دوشنبه
۲۰ دی ۱۳۹۵
هاشمی این
را که «برای تعیین رهبر لازم نیست حتماً رئیس خبرگان باشم» پس از طرح مدافعان رهبر
فعلی برای کنارزدنش از صندلی ریاست گفت. این سخن به معنای امید زندهماندن پس از
خامنهای بود امّا «حالا میتوانم راحت بمیرم» را پس از انتخابات مجلس و
خبرگان بر زبان آورد گویی دیگر نیازی به ایفای نقش برای تعیین رهبر نمیدید. مرگ
آسان البتّه آن چیزی بود که زندهیاد منتظری و بعد خودش تجربه کردند یعنی مردن
بدون دنگوفنگ؛ بدون بستریشدن طولانی در بیمارستان و وصلکردن لوله و چه و چه و
اظهارنظرهای بیپایان پزشکان. امّا هاشمی چرا این سخن را بر زبان آورد؟
هاشمی رفسنجانی منتقد وضع فعلی بود ولی اصلاحطلب یا حتّی تحوّلخواه
به معنای نوین آن نبود و همیشه به لزوم وجود اهل حلّوعقد و ریشسفیدی باور داشت و
برای همین او را مرد پشتپردهی نظام میخواندند. عملکرد دور از انتظار مردم تهران
در انتخابات مجلس و خبرگان به گمانم او را به این باور رساند که دستکم مردم تهران
نیازی به قیّم ندارند و دیگر نقاط کشور نیز از آنان الگوبرداری خواهند کرد. مردم
امروز از کمترین روزنهی امید استفاده میکنند تا حرفشان را بزنند و وجود امثال
صادقی و مطهّری نشان داد که امید آنان بیفایده نبوده است. جلوس تحقیرآمیز نفر آخر
تهران بر صندلی ریاست را نیز مگر پایدارنماها باور کنند تا «تکرار کنند جنّتی».
هاشمی به راحتی به استقبال مرگ رفت من البتّه هنوز آنقدرها خوشبین
نیستم و به نظرم راه بلندی در پیش است ولی جای نگرانی نیست که تغییرخواهان مرد پشتپردهی خود را از دست دادند چون دوران پشتپردهبازی رو به اتمام است و مرگ هاشمی
پایان یک دوران بود. زمانهی شفّافیّت بیشتر و دوری از زدوبند و معامله گرچه دشوار
و پرهزینه است ولی به ثمرات آن میارزد و آینده إنشاءالله چنین خواهد بود.
تلک الايّامُ نُداوِلها بَين الناس و لِيَعلَمَ اللَّهُ الذين آمَنوا و يَتّخِذَ مِنكُم شُهداءَ واللَّه لا يُحِبُّ الظالمين
پاسخحذفهیچکدام از سرن نظام اینطور ساده از دنیا نرفتند. فاصله زیاد احساس ناراحتی در مجمع تا رسبدن به بیمارستان عجیب به نظر می رسد.
پاسخحذف