«میدان» انتخابات

حاشیه بر اخبار -۶۸                                                                        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۰

                           

سیّدحسن خمینی: مگر می‌شود نظام همان نظام امام باشد و مردم در آن حقی نداشته باشند؟

- در زمان پدربزرگ راحل هم انتخابات ریاست‌جمهوری همین وضع را داشت و رهبر فعلی دو دوره به شکل فرمایشی انتخاب شد.

  

خبر ردّصلاحیّت احمدی‌نژاد را سردار نجات برای او برد.

- همین نشان می‌دهد که صحنه‌گردان اصلی انتخابات چه نهادی است؛ «میدان» آستین بالا زده است.

  

در تماس قرارگاه ثارالله و اطلاعات سپاه به فعّالان سیاسی گفته شده که مهرعلیزاده به عنوان اصلاح‌طلب تایید صلاحیّت شده پس کار خلاف قانون نکنید.

- دیروز عرض نکردم؟

 

پیش از تایید صلاحیتها فشار امنیّتی بر خبرنگاران آغاز شد: رئیسی را نقد نکنید.

- پایان پرده‌پوشی؛ مرگ یکبار، شیون یکبار.

 

حقوقدانان: در رای شش حقوقدان شورای نگهبان به رئیسی -که خودش آنان را به مجلس معرّفی کرده- و ردّصلاحیت رقبای موثر او شبهه‌ی دور وجود دارد.

- در انتخاب و نظارت بر رهبر توسّط خبرگانی که باید فقهای منصوب او تایید کنند، همین شبهه هست. رئیسی به رهبر اقتدا کرده است.

 

بشّار اسد و همسرش رای خود را به صندوق انداختند.

- منابع آگاه خبر دادند که هر دو به سیّدابراهیم رئیسی رای دادند.

 

حجتی کرمانی: رهبر با حکم حکومتی رئیسی را به عنوان رئیس‌جمهور معرفی کند تا از صرف وقت و هزینه‌ی برگزاری انتخابات جلوگیری شود.

- کم گوی و گزیده گوی چون دُر.


پیشین: حل‌کردن امام زمان

۶ نظر:

  1. بخث تحریم و اینها به کنار، واقعا منتظرم ببینم یک سری افراد مثلا چه اتفاقی باید بیفتد که بگویند بس است دیگر تحمل نداریم؟

    پاسخحذف
  2. فرضا گفتیم بس است تحمل نداریم، بعدش چی؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. همین جمله را هم عده‌ای نمی‌توانند بگویند. اگر بگویند غنیمت است. بعدش را هم امثال عیار ایماگر باید بگوید که دست به پیشنهادش خوب است.
      به صاب‌وبلاگ: اگر پیشنهاد رای سلبی شما گرفت و یزدیها را از خبرگان بیرون انداخت، حالا نمی‌شود همه مثلا از مهرعلیزاه یا همتی حمایت کنند؟ رای به روحانی که رای به او نبود، رای به یک سلیقه بود. حالا هم می‌شود آن کار را کرد.

      حذف
    2. که بعدش چطور بشود؟ روحانی نتوانست از بدترشدن اوضاع جلوگیری کند، مهرعلیزاده می‌تواند؟

