یکشنبه ۶ مهر ۱۳۹۳
علل سقوط
هواپیمای هساایران ۱۴۰ بالاخره با تأخیر اعلام شد امّا چیزی بیش از آنچه پیشتر هم گفته شده
بود، اعلام نشد؛ البتّه تنها بخشی از آن.
الف.
هواپیما برای آب وهوای سردسیر طرّاحی شده بود و نباید در ساعات روز یا درجه هوای
بیش از ۴۰ درجه پرواز میکرد و این مسأله، بهکارگیری آن را در کشوری با آبوهوای
ایران نامناسب میکرد. سؤال اینجاست که آیا مدیرانی که این هواپیما را برای ایران
در نظر گرفتند مقصّر عمده هستند یا افرادی که مستقیماً مشغول به کار بودند؟
ب. چه
موتور هلیکوپتربودن موتورهای هواپیما را بپذیریم یا نه، به شهادت جعبهی سیاه، یک
موتور به تنهایی نتوانسته هواپیما را کنترل کند. این نقص، هر هواپیما را گزینهای بالقوّه برای سقوط میکند. این هواپیما در بخش صنایع نظامی
ایران (وزارت دفاع) تولید شده است . چطور ایران میتواند (؟) به فاصلهی کوتاهی پس
از خودداری دوستان وفادار روس از تحویل سامانهی فوق پیشرفتهی ضدّهوایی، مشابه آن
را بسازد ولی توانایی طرّاحی یا نصب یک موتور هواپیما را روی این پرنده نداشته
است؟
ج. تعداد
مسافران و بار بیش از حدّ مجاز بوده و این به اضافهی علل فوق و دیگر علل جانبی به
سقوط انجامیده است.
پرداختن به
مقصّران مستقیم مسأله و غفلت از مسئولان اصلی خطاست و این چیزی است که همیشه برای
لاپوشانی سوانح در ایران دیده میشود. از یاد نبریم که نسبت سقوط این هواپیما به
تعداد فروندهای تولیدشده زیاد است. هر رخدادی در ساختار مدیریّتی کشور مانند یک نقطه
در هولوگرام، کلّیّت ناکارآمد این ساختار را نشان میدهد. اینگونه بررسی سوانح نیز
خود زمینهساز سوانح دیگر است. بازی با واژهها دردی را درمان نمی کند، فقط بر نابسامانیها سرپوش می نهد. این بار ایران۱۴۰
بلافاصله شد: آنتونوف ۱۴۰. دفعهی بعد چطور؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.