دوشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۳
یا حق
اینجا
غلغله است. جینجر راجرز و رفقایش در حال تمرین dance برای استقبال از شارب و دوستانش
هستند. انجمن ریشوپشمها هم قصایدی برای آن دو موشخور آدمکش آماده کردهاند. چه
شود! شاملو میگوید بنویس: اختلاط jazz و اذان. نوشتیم. حدیث: القاتل و المقتول کلاهما فی
النّار.
مهدوی کنی
هنوز نصف حواسش به میهن گندیدهی ششهزارساله است. به مدرّس میگوید به خواب علی
مطهّری برو و تشکّر کن. گفت من از سیاست کناره گرفتهام. النور پاول به او گفت ای
مرد دین اگر من ِخاجپرست، سیاست تو باشم چه؟ مدرّس گفت در آن صورت دیانت ما عین
سیاست ماست عزیزکم!
دادستان
سابق آرژانتین میگوید که چیزهایی میداند، تو که رفیق وودی آلنی به او یاد بده
مثل فیلم scoop
بتواند به دنیا برگردد و اطّلاعاتش را در اختیار خبرنگاری، کسی قرار بدهد. عید putainهای دوزخ فرا رسیده؛ خبر شدهاند که لاشهی ملک عبدالله
در راه است.
طالع دوسیهی
اعتدال و امید هم که در برج ریغ است. اقتصاد که صدروزه درست شد، ارکستر ملّی هم که
راه افتاد، زندانیان هم آزاد شدند و خلاصه غمی نیست جز دوری ما. جهان از این همه
ترقّیات شما انگشت به فلان مانده است. آن همه جنغولکبازی سر انتخاب علوم برای این
بود که شرط استخدام هیئت علمی بشود پایبندی به رهنمودهای مقام معظّم! بیت:
آنچه شیران
را کند مثل شغال
اعتدال است
اعتدال است اعتدال
گویا به قدر کافی صلهی ارحام شد.
یا هو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.