جمعه ۲۱ فروردين ۱۳۹۴
خاتمی و خامنهای
عربستان، ایران و منطقه
شیطنت اتمی ممنوع
خاتمی و خامنهای
میشد پیشبینی کرد که خاتمی بهرغم بیاعتنایی آشکار
خامنهای دوباره به او تسلیت بگوید ولی پیازداغ متن پیام زیاد بود. تسلیت بیمعنای
مجدّد خامنهای به مردم اردکان و بازماندگان باید کمی خاتمی را به خود بیاورد. رهبر
نظام او را از بازی کنار گذاشته است و اصرار فراوان برای اثبات همراهی دو معنای
مختلف دارد. برای طرفداران رهبر نظام اینگونه پیامها به معنای چاپلوسی و التماس
برای بازگشت خواهد بود (که صدالبتّه بیجواب میماند) و برای دوستداران او پیامدی
جز ناامیدی و سرخوردگی نخواهد داشت. عزّت نفس انسانی چیزی نیست که بشود بر سر آن
معامله کرد، در گفتمان دینی هم مؤمن اختیار هرگونه رفتار مغایر با کرامت نفسش را
ندارد. یعنی نمیتواند خودش را خوار کند و بگوید اختیار خودم را دارم. اگر خاتمی
نمیتواند مانند محصوران از جبّاریّت حاکم بزرگ بگوید لااقل باید بتواند نقش منتقد
همدل با اصل نظام را بازی کند. هیچ ضمانتی برای همراهی همیشگی مردم با هیچ
سیاستمداری نیست. خاتمی برگی برای بازی در زمین سیاست رسمی ندارد و تمام سرمایهی
او عرصهی سیاست مردمی و اجتماع است؛ اگر همین را هم با این رفتارها از دست بدهد، هم
به خودش لطمه زده است،هم به جنبش تغییرخواهی ایران.
خاتمی را همیشه امواج به پیش راندهاند، از موج دوّم
خرداد تا جنبش سبز. البتّه اینکه در سپهر سیاست ناسالم ایرانی کسی مرتکب ناراستی و
نادرستی آشکاری نشود، خودش کم چیزی نیست ولی نمیدانم وی اصلاً میخواهد به
کنشمندی رو بیاورد یا نه؟ میخواهد با موضعگرفتنها، دیدارها، پیامها و انتخابهای
خود سهمی در تغییر داشته باشد، یا نه؟ او سیاستمدار است و کسی به زور او را به این
عرصه نرانده است؛ ای کاش منتقدان ممنوعیّتهای خاتمی مقداری از این انتقاد را خصوصی
یا عمومی متوجّه خود او هم بکنند.
پذیرفتن اردوغان کار حکیمانهای بود. هیچ دو کشوری
کاملاً دوست یا کاملاً دشمن نیستند. اگر قرار به برخورد شدید با دیدن کمترین رفتار
ناخوشایند طرف مقابل باشد، باید با تمام کشورهای جهان قطع رابطه کرد. اینگونه
سفرها و تأکید بر منافع مشترک، ایران و ترکیه را به هم نزدیکتر خواهد کرد. به همین
دلیل معتقدم رفسنجانی اشتباه کرد که سفرش به عربستان را لغو کرد. پس از لوزان،
ایران با قدرت بیشتری میتواند در گفتگوها شرکت کند. قهر ایران و عربستان به سود
هیچ کدام نیست. همانطور که پانعربیسم نقابدار وهّابی نمیتواند حتّی اقلیّت شیعه را
در کشورش خاموش کند چه رسد به بحرین و یمن، شیعهگری ایرانی هم نمیتواند
اکثریّت تسنّن یمن و ساختار ریشهدار پادشاهی در بحرین و دیگر کشورها را نادیده
بگیرد. سازوکارهای درونی کشورها و احترام به رأی مردمی سرانجام باید حاکم شود که
الزاماً به نفع ایران یا عربستان نیست.
