جمعه ۲۷
بهمن ۱۳۹۱
۱- روشنفکر عام، روشنفکر
خاص
نوعی کوری سفید همگانی- به سبک کوری ساراماگو-
در ایران فراگیر شده، میبینیم ولی نمیبینیم. یک سانحهی هواپیمای بوئینگ
پیشرفتهترین نوع آن را در جهان زمینگیر میکند ولی خبر مرگ روزانهی افراد به
خاطر برنج مسمومی که نتیجهی تبادل کالا با کالاست، خیر. بنزین بیکیفیّت باعث
انواع بیماری و مرگومیر شده است امّا انتقادها کم و ضعیف است. تورّم بیسابقه مردم
را فقیرتر کرده ولی قرار است با بیشترکردن یارانه جبران شود، پروژهی فقیرکردن مدام
و کمککردن توأمان. تورّم ادامه خواهد یافت و مقدار یارانه بیشتر خواهد شد. ادارهی
اقتصاد به سبک آقای فابزیتزی. حاکمان و ساکتان در این جنایت سهیمند. حکایت آن منتقد
اجتماعی، سیاسی یا اقتصادی که امروز چشم بر مشکل اصلی کشور یعنی مالیخولیای حاکمان
بسته و با نهایت نکتهسنجی دربارهی شیوهی تعیین نرخ ارز یا هدفمندی(!) نظر
میدهد، حکایت شخصی است که به کسی که در جوی عفتی افتاده دربارهی درست کردن گره
کراواتش تذکّر میدهد.
فوکو تعبیری دارد از روشنفکر خاص که برعکس
روشنفکر عام که به ارزشهای جهانشمول میپردازد، کارش را در حوزههای ویژه و انضمامی
به گونهای انجام میدهد که خواهناخواه بر دیگر عرصهها هم اثرمیگذارد. چنین
کسانی کمابیش در برخی حوزهها مثل سیاست خارجی، مسائل حقوقی و اقتصاد هستند امّا
روزبهروز کارشان دشوارتر میشود چون رهبر نظام زمانی فقط وظیفهاش را انجام میداد
ولی حالا هر جایی ردّ پایش دیده میشود. اگر اصلاح از راه فشار نخبگان به بنبست
برسد، این نظام است که دگرگونی کامل را به عنوان تنها راه جلو منتقدان خواهد
گذاشت.
۲- رهبر انقلابی
رهبر نظام خودش را انقلابی خوانده نه دیپلمات.
در قانون اساسی وی به عنوان فقیه عادل دینشناس به این منصب گماشته شده نه انقلابی.
به گمانم خودش هم فهمیده که اگر به عنوان فقیه عهدهدار مسؤولیّتی شده است باید
اعمال و رفتارش با دین سنجیده شود. مثلاً نشان دهد که پیامبر اسلام یا امام علی در
زمانی که در موضع ضعف بودند یا موضع قدرت، در محاصره بودند و یا دیگران را در
محاصره داشتند، کجا از مذاکره با کسی امتناع کردند؟ انقلابی به این معنا محلّل یا
کاتالیزور هر رخدادی است. میپرسیم فلان عمل درست بود یا نه، میگویند آن کار
انقلابی بود، میپرسیم چرا به تخلّفات فلانی رسیدگی نمیشود، میگويند او فردی
انقلابی است و...الخ. انقلابی جوابی است برای پرسشهایی که جواب ندارند، وقتی منطق
از کار افتاد و درستی و نادرستی بیمعنا شد.
