حاشیه بر اخبار -۷۳ سهشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۰
علّت مرگ شاهین ناصری «مسمومیّت دارویی» اعلام شد.
ـ تقریباً شبیه «اصابت جسم سخت به سر» زهرا کاظمی است. یعنی پزشکی قانونی با مختصر استقلالی که برایش مانده علّت مرگ را بیان کرده ولی فاعل مشخّص نیست (یا هست). یک روند کاملاً مستمر در زندانهای ایران برای حذف منتقد وجود دارد که روزبهروز آگاهانهتر و عامدانهتر میشود، مثل تفاوت اصابت و مسمومیّت.
لورفتن ربایش مهرداد آبدارباشی در ترکیه.
ـ این هم جزئی دیگر از بیشمار عملیّات ناکام نظام حاکم است که اینبار نه در امریکا بل در ترکیه هم نیمهتمام میماند و افراد زیادی دستگیر میشوند. پس از تنش با آذربایجان، دیگر ترکیه هم حیاطخلوت نظام نیست. کاری مشابه این را اگر روسیه در اروپا انجام میداد، حالا چه قشقرقی به پا شده بود. او صرفاً یک خلبان مهاجر بود، نه فعّال یا منتقد سیاسی. اینکه چنین کارهای غیرعقلایی بدون هیچگونه سود سیاسی بیپیامد میماند جای تأمّل دارد.
لغو سفر رئیسی به اسکاتلند از ترس عواقب دادگاههای مرگ ۶۷.
ـ دربارهی دادگاه حمید نوری به موقع خواهم نوشت ولی چنان که میبینید روندی تازه آغاز شده است. حالا که نقش قاطع و بیواسطهی رئیسجمهور منتصب در قتل عام ۶۷ آشکار شده و نام او در هر جلسهی دادگاه بارها شنیده میشود، شمشیر داموکلس پیگیری قضایی روزبهروز به سر او نزدیکتر میشود.
شکنجهی پیام درافشان و انتقال به تیمارستان.
ـ اگر این خبر -نه در یک کشور اروپایی بلکه- در یک کشور افریقایی منتشر میشد، جهان به هم میریخت. اگر تزریق دارو، تشنّج عصبی، گازگرفتن، قطع زبان و دیگر جزئیّات را نیز در نظر بگیریم که دیگر نورعلینور است.
ترجمهی نام کتاب هانا آرنت به «ابتذال شر» چندان درست نیست. واژهی مبتذل گرچه به معنی امر پیشپاافتاده است ولی در چند دههی اخیر آنقدر دستمالی شده که دیگر آن معنا را نمیدهد. به یک معنا واژهی «مبتذل» خودش به ابتذال کشیده شده است. مقصود آرنت بیحسّی، بیتفاوتی و کرختی نسبت به وقوع شر بود؛ یعنی کریهترین چیزها دیگر کمترین حسّ همدردی در ما برنینگیزد و قتل یک انسان کاری در راستای انجام وظیفه و خبرش برای دیگران چیزی مانند دیگر اخبار روزمرّه باشد. مرحلهی بعد از عادیشدن، عادتکردن است یعنی آن اخبار به بخشی از قوت لایموت روانی ما بدل شود و مرحلهی بعد اعتیاد به شر است. فکر میکنم داریم به جایی میرسیم که این چرخهی اخبار ناگوار، واکنش تند رسانهها و فضای مجازی و رفتن سراغ خبر بعد به یک نیاز روانی بدل شده که اصل موضوع را دستنخورده باقی میگذارد و تخلیهی روانی پس از آن به نوعی اعتیاد مزمن بدل میشود.
مژگان کاووسی: بارها در زندان در برهنگی کامل تفتیش بدنی شدم.
ـ احتمالاً ایشان باید شکرگزار باشد که هنوز کار به تزریق دارو و بردن به تیمارستان نکشیده است. از خواندن این خبر تعجّب نکردید؟ چرا، چون بارها اخبار مشابه آن را خوانده و شنیدهاید؟ بله، منظور من از «اعتیاد به شر» نیز همین بود.
پیشین: حاشیه بر اخبار -۷۲
خوب بود میگفتید از این چرخه چطور میشه رها شد. کسانی که به رئیسی رای دادن واقعا نمیدونستن یا چی؟
پاسخحذفبا آگاهی از آن. این دور باطل فقط در صورت جهل به آن ادامه پیدا میکند، مثل یکجور وسواس همهگیر اجتماعی است.
حذفدربارهی رئیسی هم نه، همه همهچیز را نمیدانند و بین خبرداشتن از چیزی و آگاهی از آن هم فاصله از زمین تا آسمان است، مانند تفاوت دیدن و تماشاکردن.
حاشیه بر اخبار:
پاسخحذفhttps://twitter.com/hosseyn1988/status/1451885910719668224