حذف پیادهنظام القاعده و تمام نوزادهای حرامزادهاش از
منطقه و رجوع به آرای مردمی برای برگزیدن حاکمان و شیوهی حکومتداری تنها راهکار مشروع
است. این راهکار خود ایران تا بقیّهی خاورمیانه را در برمیگیرد. دولت روحانی نه
برای گستردن دایرهی خودیها درون نظام تلاش کرده است (تسلیتگویی را مشکل بتوان
مصداق آن دانست) و نه دست دوستی به طرف دیگر کشورهای منطقه دراز کرده است. فعلاً
هم ظریف به دیدار هم پیمانان و بیطرفان رفته است. ظریف حالا به چهرهای انگشتنما
تبدیل شده است و باید از این سرمایه بهترین استفاده را بکند. سخنان جنّتی و خامنهای
به تنهایی برای خرابترکردن رابطهی ایران و عربستان کافی است؛ حتّی اگر تنها
اولویّت دولت روحانی پروندهی اتمی باشد، رابطهی خوب با دیگر کشورهای منطقه میتواند
جزئی از مسیر حلّ آن پرونده باشد. امریکا مدام با همپیمانانش دربارهی ایران تماس
میگیرد ولی ایران یک نکته را فراموش کرده است: قهرکردن با کدخدا اشتباه بود و
باید پایان مییافت (مهمترین نکتهی
سخنرانی اخیر خامنهای دربارهی امکان ادامهی مذاکرات با امریکا در دیگر زمینهها
بود که فکر میکنم برای اوّلینبار بر زبان آورد) امّا ایران نباید تمام تخممرغهایش را در سبد امریکا بگذارد. رایزنی
با دیگر کشورهای نزدیک منطقه به وقتش به کمک ایران می آید. آمدیم و سیاست امریکا
پس از اوباما تغییر فاحشی کرد، آن وقت رجوع به همفکری با دیگران از سر ناچاری
خواهد بود.
خوشبینی زیادی میخواهد که بپنداریم ایران در این همه
بگیروببند بر سر تأسیسات اتمی خود بیگناه بوده است. پنهانکاریهای ایران را -از
ترس مخالفت دیگران با غنیسازی- در آغاز میتوان پذیرفت امّا چرا تا به حال ادامه
پیدا کرده است؟ اگر ابتدا آژانس همراهی بیشتری با ایران داشت و امریکا و دیگر
کشورهای غربی بر طبل مخالفت میکوبیدند، حالا مسئله برعکس شده و امریکا از همراهی
ایران میگوید و آمائو بیشتر ناراضی است؛
چرا؟ علّتی به جز این دارد که ایران بدون وادادن ظاهری (مثل لیبی) تضمینهای لازم
را برای حذف بخش مشکوک فعّالیّتهای خود داده است؟
استدلال امریکا برای افزایش زمان لازم برای ساختن بمب
اتمی شوخی است. مگر ایران اگر قرار است بمب اتم بسازد در نطنز و فوردو این کار را
می کند که دیگران از آن باخبر بشوند و بتوانند زمان مورد نیاز را محاسبه کنند؟ مگر
ایران سابقهی راهاندازی تأسیسات مخفی را ندارد؟ چرا اگر واقعاً بخواهد این کار
را بکند، تجربهی فوردو را در جای دیگر با تضمینهای امنیّتی بیشتر تکرار نکند؟
یکبار دیگر به فتوای حرمت تولید سلاح اتمی خامنهای
دقّت کنید؛ مخاطب آن چه کسانی هستند؟ کشورهای غربی یا دیگر کشورهای منطقه که کاری
با حلال و حرام او ندارند، من و شما هم دستمان به این چیزها نمیرسد و نمیتوانیم
حتّی در زیرزمین خانهمان انرژی هستهای تولید کنیم. میماند برخی مریدان
بلندپرواز رهبر که سابقهی شیطنت داشتهاند و خامنهای برای اتمام حجّت با آنان به
صدور فتوا متوسّل شده است. امیدوارم اگر إنشاءالله مذاکرات به نتیجه برسد، ایران
مرتکب اشتباهی نشود که این همه تلاش بر باد رود.
