شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۶
احمدینژاد
فرد نیست بلکه منش و روش است. ویژگیهای عام انسانی او را همه دارند ولی آنچه
احمدینژاد را احمدینژاد کرد و میکند، قدرتطلبی بیمهار، دروغگویی خونسردانه،
حمله به رقیب با هر حربه، زیرپاگذاشتن تمام قواعد اخلاقی و شرعی، پنهانکاری دربارهی
اعمال خود، حمایت کامل از وابستگان نزدیک و نداشتن کمترین تمایل به اصلاح خود است.
این ویژگیها را دیروز در سه نامزد از نامزدهای ریاست جمهوری به عینه دیدیم. به عبارت
دیگر احمدینژاد در سه نفر تکثیر شده است گیرم با اسم و رسم و شکل و شمایل دیگر.
قالیباف بیاعتنا به انتقادها که ۹۶درصدش را از کجا آورده و چرا بین ثروتمندان و نوکیسگان
رانتی تفاوتی نمیگذارد، همچنان بر طبل ۴ و ۹۶ کوبید؛ گویی چارهای ندارد جز رفتن به
راهی که مشاورانی نهچندانعاقل برایش ترسیم کردهاند. دروغ قاچاق دختر وزیر برملا
شد امّا او باز هم از آن استفاده کرد که وضعیّت آموزش و پرورش به «وارداتچی»شدن جوانان ربط
داده شود. او در حالی چندبار از واژهی «وارداتچی» برای کسانی که بهطور قانونی واردات
میکنند استفاده کرد که اسکلههای قاچاق در اختیار دوستان سپاهی اوست و واردات
قانونی اشکالی ندارد. او در حالی از وارداتچیبودن گفت که برای اوّلینبار در این
دولت صادرات غیرنفتی از واردات بیشتر شد ولی هم او و هم میرسلیم از «وارداتمحوری»
گفتند! پسگرفتن سهمیّه نفتی ایران در اوپک و رسیدن به تولید پیش از تحریم (برجام نفتی) انصافاً حماسهای بود ولی میرسلیم همین را با تحریف در تفسیر به وابستگی به نفت تعبیر کرد!
قالیباف
استاد لابیکردن برای جلوگیری از بازرسی شهرداری بوده است هم در شورا سابقهی این
را دارد که اعضا را برای پسگرفتن امضای خود تحت فشار بگذارد و هم در مجلس طرح
تحقیق و تفحّص را ناکام گذشت. حالا ایشان دعوت میکند که نامزدها دارایی خود را
اعلام کنند. شاید ایشان نداند که دارایی جهانگیری و روحانی طبق اصل ۱۴۲ قانون اساسی
بررسی شده است و این اوست که باید چنین کند تا معلوم شود که سهم فرزند او در
مؤسسّهی «مهر هشتم» چگونه و از چه راه تأمین شده است. نزدیکان او در ردههای
بالای مدیریّت «بانک شهر» چه میکنند و دوستان و نمایندگان او چگونه یکشبه ره
صدساله را رفتند؟ بر اختلاس صندوق فرهنگیان در حالی تأکید میشود که همکار نمایندهی
ایشان (م.رضوی) یکی از متّهمان بود و هست. ادّعاهای قالیباف دربارهی کمکهای
شهرداری به موسیقی، سینما و تآتر بلافاصله از جانب مسئولان و هنرمندان رد شد.
قالیباف از لازمالاجرا بودن برجام گفت ولی نگفت که آن همه بیلبُرد ضدّبرجام را
شهرداری با پول بیتالمال برای چه نصب
کرد؟ ادّعای او دربارهی سهم ۱۳درصد زنان در پستهای شهرداری نیز بلافاصله تکذیب شد.
وقتی رئیسی
از آزادی بیان و حق نقد بگوید باید به خیلی چیزها شک کرد. معاون قوّهی قضائیّهای که سردمدار مبارزه با جریان آزاد اطلاعات، فیلترکردن سایتها، توقیف روزنامهها و
دستگیری خبرنگاران است، وقتی این را بگوید ضربالمثل «سرنا را از سر گشادش زدن» هم پیشش کم میآورد. همین جناب رئیسی پس از دیدن تخلّف مهدی عزیزیان (برادر همسر طبسی) وی
را به خارج فراری داد و حالا انتساب او را به خود انکار میکند، بسیار خوب ما
باور کردیم ولی مگر متّهم را میفرستند سفر فرنگ؟ جای او مگر زندان نیست؟ رئیسی «به
دروغ» گفت که روحانی در آستانهی مذاکرات از «احتمال جنگ» و «خزانهی خالی» حرف زد که در تضاد با عزّت ملی است امّا این حرفها را روحانی آن هنگام نزد، بلکه آن
زمان آگاهانه وانمود کرد که ما مشکلی نداریم و در کمال آزادی و مختارانه داریم
مذاکره میکنیم و بعدها و پس از امضای برجام بود که در پی زیادهروی منتقدان گفت
که آن موقع خزانه خالی بود و سایهی جنگ روی ایران بود.
