یکشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۳
۱- هرچند
وقت یکبار بحث جعلیبودن بسیاری از آثار منسوب به سهراب سپهری داغ میشود. این
اواخر هم با جعلی از کار درآمدن یک نقّاشی که در حرّاجی کریستی به فروش رسیده بود،
دامنهی این رسوایی تا بازارهای بینالمللی هم کشیده شد. لازم به توضیح نیست که
حتّی کپیکردن از آثار یک نقآش معروف و سرشناس، به خودی ِخود مهارت زیادی میطلبد
چه رسد به اینکه اثر جدید باید هم کپی از آثار پیشین نباشد هم با حفظ حالوهوای
دیگر آثار، به قدری طبیعی به نظر بیاید که اکثر کارشناسان را به اشتباه بیندازد.
۲- معروفترین
تارهای ایران ساخت هوانس آبکاریان معروف به یحیی تارساز هستند. کیفیّت عالی سازهای او و قیمت
بسیار زیاد آن در قیاس با دیگر سازها، عدّهای را در زمان حیات او به کپیکردن کار
او واداشت؛ تا جایی که یحیی چندینبار با زدن مهرهای گوناگون و حک اسم خود تلاش
کرد که ملاکی برای شناخت تار اصیل از بدل تعیین کند. جالب اینجاست که همین الآن
نیز کسانی تار یحیی میسازند؛ یعنی تاری با کیفیّت بسیار خوب و تمام علائم مورد
نیاز و البتّه بهکارگیری مادّهای ویژه. مادّهای که وقتی به تار ساختهشان میزنند،
آن چنان رنگوبوی کهنگی به خود میگیرد که بیننده شک نمیکند که یک قرن از ساخت
آن گذشته است!
۳- نقل است
که آگاتا کریستی در یکی از سفرهایش به ایران -ضمن شکوهی همیشگی از اینکه ایران
عضو پیمان کپی رایت نیست- از آثاری که از وی به تازگی به فارسی ترجمه شده بود، پرسوجو
کرد. نام بعضی کتابها در ترجمه تغییر کرده بود و با مختصر توضیحی دربارهی خلاصهی
داستان، متوجّه میشد که کدام اثرش است؛ امّا شنیدن چکیدهی داستان یکی از آثار او
را راضی نکرد و خواهان شرح بیشتر شد. پس از شنیدن توضیحات و اندکی درنگ گفت که آخرین کتاب
به قلم او نیست و ناشر و نویسنده برای فروش بیشتر نام آگاتا کریستی را روی جلد
آوردهاند. او از حاضران در مجلس پرسید: «کسی که میتواند اثر به این خوبی بنویسد،
چرا باید از آوردن نام خود امتناع کند؟ آیا داشتن انگیزهی مالی برای انجام این کار، قانعکننده
است؟». پرسش کریستی را میتوان از جاعلان دو بند پیش و دیگر بندهای نانوشته نیز
پرسید.
تشکر و درخواست ایماهای فرهنگی بیشتر
پاسخحذفکو گوش شنوا؟
پاسخحذفhttp://dinonline.com/doc/news/fa/4332/
پاسخحذف