گم شدم در خود نمیدانم کجا پیدا شدم
شبنمی بودم ز دریا غرقه در دریا شدم
سایهای بودم از اول بر زمین افتاده خوار
راست کان خورشید پیدا گشت ناپیدا شدم
زآمدن بس بینشانم وز شدن بس بیخبر
گوییا یکدم برآمد کامدم من یا شدم
میمپرس از من سخن زیرا که چون پروانهای
در فروغ شمع روی دوست ناپروا شدم
در ره عشقش چو دانش باید و بیدانشی
لاجرم در عشق هم نادان و هم دانا شدم
چون همه تن دیده میبایست بود و کور گشت
این عجایب بین که چون بینا و نابینا شدم
خاک بر فرقم اگر یک ذره دارم آگهی
تا کجاست آنجا که من سرگشتهدل آنجا شدم
چون دل «عطّار» بیرون دیدم از هر دو جهان
من ز تاثیر دل او بیدل و شیدا شدم
قطعهی آوازی «دانای عشق» را محمّدرضا شجریان سیزدهسال پیش خواند و به مزدا انصاری اهدا کرد. میکس آواز شجریان و پیانوی انصاری به تازگی منتشر شده است. آن را اینجا بشنوید. او در آن زمان مشغول ضبط آلبوم «آه باران» بود که این آواز را خواند. شجریان معروف به سختگیری و اجرای چندبارهی قطعهها بود تا جایی که برای نمونه آلبوم «شب، سکوت، کویر» را سه بار به طور کامل ضبط کرد. شنیدن سیاهمشق اوّلیّهی «آه باران» که در تاریخ ۱۶ دی ۷۹ ضبط شد (یعنی ۹ سال پیش از ضبط در استودیو) از اینجا هم خالی از لطف نیست. همین آهنگ بعدها با شعر مشیری تبدیل به تصنیف «زبان آتش» شد.
البته که نوشتن، صدبار سختتر از بازخوانی و ویرایش است. و البته که اگر پیغامها اینجا میشد که خصوصی باشند والله که بهتر بود. این مصراع «تا کجاست آنجا...» به نظرم وزن درستی نداره. در اینترنت ضبط دیگری پیدا نکردم. اگر دسترسی داشته باشید به نسخهی مطمئنتری و دبلچک کنید عالی میشه.
پاسخحذفبه دیوان مراجعه کردم؛ در دیگر ابیات مختصر تفاوتهایی بود ولی این مصرع را همینطور آورده. بحر رمل است، وزن مثنوی. یکی دوجا آوردن دو صامت پشت سر هم یا گذاشتن مصوّت بلند بین دو صامت، خواندن را سخت کرده ولی از لحاظ عروضی مشکلی ندارد.
حذفبسیار زیبا. با احترام به آقای انصاری، پیانو در این اثر نتوانسته پابهپای آواز پیش برود.
پاسخحذفصدا، صدا، تنها صدا
پاسخحذفصدای خواهش شفاف آب به جاریشدن
صدای ریزش نور ستاره بر جدار مادگی خاک
صدای انعقاد نطفهٔ معنی
و بسط ذهن مشترک عشق
صدا، صدا، صدا، تنها صداست که میماند
مهربانی کنید برای واژه فارسی همزه استفاده نکنید. (گوییا)
پاسخحذفمتشکّرم
حذف