس پترونیوس آربیتر (قرن اوّل میلادی) نویسنده‌ی این داستان در دربار نرون شغلی داشت و سرانجام پس از اینکه به توطئه عیله امپراتور متّهم شد، خودکشی کرد. این داستان حاصل کنار هم گذاشتن قطعات پراکنده‌ی این داستان در دوران رنسانس است و برای همین نه آغازی دارد و نه پایانی. داستان حکایت سیاحت سه مرد به نامهای انکولیپوس، جیلتون و آسیلتو و توصیف هوسرانی و خوشگذارنی آنهاست. تصویرکردن روم‌ بی‌بندوبار قدیم برای مثال در خانه‌ی تریمالکیو که مدّعی است بهترین هنرمندان زمان را پیرامونش جمع کرده است، مهمترین ویژگی این داستان است. فدریکو فلینی بر اساس همین داستان فیلم معروفی ساخته است که به گفته‌ی او با اینکه درباره‌ی دنیای قدیم است امّا داستان امروز ماست.
   
سرگذشت گن‌جی
خانم موراساکی شیکی‌بو (قرن یازدهم) سرگذشت دون ژوانی ژاپنی به نام شاهزاده گن‌جی را به رشته‌ی تحریر در آورده است که با ظرافت، احساس، ادب و دانایی خود زنان زیادی را به دام می‌اندازد تا جایی که به عشقی ممنوع یعنی همسر امپراتور می‌رسد. بر اساس تعليمات بودایی عواقب گناهان را نسلهای بعد نیز تحمّل می‌کنند و بیان تیره‌روزیهای فرزند و نوه‌ی گن‌جی در راستای همین آموزه‌هاست. داستان و شعر ژاپنی (واکا، نی کی) در دوران سلسله‌ی هیان خصوصاً بین بانوان رواج داشت که در تقابل با ادبیات مردانه‌ی کلاسیک چینی است. ژاپنی‌ها اين داستان را اوّلين رمان جهان میدانند.
   
سه سرزمین
لوئو گوانژونگ (قرن چهاردهم) با اینکه در اواخر دوران سلسله‌ی مغولی یوآن و آغاز استقرار سلسله‌ی چینی مینگ می‌زیست، داستانش را درباره‌ی قرن سوّم می‌نویسد که امپراتوری هان رو به ضعف می‌رود و چین به سه کشور تقسیم می‌شود. در صدوبیست فصل این رمان توصیف واقعیّت، باورهای مردمان آن دیار و آیین تائو با رویدادهای تاریخی به هم آمیخته تا جایی که تا امروز بازخوانی و روایت و تطبیقهای زیادی از آن انجام شده است. حكايت سه برادر سوگندخورده‌ی این داستان و ژنرال سائوسائوی معروف را ایرانیان در سریال عروسکی «افسانه‌ی سه برادر» به خوبی به یاد دارند.
   
سفری به سوی غرب
وو شنگن (قرن شانزدهم) ادیب نام‌آور زمان خود در این داستان آموزه‌های چینی  و هندی را به هم آمیخته است؛ حوادث خیالی و واقعی، آموزه‌های بودایی و لائوتسه، دست به دست هم داده تا سفر گروهی به محوریّت راهبی بودایی به نام ژوان زانگ است که از طرف امپراتور مأموریّت دارد به غرب آن دیار برود و کتابهای آموزنده‌ی آنها را با خود بیاورد تا مطالعه‌ی آنها باعث نجات امپراتوری از فساد و گمراهی باشد.  
   
سفرهای گالیور
آنچه از داستان جاناتان سویفت ایرلندی (قرن هجدهم) معروف است سفر لموئل گالیور به سرزمین آدم کوچولوهاست ولی این فقط بخش اوّل این داستان است و گالیور در سفر دوّم به سرزمین آدمهای غول‌آسا می‌رود و عروسک یک دخربچّه می‌شود، سپس به ترتیب به سرزمین دانشمندان پریشان، پیشگویان و ارواح سرگردان و انسانهای بی‌مرگ می‌رسد و در پایان به جزیره‌ای می‌رود که حکمرانانی نیمه‌انسان و نیمه‌میمون دارد که انسانهای دیگر را به بردگی گرفته‌اند. همین باعث شده که نويسنده‌ی این داستان علیرغم شیرینی و طنزش -که آنرا نخستین طنز سیاه ادبیات توصيف كرده‌اند- معترض و مبارزی بدانند كه باورهای دگم زمان خود و نظام سلطنتی به چالش كشيده است.
   
