جمعه ۶ دی ۱۳۹۲
هر انسانی
دوست دارد که در صورت امکان الوهیّت داشته باشد. افراد معدودی پذیرفتن ناممکنی آن
را دشوار نمییابند. (قدرت: یک تحلیل اجتماعی جدید)
به نظر من
به دلتنگی، به عنوان عاملی در رفتار بشری، بسیار کمتر از آنچه شایستهی آن است
توجّه شده است. (تسخیر خوشبختی)
اگر تکبّر
انسان لحظهای به خاطر خویشاوندی با میمون دچار تردید میشد، به سرعت راهی مییافت
که دوباره خودنمایی کند و آن راه «فلسفه»ی تکامل است. فلاسفه فرایندی که از آمیب
به انسان انجامید ظاهراً پیشرفت میدانند هرچند که معلوم نیست آمیب با این نظر
موافق باشد. (شناخت ما از جهان خارج)
توجّه
عقلانی به خطرها ضرورت دارد امّا ترس نه. (دربارهی آموزش و پرورش به ویژه دوران
کودکی)
غریزه و
ذهن و روح، همه برای یک زندگی کامل ضرورت دارد. هر یک از آنها شکوه و تباهی خاص خود
را دارد. (تحلیل ذهن)
فلسفه باید
چون علمْ تدریجی و موقّتی باشد. حقیقت غایی خاصّ ملکوت است نه برای این جهان. (طرح
کلّی فلسفه)
آیین شک که
من تبلیغ میکنم فقط به این میانجامد که:
یک. وقتی
متخّصصها ]دربارهی نظری[ توافق دارند، نظر مخالف
را نمیتوان مسلّم دانست.
دو. وقتی
آنها موافق نیستند، یک غیرمتخصّص نمیتواند هیچ نظری را مسلّم بداند.
سه. وقتی
همگی بر آن هستند که زمینهی مناسبی برای یک نظر اثباتی وجود ندارد، بهتر است فرد
عادی داوریش را معلّق بگذارد. (مقالات شکاندیشانه)
هیچ ملّتی
چندان فضیلتی نداشته که خود ذکر میکند و هیچکدام چندان رذیلتی نداشتهاند که
دیگران فکر میکنند. (عدالت در زمان جنگ)
برگزیده
نوشتههای برتراند راسل، رابرت اگنر و لستر دنان، کاظم فیروزمند، انتشارات
مهرویستا،۱۳۹۱
پ.ن: همهی جملات در خور تأمّلند امّا اوّلی و آخری را باید با طلا بنویسند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.