تکرار سناریوی سوریه در افغانستان؟

                                                                                                  ‌      دوشنبه ۷ تیر ۱۴۰۰

                         

جامعة‌المصطفی که نهادی شیعی برای پرورش طلّاب خارجی است عمدتاً از طلاب افغانستانی (بیش از نود درصد) تشکیل شده است که به‌خاطر امتیاز همزبانی و همجواری است. چندسال پیش و پس از برگزاری امتحانات و قبول طلبه‌های جدید ناگهان خبر آمد که امسال طلبه‌های اهل افغانستان پذیرفته نمی‌شوند. دلیلش چه بود؟ مجلس افغانستان حضور نیروهای امریکا در افغانستان را تمدید کرده بود! گنه کرد در بلخ آهنگری؛ به شوشتر زدند گردن مسگری. در حالی که سقوط طالبان جز با حضور امریکا در افغانستان ممکن نبود ولی اولولیّت تازه‌ی نظام ایران خروج نیروهای امریکا بود حتّی به قیمت حمایت از طالبان. برای رابطه‌ی دیپلماتیک دولت فعلی با طالبان شاید بتوان توجیهی تراشید و آن هم تبدیل یک گروه متخاصم به مخالف است و در امان ماندن از حملات همفکران آنها در داخل و شیعیان در افغانستان ولی این تمام ماجرا این نبود. رسانه‌ها و مقامهای افغانستان بارها از ارسال سلاح از ایران برای طالبان نوشتند. سلاحهای ارسالی الزاماً برای حمله به نیروهای امریکایی استفاده نمی‌شد و شامل حمله به هزاره‌های شیعه، مدارس، خبرنگاران، روزنامه‌نگاران و شهروندان عادی نیز می‌شد و می‌شود.

 

البتّه که طالبان ساخته و پرداخته‌ی نیروهای امنیّتی پاکستان بودند و عقایدشان ریشه در مدارس وهّابی پاکستان داشت امّا آنچه برای افغانستانی‌ها تازگی داشت حمایت ایران از طالبان بود. نزدیکی طالبان به ایران تاکتیکی است و تسلیت‌گویی برای ترور سلیمانی هم طبق دستورالعمل قدیمی «دشمن دشمن ما، دوست ماست» به شمار می‌رود. این دوستی پس از قدرت‌گرفتن در افغانستان به محاق خواهد رفت. ریشه‌های ایدئولوژیک قوی‌تر از این روابط مصلحت‌آمیز است. وقتی حماس که از هر جهت وامدار ایران بود با پاگرفتن اخوان‌المسلمین در مصر بلافاصله از ایران دور شد و طرف همفکران خود در سوریه را در تقابل با بشّار اسد گرفت، حساب طالبان و عقاید تند و افراطی آنان روشن است. یک نکته می‌ماند و آن هم دلیل دولت جدید امریکا برای خروج از افغاستان است. اگر این امر در زمان ترامپ اتّفاق می‌افتاد که شعارش «اوّل امریکا» بود جای تعجّب نداشت ولی بایدن با شعار «امریکا برگشته» چرا؟ این شانه‌ خالی‌کردن از برقراری صلح در افغانستان چه توجیهی دارد آن هم وقتی همه می‌دانند که با خروج نیروهای امریکا، کابل دیر یا زود سقوط خواهد کرد؟ نه امریکا از سابقه‌ی عهدشکنی طالبان بی‌خبر است و نه ایران.

  

ایران هم چه‌بسا در صورت نزدیک‌شدن طالبان به غرب افغانستان، در پی فعّال‌کردن نیروهای طرفدار خود برای قبضه‌کردن قدرت در آن کشور باشد؛ مشابه سناریوی تسلّط ابتدایی داعش بر سوریه، حضور نیروهای وابسته به ایران و تصرّف نهایی سوریه. به جای داعش بگذارید طالبان، به جای نیروهای چندملیّتی مدافع حرم،‌ فاطمیّون و به جای عربستان، ‌پاکستان؛ به نظر محاسبه‌ی بدی نمی‌رسد. توجیه رهبرنظام برای حمایت از بشّار اسد دیکتاتور که از زبان سلیمانی نقل شد همچنان برای این تغییر سیاست در مرزهای شرقی راهگشاست: «ما به مصالح نگاه می‌کنیم...». حکومت ایران که به حقوق بشر و مواردی از این دست اساساً اعتقادی ندارد امّا مصلحت نظام خیلی وقت است جای معیارهای دینی را هم گرفته است. در این میان مردم افغانستان گوشت قربانی بازی قدرتهای خارجی‌اند.

۲ نظر:

  1. پای جمهوری اسلامی به هر کشوری باز شد بجز ویرانی و فلاکت برای مردمش به بار نیاورد. منطور از صدور انقلاب احتمالا همین بوده.

    پاسخحذف
  2. گوشت قربانی اصلی مردم ایرانند عیار عزیز.

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics