دوشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۵
اصطلاح «خرد جمعی» اگر به معنای استفاده از تمام اندیشهها به شکل
روشمند برای هدفیابی و شیوهی رسیدن به آن باشد، ما میتوانیم ادّعای یافتن نوع
جدیدی از خرد داشته باشیم: «خرد دورهمی». در این شیوه یک رخداد به اقتراح گذاشته
میشود یعنی در معرض نقد و بررسی همگانی قرار میگیرد. ابتدا در نظر داشته باشیم
که همه مجازند به هر شیوه در این اقتراح جمعی مشارکت کنند؛ مثلاً طنزپردازان پارهوقت
جوک و لطیفه میسازند، متخصّصان دستهبندی افراد را به این گروه و آن گروه قسمت میکنند
سپس هر گروه دیگری را میکوبد. موافق و مخالف همدیگر را دست میاندازند،
کاریکاتوریستها هم نباید بیکار بمانند. دستآخر اگر حرف حسابی هم در کار باشد، در
این هنگامه گم میشود و همه از فرط خستگی لختی میآسایند تا نوبت کارزاری دیگر برسد.
کار پروندهی کیارستمی به کجا کشید؟ وقتی امید روحانی (منتقد، دوست
نزدیک کیارستمی و عضو تیم پزشکان معالج وی) پیش از اعلام حکم میگوید که هر حکمی
به جز محکومیّت ِپزشکْ افکار عمومی را قانع نمیکند، آیا این حکم را باور کنیم یا
آن را از سر مصلحتجویی بدانیم؟ تکلیف نظر روحانی و دیگرانی که پزشکان فرانسوی را
نیز مقصّر میدانند چه میشود؟ آیا سهماه محرومیّت از طباطبت در محلّ مورد نظر
اصلاً تنبیه است؟ آیا معترضان به این حکم اگر حکم سنگینتر باشد راضیترند؟ و در
آن صورت امکان وقوع قصور در آینده کمتر میشود؟
من برای هیچیک از این پرسشها پاسخی ندارم و نمیبینم. اوّلین معترض
به عمل شخص کیارستمی بود که به همهی اطرافیان میگفت که «خرابکاری کردهاند» و
درخواست عیادت پزشک معالج را در منزل نپذیرفت. سفر به فرانسه مخالف نظر پزشکان
وطنی بود و آنجا هم که معلوم نیست چه اتّفاقی افتاد. سیل اخبار و اعتراضها و
تیترسازیها و کلیکطلبیها به کجا کشید؟ چرخی زدیم و به نقطهی آغاز برگشتیم. این
موضوع در دیگر مسائل اجتماعی، سیاسی و فکری یا کلامی هم این اواخر کمابیش رخ داده
بود. فعلاً کمی استراحت تا کارزار بعد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.