سرخ و سیاه
ماری آنری بیل، معروف به استاندال داستانی واقعی را دستمایه‌ی نوشتن شاهکارش می‌کند. ژولین سورل که با سلطنت مخالف و طرفدار ناپلئون است ماجراهایی در دلبری از زنان پشت سر می‌گذارد. سرخ تا جایی که پیروز است که سروکلّه‌ی سیاه یا کشیش پیدان نشده است تا با دخالت خود آن فرجام غم‌انگیز را برای وی رقم بزند. کلود اوتان‌لارا بر اساس همین رمان فیلمی ساخت که ژرار فیلیپ در آن نقش ژولین را بازی کرد.
  
سه تفنگدار
الکساندر دوما داوی دولاپاتری در آغاز با نمایشنامه‌های خود و سپس با رمانهای تاریخی خود به شهرت رسید. در داستان معروف او سه نجیب‌زاده آتوس، پرتوس، آرامیس، به همراه شوالیه دارتانیان در برابر کاردینال ریشیلو و زیر دستان او می‌ایستند. حادثه‌جویی اینان با چاشنی ماجراهای عاشقانه بهانه‌ای می‌شود برای حکایت رقابت انگلیس و فرانسه. سه تفنگدار در دیگر آثار او مانند «بیست سال بعد» و «ویکونت دو براژلون» حضور دوباره می‌یابند.
  
سنیلیتا
هکتور آرون اشمیتس معروف به ایتالو اسوِوُ از تریست در مرز ایتالیا و یوگسلاوی برخاست و علیرغم اینکه آثار اوّل او موفّق نبود، بعدها نوجویان اروپا داستان «وجدان زنو» او را کشف کردند(ترجمه به فارسی، مرتضی کلانتریان). داستان حکایت دلدادگی کارمندی جدّی به نام امیلیو برانتا به زنی به نام آنجیولینا و خواهر او آمالیا به بالی مجسّمه‌سازی است که آنجیولینای اغواگر مدل اوست.اسوو با جویس که به تریست آمده بود طرح دوستی ریخت و به فروید نیز علاقمند بود و کتاب دانش رؤیاهای او را ترجمه کرد. تأثیر جویس و فروید در نوشته‌های وی آشکار است.
   
سیروسفرهای یک آزاده‌مرد
ای‌یو-ای در خانواده‌ای بافرهنگ متولّد شد و در زمینه‌های بسیاری مانند ریاضی، ستاره‌شناسی، فلسفه، شعر، موسیقی و پزشکی مطالعات زیادی داشت که تأثیرش را در داستان او نشان می‌دهد. قهرمان داستان او پزشکی سیّار است که از جایی به جایی می‌رود و به درمان بیماران می‌پردازد. دو زن بدکاره را نجات می‌دهد و پدر و دختری که زیر شکنجه به احتضار افتاده‌اند درمان می‌کند. نویسنده، اوّلین رمان مدرن چین را نه بر اساس آموزه‌های ادبیات غرب بلکه با تأثیر از سنّتهای روایی قدیم چین و نظریّات کنفوسیوس و لائوتسه می‌نویسد. چنانکه از برخی داستانهای بالا معلوم می‌شود ژاپن و چین و دیگر سرزمینهای شرق مانند هند - بلکه تمام تمدّنهای قدیم- نیز دارای ادبیات غنی و باسابقه‌ای هستند که کمتر به آنها پرداخته می‌شود.
   
سکّه‌سازان
پل گیوم آندره ژید روشنفکر-نویسنده‌ی برنده‌ی نوبل مجموعه آثار متنوّعی دارد از مقالات و کتب سیاسی تا خاطره‌نویسی‌های بی‌پروا و نوشته‌های ادبی. قهرمان داستان، برنار، ناگهان کشف می‌کند که فرزند قاضی پروفیتاندیو نیست و با احساس رهایی به نزد دوستانش اسکار و ونسان فرزندان قاضی مولی‌نیه می‌رود. او در حین مطالعه‌ی یادداشتهای ادوارد مولی‌نیه، عموی دوستانش، درمی‌یابد که او در پی نوشتن رمانی به نام «سکّه‌سازان» است. این جوانان به علاوه‌ی تعدادی دیگر در پانسیونی جمع می‌شوند و قصد می‌کنند که با دست زدن به تجاربی نامتعارف افراد نیرومندی شوند. از جمله در پی تصمیمی عجیب و برای اثبات لیاقت قهرمانی خود در یک قرعه‌کشی شرکت می‌کنند که فردی که قرعه به نامش درآمده، باید بی‌هیچ دلیلی خودکشی کند. سرانجام تلخ این بازی باعث می‌شود برنار مسیر زندگی خود را عوض کند و به خانه‌ی قاضی پروفیتاندیو برگردد. (ترجمه به فارسی، حسن هنرمندی)
  
