یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۵
۶۶- شوخی بیربط ((irrelevant humour
وقتی در جواب يک سخن در بحث يا مناظره، شوخی يا طنزی را
طرح كنيم، به اين مغالطه دست زدهايم. البتّه اين جايی است كه استدلالی در جواب
ارائه نشود و گرنه در حدّ معقول و برای مطايبه- به شرط آنكه جنبهی توهين نيابد-
بد نيست. استشهاد به يک بيت يا حكايت چه بسا گاهی موجب نزديكترشدن مخاطب يا
مستمعان به مطلب هم بشود. معيار كلّی براي اين مغالطه مانند ديگر مغالطات اين است
كه جواب از استدلال خالی باشد و منتقد به گفتن همين مورد بسنده كند و گرنه در صورت
وجود استدلال، آوردن لطيفه حتّی اگر توهينآميز هم باشد دستبالا از وقار كلام میكاهد
و نكوهش میشود امّا مغالطه نخواهد بود. این نوع مغالطه به علّت غلبهی فضای خطابه
در سپهر فرهنگی ایران بسیار دیده میشود که گستردهتر از شوخی است و ممکن است شامل
نقل حکایت، شعر، طعنه و تمثیل هم بشود.
الف. دانشآموز: مگر شيطان از آتش آفريده نشده، پس چرا
ما آنرا نمیبينيم؟
معلّم که جواب را نمیداند: برو در آينه نگاه كن تا
ببينيش.
ب. بازارياب: توليدات شركت ما نه تنها با مشابه خارجی آن
تفاوت كيفي چندانی ندارند بلكه ارزانتر هم هستند.
- یکی رفت مرگ موش بخرد، بقّال به او گفت مشابهش را
داريم و يك گربه گذاشت روی پيشخان.
ج. چرا حرف و عمل شما با هم نمیخواند؟
- فضول را بردند جهنّم گفت هیزمش تر است.
د. ظریف: اقدام دادگاه امریکا در ضبط اموال ایران را به
رسمیّت نمیشناسیم.
داریوش سجّادی: یکی رفت در آب شرب عمومی سم ریخت، دوّمی
گفت من این اقدام را به رسمیّت نمیشناسم.
ه. و هیچ پیامبری برای آنان نیامد مگر اینکه او را
ریشخند کردند (سورهی حجر- ۱۱)
پس استهزا و ریشخند خود یک مغالطه است. مخالف باید برای
مخالفتش استدلال داشته باشد. با همگانیشدن فضای مجازی و شبکههای اجتماعی امروز
پس از هر رویدادی سیل تمسخر و جوکسازی را شاهدیم که بهترین مثال برای این مورد
مغالطهاند و البتّه از جایی که بیشتر افراد به آن عادت کردهاند یا در جهت سلایق
فرهنگی و سیاسی آنان است، در آن اشکالی نمیبینند.
پ.ن: بین بخش آخر مغالطهها و این بخش ناخواسته سهسال
فاصله افتاد. یکی دو دلیل داشت که بماند. با آوردن دهمین مورد از «مغالطههای مقام
دفاع» این بخش نیز به پایان میرسد و نوبت انواع «مغالطه در استدلال» میرسد.
ضیاء موحّد در گفتگو با «فرهنگ امروز» با تأسّف میگوید
که «شرح شمسیّه» در حوزهها متروک شده و جای آن را منطق مظفّر و این اواخر خلاصهی
آن گرفته است. مشکل در کتاب مفصّل یا مجمل خواندن نیست؛ همان کتاب کوچک اگر درست
مراعات شود خیلی از مشکلات حل میشود. بسیاری از اهل منطق فقط در کلاس منطقداناند
و وقتی به بحث سیاسی یا فرهنگی میپردازند همان اشتباههای دیگران را تکرار میکنند.
دانستن منطق و انواع مغالطهها یکطرف، رعایت کردن آن یکطرف. مشکل بیشتر در
مراعات قوانین است آن هم خارج از کلاس درس.
پیشین: مغالطهها- ۱۴
ادامه یافتن «مغالطهها» کم کم داشت به یکی از نشانههای ظهور تبدیل میشد!
پاسخحذفإنشاءالله که با فاصله کمتری ادامه پیدا کند.