شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۱
گاهی یک نامهی
جعلی یا قصّهای تخیّلی که به اشتباه وارد تاریخ شده یا نکتهی اشتباه علمی، آنچنان
مشهور میشود که به زحمت میتوان دیگران را قانع کرد که در برابر اعتماد خود به آنها علامت
سؤال بگذارند. اینگونه اشتباهها اگر در رسانهها یا فرهنگ شفاهی پذیرفتنی یا گاه
اجتنابناپذیر باشد، در بین اهل علم بیگمان مستوجب ملامت خواهد بود. مقالهی اخیر
مقصود فراستخواه را دربارهی برخی آرای آیتالله منتظری و
عبدالکریم سروش میخواندم؛ وی در پایان -صرف نظر از داوری پيرامون استدلالش- میگوید گزارهی «وحی، وحی
است» توتولوژی است. این اشتباه را سالهاست در بسیاری از نویسندگان متعلّق به گفتمان
دینی میبینیم. ابتدا مختصر توضیحی میدهم. به دو دسته گزارهی زیر دقّت
کنید:
۱- «الف، همان
الف است» و «ب همان ج است»
۲- «فردا یا
باران میآید یا نمیآید» و «دو دوتا چهارتاست و در اینجا کلاغی وجود دارد، پس در
اینجا کلاغی وجود دارد»
رابطهی بین
الف و الف یا ب و ج در دو گزارهی دستهی اوّل «اینهمانی» (Identity) است. گزارههای دستهی دوّم گزارههای مرکّبی هستند که
به ازای راست یا ناراست بودن اجزایشان، مجموعشان همیشه راست است یعنی در هر تعبیری
صادق هستند و ستون آخر جدول ارزش آنها همیشه T
است، به این قضایا، همانگویانه (Tautology) یا راستگو (برگزیدهی غلامحسین مصاحب) میگویند.
تفاوت بین دو دسته از گزارهها کاملاً آشکار است، دستهی اوّل گزارههای مفرد یا به
تعبیر ویتگنشتاین اتمی هستند و دستهی دوّم مرکّب یا مولکولی. توتولوژی را اوّلین
بار در دوران جدید ویتگنشتاین در تراکتاتوس به کار برد (ادیب سلطانی، ص ۵۶. او در
ص ۲۶ مثال «سبز سبز است» را برای اینهمانی میزند) و مثال اوّل از دستهی دوّم از
اوست و مثال دوّم را هم از پوپر در «منطق اکتشاف علمی» برگزیدهام. (حسین کمالی، ص
۱۰۸). گزارهی «وحی، وحی است» یکی از بسیار نمونههای اینهمانی است -که لزوماً به
تعبیر منطق ارسطویی موضوع و محمولشان یکی نیست- نه همانگویانه یا
توتولوژی.
احتمال میدهم
ریشهی این اشتباه به کتاب «علم چیست؟ فلسفه چیست؟» عبدالکریم سروش برگردد. او آنجا
در مقام برشمردن عللی که سخن را ابطالناپذیر میکند، میگوید:«۱- توتولوژیکبودن،
تکراریبودن سخن یا همانگویی مانند: داروهای خوابآور، داروهایی هستند که
خوابآورند. ۲- جمیع حالات ممکنه را فراگرفتن و یا مشتمل بر حصر منطقی بودن مانند:
فردا یا بارانی است یا بارانی نیست...» (چاپ یازدهم، ص ۳۵)
البتّه بین
معنای لغوی و منطقی توتولوژی تفاوت هست امّا مثال سروش مطابق معنای لغوی آن هم
نیست. سروش ابتدا توتولوژی را اشتباه تعریف میکند سپس در بند بعد یکی از مثالهای
توتولوژی را با تعریفی دیگر میآورد. این از کسی که در انگلستان تحصیل کرده و
مهمترین مروّج پوپر در ایران بوده عجیب به نظر میرسد؛ خاصّه آنکه من این نقل قول
را از چاپ سال هفتادویک «علم چیست؟..» آوردم که پس از انتشار ترجمهی کمالی از کتاب
پوپر است که سروش ویراستار آن بود. عجیبتر نيز آن که دیگران به هنگام استعمال این
اصطلاح زحمت مراجعه به متون ابتدایی آموزش منطق را به خود نداده و مدام این اشتباه
را تکرار کردهاند.
برای مطالعهی بیشتر پیرامون
تفاوت همانگویی و اینهمانی:
درآمدی به منطق جدید، ضیاء
موحّد، صص ۱۰۸ و ۳۲۱
مبانی منطق جدید، لطفالله
نبوی، صص ۵۵ و
۱۱۷
خیلی ممنون. من رو به اشتباهم واقف کردید.
پاسخحذفمن متوجه نشدم که چرا این می تونه برای سروش مشکل ساز بشه. دست کم از لحاظ سماتیکی به نظر نمی رسه فرقی بین توتولوژی و این همانی باشه.
پاسخحذفتعريف و استفادهی اشتباه از يك اصطلاح سادهی منطقی حتماً اشكال دارد خصوصاً كه سالها ادامه پيدا كند. تفاوت معنايی بين اينهمانی و توتولوژی هم خيلي زياد است كه با توجّه به آنچه نوشتهام و رجوع به منابع معلوم ميشود. نه اينهمانی منحصر در a=a است و نه تعريف و مثال توتولوژی آن چيزی است كه ايشان آورده است. در بحث ابطالپذيری هم توتولوژیها ابطالناپذيرند ولی بسياری از اينهمانیها ابطالپذيرند.
حذفاما به توتولوژی به معنای لغوی که کاملا می خوره شما با توتولوژی منطقی اشتباه گرفتی
پاسخحذف