دوشنبه ۷ اسفند
۱۳۹۱
فیلم سخنرانی پادشاه را دیده یا وصفش را
شنیدهاید. پادشاه انگلستان در دوران جنگ جهانی دوّم لکنت زبان داشت و این برای کسی
که لازم بود در آن شرایط حسّاس به مردم کشورش با سخنرانیهایش دلگرمی بخشد عیب به
شمار میآمد. همه به کمکش میآیند تا بتواند بر مشکلش غلبه کند. با دیدن فیلم شاید
با خود بگویید که میشد تقلّب کرد و با توجّه به اینکه امکان ضبط صدایش به هنگام
شنیدن موسیقی بود، صدای ضبطشده را به جای اجرای زنده پخش کرد امّا این نوعی
پاککردن مشکل به جای حلّ آن بود. امروز تکنیکهای دلپذیرکردن شکل، شمایل، گفتار و
رفتار رئیس جمهوران رایج و نقل آن تکراری شده است. سینما در این میان نقش مهمّی
دارد؛ از رابرت ردفوردی که معلّم جیمی کارتر شد تا آداب بازیگری سیاسی را به وی
بیاموزد تا فیلمهایی مانند بانوی آهنین و تغییر قیافه و بیان تاچر. امّا تمام اینها ظاهر قضیّه و فرع است. اصل این است که یک شبکه از
مشاوران حرفهای مراقب باشند که تمام اظهارنظرهای شخص حاکم دقیق باشد و گرنه هر
لغزشی گافی بزرگ و چهبسا جبران ناشدنی باشد.
رهبر نظام حاکم در ایران هم لابد مشاورانی دارد
که به او اخبار و تحلیلها را میرسانند امّا لغزشهای ریزودرشت او در سخنانش بیش از آن است که بتوان شمرد. وی چند روز پیش ادّعای قبلی خود را که شبکههای اجتماعی به
هنگام فتنهی۸۸ تعمیر خود را به تأخیر انداختند تکرار کرد و آنرا قرینهای بر عناد
امریکا با ایران دانست و گفت تا اوضاع بر این منوال است از گفتگو خبری نیست.
شبکههای اجتماعی اولاً خصوصی هستند و ربطی به دولت امریکا ندارند. گوگل درخواست
حذف فیلم آن قبطی مصری را نپذیرفت. اگر به فرض توییتر چنین کرده باشد با اختیار خود
کرده و میتوانست نپذیرد. ثانیاً آنها برای همه این کار را میکنند مثل مصر که
امریکا با سرنگونی مبارک موافق نبود امّا شبکههای اجتماعی به خصوص توییتر هر کار
توانستند برای سهولت تبادل اطّلاعات در آنجا کردند. ثالثاً در امریکا تقریباً
دربارهی هر موضوعی میتوان انواع اختلاف نظرها را یافت، اگر قرار به اینگونه
برخورد باشد، همیشه میتوان به یکی از آنان استناد کرد و گفت که آنان صداقت ندارند
چون آنجا فلان کس چنین گفت. رابعاً توییتر فقط یکی از راههای ارتباط منتقدان بود
وهست و از همه مهمتر در خدمت همه هست یعنی سرویسی نیست که فقط به منتقدان خدمات
بدهد. موافقان نظام بلد نیستند یا توان فکری ندارند از آنها استفادهی مؤثّر کنند،
تقصیر کسی نیست.
اینها فرق چندانی با نظرات حسن عباسی دربارهی
ابزار جاسوسی بودن گوگل و ویندوز ندارد یا حتّی تخیّلات شمقدری پیرامون لابی برای
اسکار فرهادی. گمانم فکر کرده آنجا هم جشنوارهی فجر با داوران محدود است که بتوان
لابی کرد. کسی لابی میکند که در جایی نفوذ داشته باشد، اعتبار شمقدری و عمّاریون
را در امریکا چند میخرند؟ و تازه با رأیدهندگان پرشمار اسکار چگونه میتوان لابی
کرد؟ اگر ایران اینقدر قدرت دارد، لابی میکرد تا فیلمی مانند «بدرود بغداد» لااقل
نامزد اسکار شود یا حتّی فشار آورد تا شبکههای اجتماعی به منتقدان سرویس ندهند.
رهبر در مسائلی چون مذاکره با امریکا یا موضوع هستهای مخالفان را به سادهانگاری
متّهم میکند ولی سطح تحلیل او از یک موضوع عادی و پیشپاافتاده در حدّ یک نوجوان
دبیرستانی هم نیست.
طبعاً این حرفها برای کسی است که در حدّ یک
کاربر عادی از اینترنت سر در بیاورد و متوجّه گزافهگوییهای رهبر نظام بشود تا
شاید برای تغییر مسیر خود فکری بکند؛ حساب کسانی که چشم و گوش خود را بر هر دلیل و
علّتی بستهاند جداست. برای مثال تریبون مستضعفین فکری ابتدا خبر سخنان کلینتون
دربارهی این اتّفاق را به گونهای میآورد که خواننده فکر میکند وزارت امور خارجه
امریکا قصد تعطیلی توییتر را داشت؛ گویی مالک و صاحب توییتر است. پس از آن خبری
میدهد مبنی بر اینکه اوّلاً کسی که به توییتر پیام داده تعمیر خود را به تأخیر
بیندازند «کارمند جزء وزارت خارجه» بود و کار او «در تضاد با سیاست اوباما» بوده و
«مقامات کاخ سفید از دست او عصبانی بودند»؛ حالا فکر میکنید برای این بخش از مطلب
چه عنوانی را در نظر گرفته است؟ بله: «حمایت از توییتر، دستور اوباما بود»!
یاد میرحسین به خیر که میگفت با پدیدهی شگفتانگیزی روبروییم که
سیاه را سفید نشان میدهد. سربازان مجازی نظام در تأیید سخنان رهبر مطلبی میآورند
که در پایانش مقام امریکایی میگوید که ما نمیخواستیم طرف معترضان را بگیریم! برای
اینان فقط میتوان دست به دعا برداشت.
فتنهی ۸۸ هنوز در ذهن خامنهای حضور دارد چون
خودش میداند که آتش زیر خاکستر است. آن سه نفر محکم بر مواضع خود ایستادهاند و
نامههای تاجزادهها و قدیانیها و دیگران پیاپی میرسد. این اظهار فضلها دربارهی
فضای مجازی گرهی از کار رهبر نمیگشاید بلکه بر عدم اطّلاع او از اوضاع مهر تأیید
میزند. قذّافی هم مدّت کمی پیش از سرنگونی میگفت که در لیبی مردم به ویکیلیکس،
میگویند: کلینیکس.
فاصله بين ايماها زياد شد ها. اينطور وقتها جای خالیات احساس میشود خصوصاً كه هيچ كس مثل عيّار به رهبری گير نمیدهد! منتظر بودم در بحث سروش و داوری و حقی و...چيزی بنويسی ..؟
پاسخحذفیعنی اگر فیلمی بر ضد مثلا هلوکاست هم ساخته میشد، گوگل درخواست حذف فیلم را نمی پذیرفت؟؟
پاسخحذف