123
پاسخحذف"امیدوارم اگر إنشاءالله مذاکرات به نتیجه برسد، ایران مرتکب اشتباهی نشود که این همه تلاش بر باد رود."
زندگی ایرانيان گروگان ماجراجویی ها و "إنشاءالله" و ماشاءالله شماها شده است. ........ و وقاحت تمامی ندارد.
هه... اینو
حذفسلام
پاسخحذفتعریف ایمایان : ایمایان مرا میبیند, من ایمایان را نمیبینم .
تعریف پسا ایمایان : . . .loading
پ.ن.کسی جوابی داره , تا من میرم نون سنگک بگیرم و بیام ؟
پ.ن.ن.من رو ایمایان یه بار فیلتر کرده v این بار دومی که من اینرو دارم میگم,مرد پیر !!
چرا اینطوری شده؟ باید کلی عدد وارد کنیم و تأیید بشیم و ...؟
پاسخحذفاون نظر بالابالایی هم اگه مال شنبهس چرا امروز پیدا شد؟
کار خود سیستم است نه من.
حذفآن نظر هم رفته بود جزو هرزنامهها که من متوجّه نشده بودم.
سلام
پاسخحذفخب به قول عیار "هرز نامه" و "هرز دانی"ها رو رها کنیم بریم سراصل مطلب !
پسا ایما به نظر من همینیه که عیا چندین وقته داره انجام میده و به قول خودش صرفا برای پیدا کردن موضوعی که ,
نقل به مضمون : " به سر درد گرفتنش بیارزه".
من دارم براش
چون
یه بار من رو هرزه معرفی کرده !
حالا اگر حاضرین ,
اسبهاتون رو زین کنین تا بریم توی "تونل وحشت" !!
اگه حاضرین من ادامه بدم فقط یه شرط رو باید اجرا کنیم :
تواصوا (لحق v صبر)
پس , بدین وسیله اعلام میدارد که از عیار عزیز درخواست میشود تا موضوع صحبتی که به سر دردش (برایش) بیارزد را گفته تا بنده در مقام مخاطب نظر خودم رو بیان کنم.
همین
پ.ن. فقط عیار عزیز چیزی رو مطرح کن که حسابی بتونیم هم فکر کنیم هم صحبت :)
در ضمن برای کمک به بینندگان صحنه ی صحبت, این نکته رو اجازه میخوام عرض کنم که بنده با لباس أفلاطونییان وارد میشم .
پاسخحذفعیار هم میتونه لباسش رو انتخاب کنه و بگه .
v
این پیشنهاد من تا ٧ روز ١٠٠% پا برجاست.
بعدش دیگه به خدا کلامم اینورا بیوفته, دنبالش نمیام .
علیک سلام
حذفبا عرض پوزش، من نفهمیدم شما در این سهنظر اخیر چه میگویی!
Ok
پاسخحذفIs this truth :
Policemen should decide btw +,-.
Policemen should look @ F & M.
If policewomen look @ M then policemen can not distinguish btw right & wrong
سلام
پاسخحذفقاعدتا فارسی این گزاره این میشه :
پلیس مرد باید تصمیم بگیره بین + v - .
پلیس مرد باید نگاه کنه به زن v مرد .
حالا
اگر پلیس زن نگاه کنه به زن , پلیس مرد نمیتونه کارش رو انجام بده .
آیا این گزاره درست است ؟
جواب ؛ به نظر من “حذف کبری” رو باید پیدا کرد !
پ.ن. از خوانندگان عزیز تمنا میکنم اولین جوابی که به ذهنشون میرسه رو بگن , چون این گزاره روی فلسفه ی شیخ اشراق میتونه بنا شده باشه :)