وی میگوید که سلاح را بالای سرمان نگه داشتهاند
و میگویند که یا مذاکره یا تهدید (نقل به مضمون) اوّلاً آنچه فعلاً وجود دارد تحریم
اقتصادی است نه تهدید نظامی؛ ثانیاً این حرف زمانی معنا داشت که دعوا بر سر
مسئلهای حیاتی بود که مثلاً تمامیّت ارضی یا هویّت فرهنگی ما را به خطر میاندخت
نه غنیسازی اورانیوم؛ ثالثاً آنها میگفتند: یا
تهدید یا تسلیم. وقتی میگویند- بنا به فرض - یا تهدید یا مذاکره، خوب مذاکره کنید
و بگویید که ما حرف شما را قبول نداریم. سرانجام مذاکره که معلوم نیست و ادّعای
استدلال و منطق داشتن شما هم جهان را برداشته است؛ از چه میترسید؟ همین کلام آخرْ
جان ماجراست، رهبر نظام در برابر دشمنی رجز میخواند که از هیچ چیز مانند او
نمیترسد. فقط ضعف در نفس، موضع و استدلال است که باعث میشود کسی از روبهروشدن و
گفتگو با کس دیگر امتناع کند.
۳- پولهای بادآورده و
بادبرده
هنوز چندروز از ایمایی که در آن نوشتم با
ضررهای اقتصادی ناشی از تحریم چه کارهایی میشد کرد نگذشته که این مطلب دربارهی
کارهایی که میشد با کمکهای ایران به سوریه کرد منتشر شد تا بنده از رو بروم. این
کمکها خارج از ردیف بودجه و فقط بر اساس اینکه رهبر نظامْ منابع طبیعی را ملک خود
میداند و میتواند بر اساس تشخیص خود مصرف کند انجام شده است. برخی هنوز فکر
میکنند که استدلال به گلیم و وسایل کهنهی بیت رهبر برای نشاندادن شیوهی زیست او
کافی است. در حالیکه دستبردن در اموال عمومی ( که البتّه او چنین نظری ندارد) آن
هم به مقیاس میلیاردی فاجعهبارتر است. عجیب است که این حیفومیل میلیارددلاری را
ببینیم و وسایل کهنه را نبینیم.
سوریه، لبنان، فلسطین، یمن، عراق و بسیاری از
کشورهای منطقه عرصهی تاختوتاز ایران است امّا در مسابقهای که برندهی نهایی
ندارد. حدّاد عادل در سیما میگفت که امریکا «صداقت» ندارد، میشود به او گفت که
آیا روسیه و چین، صداقت دارند؟ سیاست عرصهی صداقت نیست، عرصهی محاسبهی منافع
است. شما به خاطر منفعت خود با دشمنتان مذاکره میکنید نه برای صداقتسنجی او. تمام
این کشورهایی که ایران در آنها اخلال میکند، به محض اینکه شخص دیگری منفعتشان را
تأمین کند به طرف او میروند؛ ایران میماند و پولهای هنگفت خرجشده. در بسیاری از
کشورهای فقیر افریقایی یا متوسّط آسیایی جوانانی را میبینید که تیشرتهایی با پرچم
امریکا بر تن دارند. نیروی نظامی و سیاسی امریکا برگرفته از قدرت فرهنگی و تبلیغاتی
این کشور است. ایران اگر ابتدا به آبادی کشور خود میپرداخت الگویی میشد برای
کشورهای مشابه و بیشترین محبوبیّت را بدون خرجکردن پول به دست میآورد، حالا نظام
حاکم مانند رفیق پولداری است که تا زمانی که پول دارد دیگران قربان بند کیفش
میروند بعد که ته بکشد یا طرف مناسبتری پیدا شود، او را تنها
میگذارند.
۴- دختران موسوی
مصاحبهی دردآور دختران رهنورد و موسوی با جرس
را خواندید. جنبش سبز جنبش مظلومی است؛ آن را با به زندان افتادن سه دختر در روسیه
یا حمله به یک دختر پاکستانی مقایسه کنید. دنیا را فغان برمیدارد امّا اینجا
رهبران در حصرند، همسران دخترانشان مجبور به طلاق میشوند و خودشان کمترین امنیّتی
ندارند. عکسی از آنها منتشر نمیشود و این مسائل را پس از مدّتها بازگو میکنند.
