حاشیه بر اخبار -۷۷ جمعه ۲۴ دی ۱۴۰۰
خامنهای پیش از رئیسی: مذاکره نمیکنیم و جنگ هم نخواهد شد.
خامنهای پس از رئیسی: مذاکره با دشمن به معنای تسلیم نیست.
- اگر مطمئن بودید جنگ نمیشود، از ترس جنگ هواپیمای خودی را نمیزدید؛ نه اینکه از ترس تلفات دهمیلیونی هواپیمایی را که از تهران دور میشد به جای موشک کروزی که به شهر نزدیک میشود بزنید و آن افتضاح را به بار بیاورید. در ضمن مذاکره همان زمان هم به معنای تسلیم نبود ولی مرغ رهبر امّت اسلام یکپا دارد و در کلامش نشانی از استدلال نیست. در فاصلهی بین این دو گفته تورّم افسار گسیخت و بیشتر مردم زیر خطّ فقر رفتند.
در واقع مذاکره با دشمن (امریکا) یکی از مهمترین اختلافنظرهای هاشمی رفسنجانی و خامنهای بود. هاشمی به او گفته بود که بعدها در پیشگاه خدا جوابی برای خسارت ناشی از این عدم مذاکره نداریم و خامنهای جواب داده بود: جواب خدا با من! اگر واقعاً بحث بر سر عدم اطمینان به دولت یا دولتهای قبل بود، میشد ولایتی یا کمال خرّازی برای مذاکره بروند تا خیال رهبر امّت اسلام راحت باشد. جای شرمندگی است که یک ملّت در این مقطع از تاریخ اجازه دهند که یکنفر با یک چرخش زبان برای سرنوشت آنها تصمیم بگیرد.
هاشمی رفسنجانی: ما گرفتار چیزی غیر از آقا هستیم که آنها خیلی خطرناکتر از آن هستند که آدم خیال میکند.
- خدا رحمتش کند که با تغییر مسیر آخر عمرش تا حدودی عاقبت به خیر شد. هم راست میگوید، هم نه. هم درست است که ما گرفتار «آقا» شدهایم (لغزش زبانی فرویدی) و هم نباید حساب او را از نیمهی پنهان نظام جدا کرد. ایندو لازم و ملزوم هماند. فرد خودکامه و ساختار توتالیتر همدیگر را کامل میکنند و هیچکدام بدون هم معنا ندارند.
حاجیزاده: قاسم سلیمانی به روحانی گفت که «میخواهی مسیر احمدینژاد را بروی؟».
- هر روز که میگذرد، حسنهای بر حسنات حاج مشقاسم اضافه میشود. روحانی با ادّعای شبیهترین فرد به هاشمی آمد، در مقطعی ادای خاتمی را درآورد و در مقطعی احمدینژاد؛ در مبارزات انتخابی ۹۶ به بنیصدر و موسوی هم نزدیک شد ولی در آخر هیچچیز نشد.
زائری: به ما متلک و آب دهان میاندازند و ماشین سوارمان نمیکنند.
- خردهحساب فرهنگ عامّه با معمّمان که از پیش از انقلاب بوده ولی پس از انقلاب با گرهخوردن سیاست و مذهب و خسارات ناشی از آن بیشتر شد. در مقطع اصلاحات و جنبش سبز، درسخواندههای حوزهی علمیّه این بخت را داشتند که حساب خود را از حاکمیّت جدا کنند ولی بیشتر آنان -به جز اندکشماری- یکی دو گام برداشتند ولی محافظهکارانه بازگشتند. حالا دیگر برای افراد عامی سخت است که آخوند بد-آخوند خوب بکنند و حکم یک گروه را به دیگران تسرّی ندهند.
پیشنهاد عبدالرضا داوری به حدّادعادل: برای رهبر صفت ایزدنشان را بهکار ببیرد.
- «ایزدنشان» در کلام ایشان به چه معناست؟
الف. کسی که نشانی از ایزد دارد.
ب. کسی که ایزد نشانی از او دارد.
ج. کسی که حتّی ایزد را هم میتواند سر جایش بنشاند.
د. به من عاجز بیچاره درماندهی ازهمهجا رانده کمک کنید.
مرعشی: اشتباه اصلاحطلبان در دوری از رهبری بود.
- خداراشکر که دوران نشوز به پایان رسیده؛ برای نزدیکی که میروید تکتک بروید تا به ایزدنشان فشار زیادی نیاید.
پ.ن: عکس تزئینی است. به کسانی که به چهارجوابی پاسخ درست بدهند، جایزه داده میشود.
پیشین: نرگس و لجین
خیلی بیتربیت شدی عیار 😜
پاسخحذفبله پاره آخر هزل شده.
حذفهزل تعليم است آن را جِد شنو
پاسخحذفتو مشو بر ظاهرِ هزلش گرو
هر جدی هزل است پيش هازلان
هزلها جد است پيش عاقلان
چیزی که قبلا در نوشته هایتان می گفتید به روایت تصویر: https://twitter.com/MahnazBhsh/status/1481708128777515009
پاسخحذفخواستم بگم با اصلاحطلبا بهتر از این نباید حرف زد که یادم افتاد فایزه هاشمی هم بین اونهاست. گرچه ایشون هم با توجه به مصاحبه آخرش دیگه جزو اونا نیست.
پاسخحذفبا توجه به راهنمایی بخش اول: "جواب خدا با من" فکر کنم گزینه ج درست باشه.
پاسخحذفسلام
پاسخحذفما که میدونیم جایزه ای در کار نیست و اینا همه ش تبلیغاته ولی خب چاره چیه.در مسابقه شرکت می کنیم.
پاسخ صحیح گزینه ۲ هست .ایزد نشانی که چه عرض کنم نشانی های بسیار از او دارد .
حمام منصوری ،حسین واجبی (حسین دوغی ) ،غلامحسین پشمی ،موسي بربر، محمود شيرازي، نورالله سبيل(كه استوار ارتش بود و سبيلش از هر طرف نيم متر طول داشت) وحاجي كرامت ، مخملبافها، ذبيحي، اژدر بالا خياباني، حسن گربه ،بچه های خیابان شاه رضا نو مشهد ( آزادی فعلی ) جنب گرمابه برلیان ،محله عيدگاه (همين بازار رضاي فعلي) و ته پل محله و كوچه ديوانه خانه و ته خيابون(خ نواب صفوي فعلي) ،حجت الاسلام فخر یزدی ،سعید طوسی ( آرایشگر اختصاصی حضرت آقا )،
بعضی از اهالی بجنورد ، خاش و ايرانشهر و قم و زابل و كرمانشاه و چهل دختر و قصر شيرين و پاوه و ... و یه پیرمرد مشهدی که قسم جلاله می خورد که من خودم حضرت آقا رو ... از نزدیک دیدم !
اینا همه کسایی بودن که حضرت آقا رو خیلی دوست می داشتن و گرفتارش بودن.