      حذف

  3. 🖌ساما
    گمان من این است که آنچه در سال‌های ۹۲ و ۹۴ و ۹۶ پیروز شد، صرفاً حسن روحانی و سیاههٔ امید نبود. آنچه پیروز واقعی و اصلی بود، یکپارچگی و برخاستن حرکت جامعه بود. جنبش مدنی بدون حمایت حاکمیت و حتی در برابر خواست حاکمیت ایستاد.
    حسن روحانی، محمد خاتمی و احمدی‌نژاد و رئیسی و حتی جلیلی نبود که پایگاه رأی داشته باشد. کمتر کسی است که به حسن روحانی به خاطر اینکه حسن روحانی است رأی داده باشد. جامعه برخاسته بود و می‌خواست فریاد بزند.
    بانگش در رأی به روحانی محقق می‌شد و این تصمیم جامعه بود. اینکه جامعه بعد از ۸۸ باز زنده شد و باز به میدان آمد و پیروز شد. نماد روشن این پیروزی، اسفند ۹۴ بود. انتخابات نود و شش در بیانی طنز جنگ احزاب بود: تمام کفر در برابر تمام اسلام. تمام اقتدارگرایی در برابر تمام جامعهٔ مدنی.
    پس از ۹۶، جامعه پشت هم مشت خورد. انگار گروهی سیاست مشت‌های پیاپی را می‌خواستند اجرا کنند. اگر مشت یکی باشد، بعد از چند روز فراموش می‌شود و باز انسانی که در پی امید است، امیدوار می‌ماند. اما اگر فرد یا جامعه پیاپی مشت بخورد، ناامید خواهد شد.
    هیچ خبر خوشی نباید بشنوند و هر روز باید به گونه‌ای تحقیر شوند. از نایابی روغن تا صف‌های مرغ و تکرار و تکرارش. مشت‌های پیاپی وقتی پیروز می‌شود که تا روز آخر مشت بزند. جامعه گاهی جان‌سخت است. گاهی حتی در ثانیه‌های پایانی امید را می‌یابد. باید حتی این روزنه‌های پایانی را بست.
    سیاست مشت‌های پیاپی در پی چه بود و در پی چه هست؟ پیروز سال‌های نود و دو تا نود و شش جامعه‌ای بود که برخاست و یکپارچه شد و فریاد زد. مشت‌های پیاپی می‌خواهد این جنبش مدنی دوباره نایستد و دوباره یکپارچه نشود و دوباره فریاد نزند...
    انتخابات مسئله دوم است. مسئلهٔ نخست ناامیدکردن و مأیوس کردن رو به سکوت و خمودی جنبش مدنی است. نباید آن بیست و چهار میلیون انتخابات نود و شش دوباره شکل گیرد. هر چیزی به شکل‌گیری آن کمک کند، باید سرکوب شود.
    این اشتباه حاکمیت است که به جای همراهی و گفت‌وشنود با جنبش مدنی، تصمیم به ساکت کردن آن گرفته است. شاید در خرداد ۱۴۰۰، ساکت شوند، اما همراه حاکمیت نخواهند شد. حاکمیت برای مشروعیت خود به اینها نیاز دارد.
    گمانم این است جنبشی که شکل گرفته، حتی اگر ساکت و خاموش باشد، باز هم پیروز است چه برسد به اینکه همین جنبش کنشی تأثیرگذار در ۱۴۰۰ داشته باشد چه از جنس تحریم و چه هر کنش دیگری.
    به گمانم این انتخابات شکست جنبش مردمی‌ای نیست که پس از ۸۸ در ابتدای دههٔ نود یکپارچه شدند و فریاد زدند و حتی پیروز شدند. ماجرا فقط پیروز انتخابات نیست. ماجرای اصلی آن اتفاقی است که در بطن جامعه می‌افتد. پیروزی در انتخابات شکل ماجراست و معنی ماجرا چیز دیگری است.

    شاید.

    پاسخحذف
  4. ببخشید دوستان.
    کودک ٤ ساله ای به نام امیرکبیر دوران،مصدق زمان،سردار دیپلماسی،از ماه گذشته گم شده است و وابستگان خارجی و داخلی و مقامات ذیربط از او اطلاعی ندارند؛قابل ذکر است که مسئولین ثبت و احوال هم می گویند:«ما در ایران امیرکبیر دوران،مصدق زمان،سردار دیپلماسی نداریم»
    از شما خوانندگان گرامی تقاضا می شود که برای یافتن این کودک گمشده ما را یاری دهید.
    من الله توفیق.

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics