بیاعتباری
دنیا سهشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۵
همیشه از خوشحالی بیش از حد گلزنان در دقایق
آغاز مسابقه تعجّب کردهام. اگر سهتا بخورند، پس از مسابقه وقت دیدن آن خوشحالی
زودهنگام چه حالی خواهد داشت؟ فقط پس از پایان مسابقه بالاوپایینپریدن میتواند
معنایی واقعی داشته باشد. فوتبال اگر به گفتهی اغراقآمیز آن مربّی انگلیسی بزرگتر از
زندگی نباشد یا مانند آنچه برزیلیان یا اهل خوزستان میگویند خود زندگی نباشد، دستِکم
الگویی کوچک از زندگی است. کمتر جایی بتوان جای غم و شادی را در یک ۹۰ دقیقه به
این سرعت جابهجا کرد. اشک، خنده، اشک، خنده و...
فردوسیپور
که کمی تا قسمتی در برنامهی نود بیطرف ماند، از مسائل ماورایی گفت که شماره ی ۲۴
نوروزی را روی تابلو روز دربی حک کرد و پدرهمسرش را بین برندگان مسابقه جای داد.
فوت نوروزی به شکلی عجیب پرسپولیس را تیم کرد و روح را به این تیم دلمرده
بازگرداند. طرفداران آبی و قرمز برای مدّتی همراه و همدل شدند تا اینکه دعوا بر سر
عدد ِ۴ داشت آنرا از بین میبرد که مهرداد اولادی نیز از اهالی فوتبال خداحافظی کرد.
من از ماورا سر در نمیآورم ولی فوت نابهنگام بازیکن سابق پرسپولیس -و مدّت
کوتاهی استقلال- لابد برای دو طرف باید معنایی داشته باشد.
باز دم اهل
ورزش گرم که اینطور وقتها کوتاه میآیند. سیاستورزان گویی با فرهنگ مرگ پیمان
بستهاند. ایرانیان بلکه انسانها قدرشناسند؛ اگر کسی که ابر و باد و مه و خورشید
و فلک او را به قدرت رسانده با شهروندان دوستی کند، نتیجهاش را خواهد دید. چهبسا
خود او روزی به این مهر خیلی بیشتر احتیاج داشته باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.