یکشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۳
طبق گفتهی
وزیر بهداشت، تعداد اسیدپاشی از ابتدای سال در اصفهان نُه مورد است که چهار نفر از
قربانیان مرد هستند. از طرفی گفتگو با قربانیان حادثه و نزدیکانشان هم این احتمال را ضعیف میکند که انگیزهی مجرمان نوع پوشش زنان بوده است؛ پس با اطّلاعاتی که تا امروز
در دست است، تقلیل آن به موضوعی جنسیّتی یا بدحجابی و
جز آن درست نیست. به جز این، از مرتکبان هیچ سرنخی در دست نیست و فقدان دادهها، گمانهزنی
پیرامون مجرمان را کمابیش ناممکن میکند. با این وصف، علّت این همه مصادره به
مطلوب این حادثه چیست؟ میتوان گفت تقریباً هرکس با هرکس دیگر مشکلی دارد، مستقیم
یا غیرمستقیم او را مسئول این حادثه دانسته است! مسئول اسرائیل و انگلیس است یا
همفکران ضاربان حجّاریان؟ کسانی که میخواهند نهی از منکر کنند، یا کسانی که میخواهند
ناهیان از منکر را بدنام کنند؟ اصلاً چطور است به نتایج نظرسنجیها اعتماد کنیم؛
حق با اکثریّت است!
دربارهی عاملان
حادثه بیش از این نمیتوان گفت ولی دربارهی نوشتههای پیرامون آن چرا. واقعیّت
این است که این هیاهو -و موارد قبل و موارد بعد- ریشه در بیاعتمادی به حاکمان
دارد و مقصّر هم در درجهی اوّل خود حاکمیّت است. شایعه همیشه هست امّا وقتی
نخبگان نیز همسطح مردم کوچه و بازار میشوند قطعاً مشکل ریشهدارتر از این حرفهاست.
در پنج سال اخیر ملّینبودن رسانههای رسمی، دادن آمار دروغ، اوضاع بد قوّهی قضا،
رفع و رجوع پروندههای پیشین با مقصّرسازی و عدم اقناع افکار عمومی کار را به جایی
رسانده که حالا هیچ کس حرف حاکم را باور نمیکند و چه بسا آمار ابتدای این یادداشت
هم زیر سؤال برود. فرض کنید فردا کسی یافت شود که اعتراف کند چنین کاری کرده و
پزشکان معتمد بگویند که دیوانهی روانی است؛ حتّی اگر واقعاً چنین باشد، چند نفر
باور میکنند؟
خوبی و بدی
مُسری است. همانقدر که صداقت، ضمانتی برای اعتماد در مسائل و مشکلات است، هر دروغی،
دروغ دیگر را در پی دارد و کار را به جایی میرساند که کسی راست را هم باور نمیکند.
وقتی هرکس سروکارش با اندرونی نظام بیفتد و بشنود که به فلان چیز اعتراف کن تا
کارت آسانتر راه بیفتد، مهمترین واسطهی بین مردم و حاکمیّت از بین میرود:
اعتماد. بنابراین هر پروندهی غیرسیاسی هم بالقوّه میتواند برای نظام دردسرساز
شود، از پروندهی قتل دختری جوان تا اسیدپاشی. انتظار هم نباید داشت که افکار
عمومی قانع شود چون همیشه احتمالهای دیگری نیز وجود دارد و اطّلاعات رسمی نیز به
سادگی میتواند لاپوشانی تلقّی شود. از این فضای مهآلود همه ضرر خواهند کرد.
اینکه کسی مسبوق به سابقه است، ایجادِ شک میکند، الیته شک اثبات نیست. اما وقتی کسی از ابتدا دروغِ آشکار میگوید، ثابت میکند از آشکار شدنِ چیزی میترسد. 1- درحالت خوشبینانه، نمیداند اسیدپاش کیست اما خودش هم شک دارد به او ربط داشته باشد و از آشکار شدنش میترسد. 2- در حالت بدبینانه با توجه به اینکه مسبوق به سابقه است، از ابتدا میداند اسیدپاش کیست یا از چه گروهی میاید و از ابتدا از آشکار شدنش میترسد. 3- که عجیبترین فرض است اینکه توانایی پیگیری ندارد و از ابتدا شروع به دروغگویی میکند تا ضعفش را پنهان کند.