آنان در این مدّت در تنهایی چه میکشیدند؟ خوشا به حال طرفداران عدالت ولایی، مرحبا
به سینهچاکان رهبری.
اینها همه لطف خدا و بازی تقدیر است. بگذارید
رویهی پنهان مدّعیان پیروی از امیرمؤمنان آشکار شود. آنان این هزینهی سنگین را
برای ایران فردا میپردازند و جایگاهی مناسب در تاریخ خواهند یافت. بازي تقلّب
دیرزمانی است که پایان یافته است، در این چهارساله نظام خیلی از هنرهایش را روکرده
و ما منتظر بقیّهاش هستیم. با این افشاگریهای آشکار، نیازی به بحث انتخابات
نیست.
۵- تشدید فیلترینگ
تا پایان سال قرار است فیلترینگ شدیدتر شود.
ممکن است دسترسی بسیاری به شاهراههای اطّلاعاتی از بین برود. کسانی که خبرهی فن
هستند بد نیست همفکری کنند تا راههایی برای کمکردن این موج جدید فشار پیدا شود.
عجالتاً فعّالکردن و بهرهبردن از سیستم ارسال مطالب با نامه برای سایتها و
وبلاگهای سبز لازم است. دوستانی هم که ساکن ایران و استفادهکننده هستند بهتر است
برای قطعنشدن دسترسی خود به این وبگاهها، مشترک سیستم ایمیلی آنها شوند. بسیاری از
دوستان ایمایان را فقط با ایمیل میخوانند، اگر احتمال میدهید که با بستن راههای
اتّصال ویپیانها به وبْ دسترسی شما به این وبلاگ یا دیگر سایتها قطع شود،همین
الآن به دیگر اعضای بهرهبرنده از این روش بپیوندید.
به نکته خوبی اشاره کردید. یکی از فساد انگیزترین اصولی که حداقل در ۲۳ سال گذشته باعث در افتادن جمهوری اسلامی در سراشیب انحطاط شده است همین است که آقای خامنه ای با رفراندوم خودخوانده آقای رفسنجانی -که حالا شاید حسرت آن اشتباه را می خورد- در نماز جمعه بعد از فوت اقای خمینی از مقام قانونی رهبر جمهوری اسلامی به ضد-مقام "رهبر انقلاب اسلامی" تبدیل شد.
پاسخحذفاز آن روز به بعد آقای خامنه ای ضمن هدایت تمام سیاست های اقتصادی و سیاسی کشور از پذیرش مسوولیت حاکم یک نظام حکومتی قانونمند به اسم "ادامه انقلاب" سرباز زده است. در این بی-چهارچوبی است که آقا با گذاشتن چوب لای چرخ تمام رییس جمهورهای منتخب (یا منتقلب!) مانع به ثمر رسیدن برنامه های آنان می گردد و در عین حال این نوا و فغان "آقا مظلوم است" و "به حرف آقا گوش نمی دهند" است که مدام از چاکران سینه چاک به گوش می رسد؛ چون این شرایطانقلابی است که مقتضای چنین مظلومیتی است، نه شرایط یک حاکم پاسخگو. به همین دلیل است که وقتی آقا می فرمایند "اگر ما را تحت فشار بگذارند عاشورا را تکرار می کنیم" به نهایت آبسورد می رسیم، چون کسی که درعاشورا در مصدر قدرت بود یزید بود، نه امام حسین.
"جنبش سبز جنبش مظلومی است؛ آن را با به زندان افتادن سه دختر در روسیه یا حمله به یک دختر پاکستانی مقایسه کنید. دنیا را فغان برمیدارد امّا اینجا رهبران در حصرند.."
پاسخحذفاين كه گفتيد درست امّا همين موضوع نشانه كوچكی از استقلال و غربمحور نبودن جنبش سبز است.
اینجا نفس به هنجره انکار می شود...
