چهارشنبه ۸ آذر
۱۳۹۱
یک. آقا/خانم الف. ع از زندان/بازداشتگاه مرده بیرون میآید.
دو. ابتدا اصل مسئله نفی میشود. یکی از بستگان درجه دو مصاحبه میکند و میگويد که من یکساعت پیش با او صحبت کردم و سالم بود. دوّمی میگوید در اعتصاب غذاست. سوّمی ... چهارمی میگوید که گفتهاند ساکت باشید خودمان رسیدگی میکنیم.
سه. سروکلهی جنازه پیدا میشود بدون رضایت یا حضور خانواده شسته و دفن میشود. (ابتدا قبر باید خریده شود همانطور که بهای خانهی اجارهای فردی که در حصر است باید پرداخت شود. بیتالمال شوخی نیست، روز قیامت حساب ریال ریالش را میکشند.)
یک. آقا/خانم الف. ع از زندان/بازداشتگاه مرده بیرون میآید.
دو. ابتدا اصل مسئله نفی میشود. یکی از بستگان درجه دو مصاحبه میکند و میگويد که من یکساعت پیش با او صحبت کردم و سالم بود. دوّمی میگوید در اعتصاب غذاست. سوّمی ... چهارمی میگوید که گفتهاند ساکت باشید خودمان رسیدگی میکنیم.
سه. سروکلهی جنازه پیدا میشود بدون رضایت یا حضور خانواده شسته و دفن میشود. (ابتدا قبر باید خریده شود همانطور که بهای خانهی اجارهای فردی که در حصر است باید پرداخت شود. بیتالمال شوخی نیست، روز قیامت حساب ریال ریالش را میکشند.)
چهار: چند خبر متفاوت از چند
فرد مسؤول و غیر مسؤول منتشر میشود. اوّلی : سکتهی قلبی کرده است. دوّمی : خودکشی
کرده است. سوّمی: کلیههایش از کار افتادند. چهارمی و پنجمی:...
پنج. وبلاگنویس ولایی و
نویسنده سایت اصولگرا فریاد برمیآورند: چرا مگر او چه کار کرده بود؟ آیا با یک
متّهم این گونه رفتار میکنند؟ (و با این کار همه را مبهوت اصولگرایی، پایبندی به
مذهب و .. میکنند) بعضی به آنها خرده میگیرند که آب در آسیاب دشمن نریزید و آنها
دردمندانه از این دوستان نادان جمهوی اسلامی می نالند و از آنان تبرّی
میجویند.
علی مطهّری میگوید کار را تا
پایان پیگیری خواهد کرد. نطق او در مجلس همهی کسانی را که به او رأی دادهاند،
خوشحال میکند (ما به تو افتخار میکنیم.. حقّا که فرزند خلف آن بزرگ هستی.. دمت
گرم)
قوهی قضائیه بیانیه میدهد
که با هر متخلّفی در هر سطحی برخورد میکنیم و اغماض نداریم. (رسانههای منفور و
متروک سبز، ساکت هستند. در برابر تمایل دلاورانهی نظام به کندن غدهی سرطانی چه
بگویند؟)
شش. چند نفر از نیروهای نظامی
یا انتظامی با نام و بینام دستگیر میشوند. پزشک مسؤول بازداشتگاه و چند نفری که
برخی احتمالات بند چهار را انکار کردهاند به طور موقّت دستگیر و آزاد
میشوند.
هفت. پزشکی قانونی بیانیه میدهد که فوت یا مرگ به یکی از دلایل شوک جسمی، اضطراب روانی، بیماری پیشین یا دلیل
نامشخّص دیگری بوده است. همه آچمز شدهاند چون هم دلیل صریح گفته نشده، هم شوک و
ضربه در آن هست و از هیچ بهتر است. بیانیه را پزشکی قانونی نوشته ولی ارگان دیگری
پس از بازبینی و غلط گیری ِنهاد بینام سوّمی منتشر کرده است.
هشت. نیروی انتظامی یا قوهی
قضائیّه اصل ماجرا - و گزارش تحریفشدهی پزشکی قانونی- را پس از چند روز انکار
میکنند، (لا خبر جاء و لا وحی نزل) شاید محل بازداشت کمی نمناک بوده طرف سینهپهلو
کرده است. به قصور، تقصیر نمیگویند.
نه. همه جا ساکت است،
وبلاگنویس ولایی، سایت اصولگرا، مطهّری و بقیّه خفقان گرفتهاند. کسی خبری از افراد
دستگیرشده در بند شش ندارد.
ده. جنجال خبری جدیدی در
فلسطین، لبنان، سوریه یا جای دیگری هست و همه به آن میپردارند.
یازده. صدای نالان زنی به گوش
میرسد: از خون بچّهام نمیگذرم.
دوازده. مدّتی بعد: آقا/ خانم
ب. ج از زندان/ بازداشتگاه مرده بیرون
میآید.
چقدر قشنگ نوشته بودی ممنون
پاسخحذفدر بند (9) به افراد دستگیر شده در بند (7) اشاره فرمودید که بنظرم صحیح نبوده و باید افراد دستگیر شده در بند (6) باشد!
پاسخحذف