یکشنبه ۲۲ فروردین ۱۴۰۰
دو سه نکته دربارهی انفجار تکراری نطنز:
داستان نطنز از سال ۲۰۰۲ آغاز شد که سازمان مجاهدین وجود چنین مرکزی را اعلام کرد که البتّه این سازمان اصلاً و ابداً در چنین حدّی نیست و کار سرویسهای اطلاعاتی غربی بود که آنان را وسیله قرار داده بودند. سال ۲۰۰۷ اوّلین انفجار در بخش برق نطنز اتّفاق افتاد و دهها سانتریفیوژ را از بین برد؛ یعنی ۱۴ سال پیش! سال ۲۰۱۰ ویروس استاکسنت که بهدست امریکا و اسرائیل ساخته شده بود، بیش از هزار سانتریفیوژ را منفجر کرد. سال ۲۰۲۰ حمله به محل ساخت سانتریفیوژها مدّتها روند روند برنامهی اتمی را به تأخیر انداخت. حالا و در سال ۲۰۲۱ انفجار مجدّدی که اندازهی آن مشخّص نیست بار دیگر باعث انفجار سانتریفیوژها شده است. ایران در چهاردهسال گذشته شاهد حملاتی تکراری بوده یعنی نه محلّ رخنه و نفوذ اطلاعاتی را کشف کرده و نه فناوری جلوگیری از ویروسها و احتمالاً دیگر راههای ضربهزنی به خود را دارا شده است.
نکتهی جالب اینجاست که همیشه واکنش ایران به اینگونه وقایع توأم با دستپاچگی و بیبرنامگی است. با اینکه سالهاست که از تقابل بین آنها و رقبای منطقهای و فرامنطقهای میگذرد، معلوم است که اصلاً خودشان را برای حادثهی بعد آماده نکردهاند. کمالوندی پس از کشتهشدن فخریزاده ابتدا گفت که هیچیک از دانشمندان هستهای آسیب ندیدهاند تا بعد که خبر منتشر شد. حالا هم اوّل گفت که حادثه بوده و اخبار رسانههای خارجی (ابتدا اسرائیل سپس امریکا) فضاسازی رسانهای است. بعد گفتند فقط تأسیسات برق صدمه دیده و حالا از نابودی سانتریفیوژهای نوع اوّل میگویند. به گمانم آسیبدیدگی ناشی از سقوط از ارتفاع هفتمتری کمالوندی به هنگام بازدید از تأسیسات تخریبشده، بهترین استعاره برای دستپاچگی بلکه دستوپاچلفتگی نظام است.
ایران از لحاظ فنّی امکان ساخت بمب را دارد ولی اوّلاً زمانبر است و ثانیاً دیگر لوازم آن به جز غنیسازی ۹۰درصدی یعنی آزمایش اتمی و ساخت موشک با امکان حمل کلاهک و دیگر مسائل با پنهانکاری ممکن نیست و اسرائیل و امریکا امکان تخریب آن را دارند. اسرائیل اخیراً خبر آزمایش موشکی با امکان حمل کلاهک هستهای را به شورای امنیّت داد که نشان میدهد همانطور که از نوزدهسال پیش خبر ساخت نطنز را علنی کردند -و پیش از آن هم میدانستند- دیگر فعّالیّتهای ایران را نیز زیر نظر دارند. طبیعی است که فرض کنیم رژیمی که تا داخل سرّیترین مرکز رقیب سرک میکشد، اخبار دقیق پیشرفت موشکی ایران را هم دارد. موسادی که میتواند نطنز را بارها منفجر کند، شاید بتواند فلان شهر موشکی سپاه را هم بدون حملهی نظامی و با حملهی سایبری روی هوا بفرستد. امریکایی که پرتاب موشک ماهوارهبر را مختل میکند به طریق اولی میتواند در شلیک هر موشک دیگری اختلال ایجاد کند.
این حملهی اسرائیل اوّلین حمله از این دست در دوران بایدن است و بهنوعی امتحان او هم به شمار میرود. گذشته از اتّحاد استراتژیک امریکا و اسرائیل که مشروط به روی کارآمدن احزاب متفاوت نیست، بایدن در همراهی با اسرائیل گرچه مانند ترامپ نیست ولی تا اینجا نشان داده که موضعی نرمتر از اوباما دارد؛ شاید حمله به ایران در مقطع کنونی را تأیید نکند ولی وقتی در برابر عمل انجام شده قرار بگیرد، واکنش تندی نشان نخواهد داد. نکتهی مهم همراهی دو کشور چین و روسیه در مخالفت با ایران دارای سلاح اتمی است. این دو کشور بهخاطر همکاریهای تسلیحاتی با ایران اطّلاعات زیادی از درون نظام دارند و هیچ تضمینی نیست که روز مبادا آن را با دیگران به اشتراک نگذارند. فراموش نکنیم که این دو کشور در دوران اوباما در برابر تلاشهای امریکا برای تحریم بیسابقهی ایران، چه در آژانس و چه در شورای امنیّت هیچ مانعی ایجاد نکردند.
اساس بازی اتمی بر نوعی توهّم قدرت منطقهای بودن به علاوهی تخیّلات آخرالزّمانی است که با دشمنتراشی و دشمنهراسی، بیشتر مصرف داخلی دارد. البتّه با شکستهای پیاپی، هشتگ «انتقام بگیرید» حتّی بین طرفداران نظام هم دیگر مشتری ندارد. ایران پس از محاسبات ابتدایی دید که تأیید خبر به نفعش است؛ اوّلاً بهخاطر زیرنظر بودن تأسیسات نطنز امکان پردهپوشی و دروغگویی نیست (به خلاف انفجار خجیر) ثانیاً قرارگرفتن در مقام قربانی شاید بتواند در مذاکرات وین با گرفتن امتیاز و رفع تحریمها نظام را یاری کند. درهرحال سروکار ما چه در این موضوع و چه موضوعها دیگر با شبهتفکّری است که شعار بر شعورش غلبه کرده است. همان شبهتفکّری که ورود واکسن از امریکا و انگلیس را ممنوع میکند، در بدترین لحظات بحران اتمی از غنی سازی ۶۰درصدی سخن میگوید و ناخواسته کلید انفجار دیگری را فشار میدهد.
چین و روسیه همین الان هم معلوم نیست بند را آب نداده باشند. آنها در خیلی زمینهها اختلاف دارند ولی بکی از موارد توافقشان تبدیلشدن ایران به یک قدرت هستهای است.
پاسخحذف