چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۶
حوادث تروریستی
امروز کمابیش گریزناپذیر بود. با مشخصات جغرافیایی ایران، ناممکنبودن مهار تمام
مرزها و سهولت دستیابی به اسلحه، ترور کور همیشه ممکن است. در واقع رخندادن چنین
اتفاقی تا کنون جای تعجب -والبتّه سپاس از نیروهای امنیّتی- داشت نه رخدادنش. چند
نکته در این باره:
۱- تشکّری
که کردم به جای خود ولی هرقدر در حمله به مرقد آیتالله خمینی تقصیری متوجّه
نیروهای امنیّتی نیست، در حمله به ساختمان مجلس هست. داخلبردن کلاشینکف با وجود
بازرسی قابل تأمّل است و افراد مسئول باید پاسخگو باشند.
۲- عملکرد صداوسیما
در اطلاعرسانی از شبکههای مجازی و شبکههای خارجی عقبتر بود. دوستان القای
آرامش به جامعه را با کوتاهی در اطّلاعرسانی اشتباه گرفتهاند. در حوادث مشابه
حتّی در کشورهای پیشرفته و با ضریب امنیّتی بالاتر از ما نیز دقیق صورت میگیرد.
صداوسیما مهار اطلاعرسانی را به دیگران سپرد و احساس پنهانکاری اطلاعاتی را
تقویت کرد.
۳- کشتهشدن
۱۲ نفر در عملیات تروریستی هرجایی به اعلام عزای عمومی میانجامد؛ اگر مسئولان به
هردلیلی نخواستند جوّی متشنّج بر کشور حاکم شود، دستکم باید از پخش برنامههای
شاد مثل «خندوانه» خودداری میکردند. این بیاعتنایی به جوّ حاکم بر کشور اصلا خوب
نیست.
۴- برخی از
رأیدهندگان به نامزد مقابل روحانی (به عمد عبارت نامناسب «شکستخوردگان» را به
کار نمیبرم) این موضوع را دستاویز حمله به روحانی و ۲۴میلیون نفر کردند. اوّلاً
مهار نیروهای نظامی و انتظامی با رهبر است نه روحانی. ثانیاً قبل و پس از انتخاب
روحانی هیچ تفاوتی در کشورهای منطقه (همان به اصطلاح «محور مقاومت») و ترکیب نیروهای
امنیّتی رخ نداده که بتوان این تغییر را عامل این حوادث دانست.
۵- برخی
پیران سابقاً اصولگرا به جای اینکه آرامشبخش باشند، خود آتشبیار معرکه شدهاند.
حمله به کرباسچی به قصد حمایت از مدافعان حرم از آن حرفها بود. من برای بار چندم
یادآوری میکنم این جمله که «اگر ما در سوریه نبودیم، باید در خانه با داعش میجنگیدیم»
(در اصل متعلّق به رهبر نظام) کاملاً اشتباه است. چندپارگی و چنددستگی، سوریه و
عراق را هم از هم پاشاند نه داعش. داعش –جز هستهی مرکزی آن که تروریست بینالمللیاند-
یک نیروی ناشی و ناوارد است که جز ارعابهای کور کاری ازش برنمیآید. اگر سیاست
تبعیض قومی و مذهبی نبود، اصلاً داعشی در خاورمیانه شکل نمیگرفت تا بخواهد آتش
به پا کند.
از همه
مهمتر این است که افغانستان درست هممرز ماست با داشتن نیروهای تکفیری. ما در
افغانستان با آنها نجنگیدیم ولی مجبور هم نشدیم با آنها در خانه بجنگیم. مهمترین
حملهی آنان انفجار حریم رضوی بود که به خاطر تخریب مسجد اهل سنّت در مشهد اتّفاق
افتاد، یعنی باز هم شروعکننده ما بودیم. مورد افغانستان مثال نقضی بر وجوب حضور در
سوریه است. اگر روحانی از ورود ایران به افغانستان جلوگیری نمیکرد، فاجعهای بس بزرگ
در ایران رخ داده بود. پس مسأله درست برعکس است رفقا؛ نعل وارونه نزنیم.
۶- خونسردی
و نشاندادن آرامش خوب است ولی تعابیر رهبر مانند «ترقّهبازی» گونهای رجزخوانی
تصنّعی است که تروریستها را تحریک میکند، دل داغدیدگان حادثه را میسوزاند و در
صورت تکرار «ترقّهبازی» -که متأسّفانه کاملاً محتمل است،- وجههی رهبر را از اینی
که هست خرابتر میکند. پیشتر هم او پیش از تحریم گسترده، قطعنامههای سازمان ملل
را بیاهمیّت شمرده بود؛ از یک سوراخ چندبار باید گزیده شویم؟
البته برای مورد یک که گویا وارد ساختمون اداری ملاقاتها شدند و از دم ورودی تیراندازی کردند و رفته اند داخل.
پاسخحذفاین سناریو از نظر امنیتی همیشه محتمله که از دم در تیراندازی کنن برن داخل ... و باید براش فکری می شده که نشده ... بنظر میاد متاسفانه خیلی از جاها تو ایران از نظر امنیتی آسیب بذیره ... این فاجعه است که 4 تروریست بتونن توی ساختمان مجلس 12 نفر تلفات بگیرن ... ظاهرن نیروهای امنیتی جز در سرکوب کردن توطئه آب بازی های پارک آب و آتش و کشتن خواهر زاده میرحسین و سرکوب جنبش سبز هنر دیگه ای ندارن .....
حذفبرای رهبر حفظ ابهت ظاهری نظام از هرچیز حتی خون مردم مهمتر است. سال۸۸ آن همه فاجعه شد ولی او نگران (هتک حرمت نظام) بود.
پاسخحذفنفهمیدم اونی که تو حرم زنده دستگیر کردن چی شد ؟؟؟؟ .....
پاسخحذف۱۲۳
پاسخحذفتروریسم قلابی: خودزنی رژیم در بحران، کورش عرفانی
http://news.gooya.com/2017/06/post-4439.php