کلیشه‌برعکس ِکارگران

                                                                                                         جمعه ۴ اسفند ۱۳۹۶
   

در اعتراضهای سال ۹۶چهار خطّ ‌موازی از دیگر خطوط پررنگتر بودند، اعتراضات «کف خیابانی» دی‌ماه، ‌دختران انقلاب، درویش‌ها  و کارگران. تجمّعهای کارگری خیلی پیش از دی‌ماه آغاز و با ضرب‌وشتم و تهدید حکومت روبرو شد. در حالیکه نویسندگان چپ به نوشتن یادداشتهایی خنثی در نقد وضع موجود با چاشنی چند نقل قول از متفکّران و رمان‌نویسان مشغول بودند، کارگران ِبه ستوه آمده از فرط استیصال به عرصه‌ی عمومی آمدند و خواستار حقوق از دست رفته‌ی خود شدند. حضور آنها در نمازجمعه‌ی ۴ اسفند اهواز نه برای کسب فیض بلکه برای اعتراض، خود ماجرایی دیگر بود.
   
اعتراض در ایران مانند آبی که خیلی خودجوش راهش را باز می‌کند هر بار با ابتکاری تازه ناظران را شگفت‌زده کرده است. این بار ابراز مخالفت نه جایی که نقطه‌ضعف نظام باشد (مثل فضای مجازی با هویّتهای ناشناس) بلکه در جایی انجام پذیرفت که حیاط خلوت نظام حاکم بر ایران است؛ ‌جایی که ویترین نظام به شمار می‌‌آید و خطبا با دریافت نامه‌هایی از پیش تعیین‌شده سیاستهای نظام را به شکلی هماهنگ تکرار می‌کنند. از این لحاظ این اعتراض در خور مقایسه است با آخرین نمازجمعه‌ی هاشمی که هواداران سبز، عرصه را به تسخیر خود درآورده بودند که واکنشها به آن رویداد را همه به خاطر داریم.
  
نکته‌ی دوّم نوع شعاردهی بود. هشتگ «کلیشه برعکس» چندی پیش در شبکه‌های اجتماعی برای نقد تبعیض جنسیّتی رواج یافت که در اندک زمانی دست‌مایه‌ی اعتراض به هر گونه تبعیض اجتماعی-سیاسی در ایران شد. کاربران با استفاده از این عبارت کنایه/طعنه‌آمیز واقعیّات نادلخواه پیرامون خود را برعکس روایت می‌کردند. کارگران گروه ملّی فولاد اهواز با سر دادن شعار «مرگ بر کارگر، درود بر ستمگر» ابداع کلیشه‌برعکس را به نماز جمعه بردند. طبعاً مصداقی برای ستمگر ذکر نشده بود و نمی‌شد و نمی‌توان کسی را بابت آن مؤاخذه کرد.
 
بلافاصله سخنان رهبرنظام منتشر شد که ضدّانقلاب همیشه سعی کرده که کارگران را علیه نظام تحریک کند. این واکنش همیشگی اوست که هزینه‌ی مخالفت را به گونه‌ای بالا ببرد تا امکان‌ناپذیر شود. کارگرانی که صرفاً دغدغه‌ی اقتصادی دارند حالا با ادامه‌ی اعتراض می‌شوند ابزار ضدّانقلاب یا همان دشمن همیشگی. این راهکار گرچه در کوتاه‌مدّت مؤثّر بوده ولی در درازمدّت همه را به جواب این مسأله می‌رساند که خود آن نظامی که هرگونه مخالفت سیاسی، ‌اقتصادی، ‌جنسیّتی یا مذهبی در آن، ‌مخالفت با اصل نظام باشد چقدر مشروعیّت دارد؟ آن زمان برای چاره دیر خواهد بود که به نظر می‌رسد همین الآن هم خیلی دیر شده باشد.

۲ نظر:

  1. سلام
    مدتهاست به این ایده فکر می کنم که دلسوزان و خیرخواهان ملت ، جمعیت دفاع از حقوق ایرانیان را تشکیل دهند با این آرمان که حقوق ملت ایران هر چه هست و هر چه باید باشد استیفا شود و هر کجا حقی از هموطنانمان تضییع شده است با قدرت و قاطعیت کامل پیگیری شود.
    بجاست که متمولین ، بازاریان ، خارج نشینان و نخبگانی که امکانی برای تقویت این تشکل دارند مرد میدان باشند و منابع مالی گسترده فراهم کنند .می توان در هر زمینه ای اعم از اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی ، نظامی ، فرهنگی و غیره قویترین وکلا و مشاوران و خبرگان را در سطح دنیا به کار گرفت و از حقوق مردم ایران در همه سطوح دفاع کرد.
    حسنش در این است که این جمعیت به هیچ دولت و حکومتی وابسته و وامدار و متعهد نیست و هیچ محدودیتی هم در مقابل افراد و حکومتهای کشورهای مختلف برایش قائل نیستیم.
    از طرفی فرا حکومتی است و تمام مقامات ، ارگانها و مسولین را می توان با ابزار حقوق به استیضاح و پذیرش مسولیت اعمال و گفتار شان فراخواند .
    خانم شمس پهلوی با ابزار حقوقی و پیگیری مصرانه توانست بخشی از املاک و زمینهایی که متعلق به او بود و انقلابیون تصرف کرده بودند پس بگیرد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام
      پیشنهاد شما یک پیش‌شرط دارد و آن هم اینکه این افراد بتوانند دور یک میز یا لااقل زیر یک سقف جمع شوند ولی متأسّفانه چیزی که باعث کندی روند آزادیخواهی در ایران‌شده، تشتّت آرای ناشی از من‌محوری است.

      حذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics