دوشنبه
۱۵
مهر ۱۳۹۲
برخی برههها بازگشتناپذیرند یعنی میتوان در آنها تصمیمهایی گرفت که چه بسا بعدها به آسانی نتوان چنان کرد. الآن به گمانم از آن مقاطع است. بحث برداشتن ممیّزی یا بقای آن مدّتی است بین اهل ادب میچرخد؛ میداندار این بحث معمولاً داستاننویسان هستند ولی این موضوع میتواند در دیگر زمینهها هم پیاده شود.
کسانی که با برداشتن ممیّزی موافقند معتقدند که بالاخره باید از جایی شروع کرد و همه جای دنیا نویسنده مسئول مطلب خود است؛ گرچه اینجا حسّاسیّتها بسیار بیش از جاهای دیگر است امّا با راهافتادن دادگاههای مربوط، استفاده از هیئت منصف کارشناس و احتمالاً چند مورد شکایت و حضور نویسندگان و دفاع از خود، آرام آرام حساسیّتها به چند کلمه و جمله و عبارت- آن هم زمانی که ماهوارهها تمام خانهها را قبضه کردهاند- از بین میرود یا کمرنگ میشود و کار تدریجاً به روال عادی خود خواهد افتاد.
برخی برههها بازگشتناپذیرند یعنی میتوان در آنها تصمیمهایی گرفت که چه بسا بعدها به آسانی نتوان چنان کرد. الآن به گمانم از آن مقاطع است. بحث برداشتن ممیّزی یا بقای آن مدّتی است بین اهل ادب میچرخد؛ میداندار این بحث معمولاً داستاننویسان هستند ولی این موضوع میتواند در دیگر زمینهها هم پیاده شود.
کسانی که با برداشتن ممیّزی موافقند معتقدند که بالاخره باید از جایی شروع کرد و همه جای دنیا نویسنده مسئول مطلب خود است؛ گرچه اینجا حسّاسیّتها بسیار بیش از جاهای دیگر است امّا با راهافتادن دادگاههای مربوط، استفاده از هیئت منصف کارشناس و احتمالاً چند مورد شکایت و حضور نویسندگان و دفاع از خود، آرام آرام حساسیّتها به چند کلمه و جمله و عبارت- آن هم زمانی که ماهوارهها تمام خانهها را قبضه کردهاند- از بین میرود یا کمرنگ میشود و کار تدریجاً به روال عادی خود خواهد افتاد.
مخالفان
معتقدند که به این ترتیب از طرفی نویسندهی بیپناه در معرض احکام قضایی قرار
میگیرد و از طرف دیگر سانسور از بین نمیرود بلکه نویسنده را محتاط میکند و
خودسانسوری جای سانسور دولتی را میگیرد. اینگونه هم ظاهراً حکومت میتوان پز آزادی
بیان بدهد هم مطلب ناجوری منتشر نمیشود.
واردشدن
در بحث درستی یا نادرستی مطالب بالا به نظرم فقط وقت را میگیرد و مانع اتّخاذ یک تصمیم
مفید میشود. اشکال کار از دید من آنجاست که هر دو گروه بالا نظر خود را بر گروه
مقابل تحمیل میکنند؛ در حالی که راه حل سوّمی هم هست. من پیشنهاد میکنم ممیّزی به
عنوان یک گزینه مطرح شود. مثلاً نویسنده به هنگام دریافت مجوّز نشر یکی از سه گزینه
را انتخاب کند:
الف.
کتاب بدون ممیّزی و با مسئولیّت نویسنده منتشر شود و نویسنده خود پاسخگوی هر
اعتراضی باشد.
ب. کتاب
را انتشارات بازبینی کند و در صورت هرگونه اعتراض مدیر نشر به دادگاه میآید نه
نویسنده. (تقریباً مشابه مطبوعات)
ج.
نویسنده کتاب را برای ممیّزی به وزارت ارشاد بدهد و در برابر قبول اصلاحات از عواقب
شکایات در امان باشد.
این روش
میتواند به همهی عرصههای تولید فرهنگی گسترش یابد. شجریان چندی پیش گفت:« انتشار
موسیقی باید آزاد باشد و این مردم هستند که انتخاب میکنند که چه چیزی
را
گوش دهند و چه چیزی را نه.
ضمن اینکه در همهی این سالها دولت در کنترل موسیقی ناتوان بوده است و هر زمان که جلو موسیقی را گرفتهاند،
موسیقی زیرزمینی ایجاد شده است.»
این حرف
تمام اهل فرهنگ است. حدس من این است که اگر اوضاع کمتنش فعلی ادامه یابد، گروه
اوّل صفشکنانی خواهند بود که مرزهای آزادی بیان را گسترش خواهند داد و گروه دوّم
نیز پس از مدّتی کمکم به آنان خواهند
پیوست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.