جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۳
سعید قاسمی
گفته است که اگر سخنان رهبر نظام درباره مذاکرات هستهای مبنی بر اینکه «من از
اساس به این مقوله خوشبین نیستم» درست از آب در نیاید٬ باید با «ولی» خداحافظی
کرد.
این حرف
حتّی از دید مدافع تمامعیار نظام هم احمقانه است. خامنهای نگفته که توافق در
مذاکرات به صلاح نیست یا از سر ناچاری (جام زهر) است تا عمل برخلافش ضدّیّت با
او باشد. او از توافق همراه با حفظ حقوق ایران حمایت کرده ولی گفته به طرفهای
مقابل خوشبین نیستم مثل کسی که طرفدار تیم فوتبال ایران باشد ولی بگوید که به صعود
این تیم از گروهش خوشبین نیستم. توافق یا صعود هیچکدام از بدبینان را ناراحت نمیکند؛ فوقش این است که معلوم میشود بدبینی آنان واقعبینانه نبوده است. قاسمی غیرمستقیم
میگوید که برای درست درآمدن خوشبیننبودن خامنهای، بهتر است مذاکرات به سرانجامی
نرسد. یعنی تحریمهایی که کمر اقشار کمدرآمد را خم کرده ادامه یابد تا درستی بدبینی
رهبر نظام ثابت شود.
جدای از این بحث به موارد زیر دقّت کنید:
یک. شش سال حمایت از احمدینژاد، خطبهی ۲۹خرداد۸۸ و توزرد از کار
درآمدن ا.ن.
دو. حامیان رهبرنظام از به استقبال تحریم و قطعنامه رفتنها انتقاد و هدف سخنان
خود را متوجّه ا.ن میکنند در حالیکه خود رهبر در این
سخنان پیشتر گفته بود که ما را از تحریم نترسانید. احمدینژاد
کارهای نبود؛ مسئولیّت رفتن پروندهی ایران به شورای امنیّت به عهدهی رهبر است.
سه. اجرای
نادرست هدفمندی(؟) مهمترین عامل بروز تورّم و بیشتر شدن شکاف بین فقیر و غنی بود.
اصل حذف یا کمکردن یارانهها را بسیاری از اقتصاددانان پذیرفتهاند امّا امروز
همه از اجرای بد آن گلهمند هستند. امّا (نا)هدفمندی حتّی پس از اجرای بد آن باز هم از حمایت
خامنهای برخوردار بود.
چهار. نامزدهای
ریاستجمهوری یکصدا از زیر سؤال بردن هولوکاست انتقاد کردند ولی فقط نام احمدینژاد را آوردند.
رهبر نظام در این
سخنان میگوید: «در بسیاری از کشورهای غربی، کسی جرئت نمیکند
واقعه مجهولالحال هولوکاست را زیر سؤال ببرد...». معلوم نیست (یعنی هست) که چرا
کسی اسم او را نمیآورد.
پنج. خامنهای
تا همین اواخر میگفت که مذاکره با امریکا مشکلی را حل نمیکند سپس مجوّز آن را صادر
کرد.
شش. خطبهی
عربی خطاب به مردم مصر مبتنی بر دو اشتباه بود، یکی اسلامخواهانه بودن اصل اعتراض
و دیگری مخاطبداشتن وی. اوّلی که تا به حال معلوم شده و «دعمالشریعه»ی عجولانهی
مرسی کاری کرد که ژنرالی دیگر روی کار بیاد و دوّمی را هم ا.ن نشان داد که گفت
مصریان از آن خطبه دخالت در امور خود را برداشت کردند.
هفت. خطبهی ۲۹خرداد نکات دیگری هم داشت. او از دروغگو، رمّال و خرافاتی خواندن فرد معتمد خود انتقاد کرد (نسبتهای خجالتآور!). چندی نگذشت که سایتهای اصولگرا از مطالبی پیرامون جنگیر و توسّل اطرافیان ا.ن به نیروهای غریب پر شد. حالا هم که کوس دروغگویی ا.ن در هر کوی و برزنی زده شده است.
یکی به قاسمی بگوید که اگر ملاکْ اشتباهدرآمدن
حرف باشد، باید تا حالا بارها با ولی خداحافظی میکردی.
http://puzzle.blogfa.com/post/199
پاسخحذفنظریه عسر و حرج مسلمانی
مشتاق نقد و نظرتان هستم
یه بابایی مطلب شما را کپی پیست ناقص کرده:
پاسخحذفhttp://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article/-f8bbfd3877.html
یه مامانی
حذف:))))