پاسخحذفگمانه زنی و ابهامی وجود ندارد، اسید پاشی های اصفهان به احتمال 100% توسط عوامل خودسر بسیجی که احساس " وظیفه شرعی" کردند به واسطه فتوای امام جمعه اصفهان (دقیقا دو هفته قبل از واقعه) با آگاهی و حمایت نیرو های اطلاعاتی انجام شده، حتی خود حکومت هم با رفتارش داره داد میزنه که ای مردم کار نیروی های ما بود و ما بهش افتخار می کنیم!
پاسخحذفهر کسی که شک داره این اسید پاشی کار حزب الله هی ها بوده یا نه؟ و انتظار ارائه مدرک و معرفی مجرمین از سوی حکومت (کسانی که خودشان حامی اسید پاشان هستند) داره با عرض پوزش یا کند ذهنه یا رفیق اسید پاش و شریک جنایت هست.
عوامل خودسر با مردها چی کار داشتن؟
حذفدر اسید پاشی های اصفهان خوشبختانه به صورت هیچ مردی اسید پاشیده نشد، خبر رو با دقت بخوانید، جناب وزیر می گوید از" ابتدای سال" و با جمع بستن اسید پاشی های شخصی و جنایت های معمولی در سال جاری که مردان را هم شامل میشده به کار دستی گروهی و سازمان یافته حزب اللهی ها سعی در پیچاندن افکار عمومی و ماله کشی دارد، اگر بخواهید به گزارشات و آمار نظام اعتماد کنید، همان اول حکومت رسما اعلام کرد، اسید پاشی ها کار صهیونیست ها و غربی ها بوده و مسئله برای شما حل شده است.
حذف"همان اول حکومت رسما اعلام کرد، اسید پاشی ها کار صهیونیست ها و غربی ها.."
حذفنوع نتیجهگیری شما از این خبر معلوم است. اعلام رسمی حکومت یعنی نیروی انتظامی یا قوه قضائیه و آنها هم که هنوز چیزی را اعلام نکرده اند. قول فلان کس هم «اعلام رسمی حکومت» نیست. خبر لینک دوّم هم که میگوید قربانیان ظاهر بدحجاب نداشته اند را هم یکجوری توجیه بفرمایید.
ظاهرا مسأله برای دو گروه همیشه حل شده است.
هراتفاقی که رخ میده باید ببینی کی ازش سود میبره؟
پاسخحذفاسید پاشی اخیرا نمونه دیگری از ایجاد بحران و مدیریت بحرانست،سند و مدرکم نمیخواد؛آنهایی که با مشاهده سه دهه جنایت ریز و درشت ، هنوزدنبال سند و مدرک و سرنخی برای شناسایی عوامل اسید پاشی اصفهان میگردند،جاهل و خائن که نباشند، مزد بگیرانیند که آب در هاون نظام میکوبند تا به نان و نامی برسند!
اسیدپاشیهای زنجیرهای و پيامهای سياسی آن، حسين باقرزاده
پاسخحذفاصلاح طلبان رانده شده از نظام و در عين حال دلبسته و وابسته به آن. سکوت مرگبار اين نيروها در برابر اين بزرگترين جنايت سازمان يافته هدفدار پس از قتلهای زنجيره ای (و به مراتب رعب انگيزتر از آنها) بسيار گويا بود. معلوم نيست که آيا اينان به عمق فاجعه پی نبردهاند و يا به «مصالحی» از هرگونه اظهار نظر در باره آن اجتناب کرده اند. نگارنده اين سطور تنها از واکنش ساده مصطفی تاج زاده و مهدی کروبی (آن هم به روايت همسرانشان پس از ملاقات در زندان) آگاه شده است. و الا چرا مثلا در سايت اينترنتی آقای خاتمی کمترين اشاره و يا واکنشی يه اين وقايع نميبينيم؟ و يا چرا حتی رهبران در حصر جنبش سبز که هر چندگاه از طريق ديدار با فرزندانشان اظهاراتی را به خارج منتقل ميکنند نقل قولی متناسب با وخامت اين عمليات سازمان يافته ابراز نشده است؟ آيا اين فاجعه آن قدر اهميت نداشته که واکنشی و نظری در باره آن بدهند؟ علت آن هرچه که بود، نتيجه اجتناب ناپذير آن را ميتوان مشاهده کرد: اصلاح طلبان نه فقط از صحنه سياسی جمهوری اسلامی به صورت فيزيکی حذف شدهاند و بلکه خود نيز آن را پذيرفته و «داخلی» کردهاند. آنان ديگر نه توانی برای ارتباط با مردم عادی کوچه و بازار و به خصوص ناراضيان از حکومت دارند و نه ارادهای برای آن از خود نشان ميدهند.
http://news.gooya.com/politics/archives/2014/11/188481.php