پاسخحذفایما نویس عزیز ضمن سپاس فراوان از این همه در صحنه بودن!
یک زمانی می گفتن بالاتر از سیاهی رنگی نیست
اما چرا حالا ما شدیم کاشف طیف بعد از سیاهی
تا کجا هر دم از این باغ بری می رسد
تا کی به زیر منتشان زندگی کنیم!
سلام
پاسخحذفما مردم خیلی خیلی عادی که ادعای روشنفکری هم نداریم چی؟ ما هم سهیم هستیم در ایجاد این مصیبتها؟!
سلام
پاسخحذفاز اين طرفها.. همان روشنفكران هم مردم عادی هستند. اوّلاً شرط انصاف است كه همه را در ايجاد اوضاع جاری كشور سهيم بدانيم و كسی حساب خود را سوا نكند و تقصير را گردن ديگری (قدرتمندان، ثروتمندان، متفكّران و ..) نيندازد. ثانياً به جای سهيمبودن در ايجاد مصيبتها بهتر است بپرسيد سهيمبودن در رفع مصيبتها. جوابش هم معلوم است: بله. هر كس در حدّ خود. مثلاً شمای نوعی با تدريس و آگاهیبخشی.
سلام
پاسخحذفاز استراتژیست شعبانی نقل است که نظام پیشبینی میکند قیام نیازمندان نان شب را که از شهرها نه تهران شروع میشود سرکوب میکنیم (چون تجربه اش را داریم)و در صورت تداوم وضع فعلی تا دو ماه در ایران سوریه و عراق غرب مارا به همکاری دعوت میکند.
در صورت دعوت ما با انها برابر یا بالاتر قرار خواهیم گرفت؟ و یا چیز دیگری نصیب نظام میشود؟
سلام
حذفمتوجّه نشدم اين دعوت به همكاری جديد چه فرقی با قبلیها دارد يا بر چه اساسی گفته شده است.
با سلام منبع خبر اجبار همسران دختران موسوی به طلاق را در کجا میتوانم ببینم ؟ در ضمن برای لینکهای وبچین که مربوط به نوشته های افراد شاخص و مشهور میباشد لطفا اسم فرد را هم بنویسد . چون به عنوان مثال من از طریق لینکهای شما مطالب آقای نوریزاد را دنبال میکنم و اسم را که نزده اید گاهی اوقات وقت نمیشود همه را باز کنم و آن لینک را جزء غیر ضروریها در نظر میگیرم و باز نمیکنم و رد میشوم
پاسخحذفسلام
حذفhttp://sahamnews.org/1391/11/248400/
باشد ولی برای رعايت اختصار اين كار را میكنم. نشانگر را روی لينكها كه ببريد معلوم میشود كه به كجا میرود چون من معمولاً به منبع اصلی لينک میدهم.
در ضمن.. لينكهای وبچين همه ضروری هستند :)
با تشکر . نشانگر من که نشانی نمیدهد .
پاسخحذفسلام
پاسخحذفزیاد این طرفها میام. خدا خیرتون بده که همچنان هستید. مخصوصا به خاطر لحن منطقی اینجا.
هنوز نتونستم بنشینم و درست و حسابی روی سهم خودم توی این شرایط فکر کنم. بیشتر طلبکارم و عصبانی. و البته ترسو. ولی به سهم خودم توی رفع مصیبتها باید خوب فکر کنم.
حالا در اقدامي شتاب آلود، دولت احمدي نژاد با دولت آرژانتين به توافق رسيده كه به آن پرونده رسيدگي شود و متهمان بازجويي شوند! پيگيري و گره گشايي از پرونده 19 ساله انفجار آميا كه مقامات آرژانتين و اسرائيل معتقدند مقامات بلندپايه جمهوري اسلامي در آن ماجرا ، نقش و مسئوليت داشته اند.
حذفhttp://news.gooya.com/politics/archives/2013/02/155869.php