میرسلیم-که
در دور قبل حفظ ظاهر کرده بود- برای کمرنگ کردن «منشور حقوق شهروندی» روحانی گفت
که این منشور چه تناسبی با تندخویی دو وزیر دارد؟ اولا از این گونه برخوردهای
ناشایست همهجا پیش میآید ولی تفاوت این دولت و آن دولت در معذرتخواهی وزرا و
تلاش برای جبران آن است با بیاعتنایی و گاه دفاع از عملکرد خود. در عین حال خطای این دو نفر چه ربطی به حقوق شهروندی دارد؟ این همه اتّهام و ناسزا به روحانی وقتی با
چند عبارت تند جواب داده شود، جای تعجّب دارد؟ منتقدان اسوهی ادب بودند و روحانی
فقط گفت «به جهنّم؟» میرسلیم برای رأیجمعکردن حتّی برخورد نادرست مأمور مرزی ترکیه و فلان
کشور خارجی را به این دولت ربط داد و آمار نادرستی پیرامون افزایش طلاق و بیکاری دانشمندان هستهای ارائه کرد.
شخصی که یکی از تاریکترین دورههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را اداره کرد تا
جایی که مرحوم هاشمی رفسنحانی از «شکستن قلمها» گفت (والبته رهبر از وی تجلیل
کرد!) حالا مدافع فیلمها و کتابها و آزادی فرهنگ شده است. میرسلیم و قالیباف و
رئیسی از اهمّیّت فرهنگ گفتند، برای سنجش سخنانشان یک معیار را پیشنهاد میکنم:
ببینیم اهل فرهنگ از کدامیک از افراد راضیترند و از جانب آنان سخن نگوییم.
ادّعاهای
نامزدها دربارهی تحریم بانکی و تحریمهایی که به برجام مربوط میشدند و سرجای خود
باقی ماندند بلافاصله از طرف وزارت امور خارجه و بانک مرکزی رد شد. ارزانشدن
اجناس، باور عامیانهای است که میدانیم به جز مواردی خاص امکان ندارد یعنی وقتی
تورّم کم میشود باز هم هست و اگر چهل نیست، نه درصد است پس قرار نیست مثلا قیمت
شیر نصف شود. هر سه نامزد اصولگرا به جای پرداختن به آمار (که همه به نفع روحانی
است) میگفتند از مردم بپرسید که آیا تفاوتی میبینند؟ (یعنی آیا اجناس ارزان شدهاند؟)
این همان نشان دادن عکس مار به جای واژهی مار است که میرحسین گفت و حالا این افراد
به تأسّی از اسوهی خود احمدینژاد تکرار میکردند. رئیسی برای اینکه تیر خلاص را
بزند پس از مناظرهها خواستار مناظرهی احمدینژاد با روحانی شد؛ یعنی احضار
مجدّد کسی که با «واقعیّت» کاری ندارد و با خونسردی اکاذیب خود را تکرار میکند.
ایشان اگر ذرّهای صداقت داشت چنین نمیگفت چون وزرای احمدینژاد در ستاد او حضور
دارند و خود وی با کمک قالیباف و میرسلیم میتوانند از جانب احمدینژاد سخن بگویند
کما اینکه روز جمعه چنین کردند.
بعضی افراد پس از مناظره از پیروزی روحانی و جهانگیری نوشتند امّا من به پمپاژ این حجم از دروغ به جامعه بسیار بدبینم. فرصتی برای انکار و نقد این همه اتّهام نیست و صداوسیما رد و تکذیب آنها را به درستی پوشش نمیدهد؛ پس خیلی از این تهمتها در ذهن مخاطبان باقی میماند. احمدینژاد هم همین روش را پیشه کرد و تاحدودی موفّق بود، حالا اخلاف وی برای پیروزی به روش او روی آوردهاند. شاید تا
دیروز کسی فکر نمیکرد احمدینژاد بتواند به عرصهی سیاست ایران برگردد ولی به
گمانم او توانست روز جمعه ۱۵اردیبهشت ۱۳۹۶ باز هم خود را از ورای محدودیّتها و
ممنوعیّتها نشان دهد و چشمها را خیره کند.
سلام. من با مطالب شما،به خصوص بند آخر آن سخت موافقم. یاد روایت معروف افتادم: الناس بزمانهم اشبه منهم بآبائهم. وقتی سکه رائج روزگار دروغ و فریب شد،نمی توان انتظار چندانی داشت. حتما فیلم روح هیچکاک را دیده اید: قهرمان داستان فردی دوشخصیتی است که شب جنایت می کند و روز از در انکار بر می آید. آن شخصیت بی شباهت به ما نیست و در طول تاریخ از گذشته های دور تا همین نزدیک بار خطاهای تاریخی خود را به دوش دیگران و حتی باد و خاک و خورشید انداخته ایم.
پاسخحذفراستش این دو مناظره اوج اوباش گری بود و سقوط محض اخلاقی . صرف نظر از نتیجۀ انتخابات،حضور این همه اوباش در رأس نظام و در یک صف و هماهنگ، به واقع وحشتناک و دهشتناک است. و باور ندارم که این جماعت اساسا به رای عقیده داشته باشند و به آن گردن بگذارند. لقد همت به و هم بها لولا أن رأی برهان ربه! با این تفاوت که «رب» هم در صف آنهاست!
سلام مطالب خوبی بود و کافی
پاسخحذفدقیقا همینطوره و اون حملات مصرفشون مختص عوام بود متاسفانه...
قالیباف اومده هرطور شده انتقام بگیره و از هر شیوه ای دریغ نمیکنه امیدوارم ورق برگرده...