سفر به انتهای شب
لوئی فردینان دتوش معروف به سلین در پایان قرن نوزدهم در کوربووا به دنیا آمد و در جوانی در آموزشگاهی به شکل تجربی پزشکی را فرا می‌گیرد و تا پایان عمر به طور مدام به پزشکی و نویسندگی می‌پردازد. او یکی از کناره‌گیران  دوران جنگ جهانی دوّم بود که که نه به نفع حکومت دست‌نشانده‌ی پتن و نه ضدّ فاشیسم کاری نکرد ولی متّهم به همکاری با نازی‌ها شد و پس ازاینکه سالها دور از وطن زندگی کرد، پس از عفو شدن به فرانسه برگشت. در داستان او باردامو در هنگ سواره‌نظام خدمت می‌کند ولی گریزان از جنگ است پس به عمد اسیر آلمانی‌ها می‌شود تا نجات یابد. او سپس به کامرون می‌رود و تیره‌ترین جلوه‌ی استعمار را تجربه می‌کند. آنجا به ناخدای یک کشتی بادبانی اسپانیایی فروخته می‌شود و سر از امریکا در می‌آورد و در کارخانه‌ی اتوموبیل‌سازی فورد بیگاری می‌کند. پس از بازگشت به وطن به طبابت برای اقشار فرودست می‌پردازد و در رنج و غم آنها شریک می‌شود.(ترجمه به فارسی، فرهاد غبرایی)
   
ساحل سیدرا
لوئی پورایه با نام مستعار ژولین گراک نویسنده‌ای با نثری شاعرانه و علاقمند به وجه رازآمیز هستی است. علاقه به سوررآلیسم و اعتقادات فراطبیعی قوم سلت به نوشته‌هایش حالتی رمزآمیز بخشیده است. داستان او در امیرنشینی در ساحل سیدرا در خلیجی واقع در لیبی و تونس رخ می‌دهد. شهر بزرگ امیرنشین ارسنا در ساحل سیدرا زیر سایه‌ی ترس حمله‌ی امیرنشین فارسنان، رقبای وحشی خود به سر می‌برند. آلدو جوان جنگاوری که برای مراقبت از شهر مأمور شده تا نزدیکی مرز آنها می‌رود و برمی‌گردد. در داستان اتّفاق مهمّی نمی‌افتد و حالتی مانند انتظار یا بی‌ارادگی بر سراسر آن سایه افکنده است.
   
سووشون
داستان سیمین دانشور نیازی به معرّفی ندارد. آنچه در نوشته‌های داستانی دانشور به چشم می‌خورد این است که وی توانسته است دو بخش دانشی و هنری خود را از هم مجزّا قرار دهد. با مطالعه‌ی اندکی از نوشته‌ها و مقالات وی پی به مایه‌ی او در تسلّط بر بنیانهای نظری هنر می‌بریم امّا داستانها را سیمین داستان‌نویس می‌نویسد نه سیمین دکتر ادبیات. در زمان ما با تلاش برخی شاعر/نویسندگانی که نتوانستند مانع سرریز دانش تئوریک انتقادی خود به عرصه‌ی هنر شوند و آفرینش شهودی ادبی را به توان محاسبه‌ی پیشروبودن یا نبودن فروکاستند به علاوه‌ی مترجمان جوانی که با گرایش فکری خاص ابتدا نوشته‌های انتقادی نوشتند سپس شعر و داستان،  باعث شدند که شعر از مسیر خود خارج شود و داستان نیز. امّا داستان‌نویسان زنی که بین دو طیف نخبه و عامّه‌پسند می‌نوشتند مانع از بین رفتن ادبیات داستانی شدند. یکی جایی نوشته بود که چرا ادبیات ما اصغر فرهادی ندارد من هم ذیل آن اضافه کردم اگر تئوری‌زدگی منتقدان ما نبود، نوشته‌های زویا پیرزاد چیزی کم از آثار ابتدایی و میانه‌ی فرهادی ندارد. با اصطلاح ادبیات زنانه موافق نیستم ولی به هر دلیلی شهرزاد داستان‌نویسندگان زن ما از مردان سرزنده‌تر است و سیمین دانشور بی‌گمان نگینی در میانه‌ی آنان است. داستان سووشون را سالهاست که محمّد متوسّلانی برای تبدیل به فیلم خریده است که تا کنون امکان ساختش نبوده و بهتر است که با محدودیّتهای فعلی بماند برای وقتی دیگر. قید «شاید وقتی دیگر» را باید فعلاً جلو بسیاری ازامکانات فعلی جامعه‌ی ادبی ما برای بدل شدن به فعلیّت اضافه کنیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.