مغالطه بر اساس زمان یکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱
رهبرنظام حاکم بر ایران در سخنرانی ۱۴ خرداد خود گفت: «مرتجع یعنی چه؟ سبک زندگی غربی در دوران پهلوی حاکم بود، انقلاب آمد و آن را پس زد. هر کس برگردد به آن سبک زندگی مرتجع است.»
همانطور که میبینید، خامنهای صرف بازگشت به گذشته را ارتجاع معنا کرده است که از دید او مذموم است. واقعیّت این است که زمان تعیینکنندهی درستی یا نادرستی یک امر نیست. چه بسا امر مثبتی که مغلوب یک امر منفی شود یا برعکس. تجزیه و تحلیل مستقل خود آن امر (که میتواند فردی یا اجتماعی) باشد مطلوب، مفید و کارآمد بودن آن را مشخّص کند.
استدلال بر اساس مطلوب یا نامطلوب بودن بودن یک امر نو یا کهنه، چهار حالت دارد که چهار مغالطه را تشکیل میدهد. چون هنوز آنها را در سلسله مغالطات ذکر نکردهام، خلاصهوار فقط اشارهای میکنم:
۱- فلان امر متعلّق به گذشته است، پس نامطلوب (تاریخمصرفگذشته، قدیمی، از مد افتاده) است. (مغالطهی سنّتگریزی)
۲- فلان امر متعلّق به گذشته است، پس مطلوب (اصیل، سنّتی، بومی، ملّی) است. (مغالطهی سنّتگرایی)
۳- فلان امر تازه و نوپدید است، پس مطلوب (مدرن، امروزی، بهروز، پیشرفتهتر) است. (مغالطهی تجدّد)
۴- فلان امر تازه و نوپدید است پس نامطلوب (بدعت، مندرآوردی، غربی، وارداتی) است. (مغالطهی عدم سابقه)
به نظر آشنا نمیآید؟ بعید میدانم کسی از خوانندگان پیدا شود که ادّعا کند بارها و بارها شبهاستدلالهای بالا را به اقتضای یک بحث در گفتگویی شخصی یا حتّی یادداشتی به کار نبرده است. هیچکدام از موارد فوق استدلال نیستند و چیزی را ثابت نمیکنند. حرف خامنهای این است که چون نظام پهلوی متعلّق به چهاردههی پیش بود و انقلاب آن را تغییر داد، بازگشت به آن سبک زندگی «ارتجاع» است. فقط برای نمونه: در همسایگی ایران طالبان دوباره به قدرت رسیدهاند، اگر کسی بخواهد دستکم نظمی که پیش از سلطهی آنان حاکم بود سر جای خود برگردد، مرتجع است؟
به فرض محال که مغالطهی نوع اوّل را استدلال قابل قبول بدانیم، گویندهی آن چه کسی است و در بقیّهی موارد چه نظری دارد؟ اگر بازگشت به چهار دههی پیش ارتجاع است، بازگشت به ۱۴۴۰سال پیش نامش چیست؟ برخی از جاننثاران رهبرنظام بارها از سودای بازگشت به صدر اسلام سخن راندهاند. حتّی سیّدمحمّد خاتمی هنگامی که فشارها بر شعارهای دوّم خردادی (مانند نامطلوببودن جامعهی تودهای و تقویت جامعهی مدنی در برابر جامعهی سیاسی) به ستوه آمده بود، گفت که منظور ما از جامعهی مدنی همان جامعهی مدینةالنّبی است. البتّه خود خاتمی میدانست که این کار یکجور بازی با واژهها و مرد رندی است و گرنه مدینه و مدنی در این بحث ربطی به هم ندارند. این گفتار بلافاصله با استقبال خامنهای روبهرو شد و گفت که اگر منظور این است، ما حاضریم جان خود را فدای آن کنیم. کسی که در سودای بازگشت به چهارده قرن پیش است، چگونه میتواند بازگشت به چهاردهه پیش را ارتجاع بخواند؟
نکته: البتّه این سخن خامنهای حکایت در و دیوار بود، سبک زندگی را مثال زد ولی منظورش رژیم سیاسی گذشته و اقبال برخی اقشار جامعه به فرزند آخرین شاه ایران است که با توجّه به تشتّت مخالفان نظام فعلی و غیاب رهبران قابل اتّکا تا حدودی میداندار شده است و روز پیش از آن سخنرانی داشت. میزان توانایی یک فرد، عقیده و نظام را از رقیبانش میتوان تشخیص داد. کسی خانوادهی شاه سابق را در چهاردههی پیش جدّی نمیگرفت امّا به مدد شیوهی حکمرانی فاجعهبار رهبرفعلی چندسالی است که صدای رضا پهلوی بلند شده است. فتأمّل.
مغالطه گفتی و کردی کبابم!
پاسخحذفچطوره کمپین ایماهای درخواستی راه بندازیم؟
حذفبارها امتحان شده. فایده نداره ☹
حذفسابقه به کار بردن این مغالطه ها شامل خود شما هم میشود یا نه؟
پاسخحذفقطعاً. کمی غفلت باعث میشود هر کسی مرتکب هر اشتباهی بشود. دانستن همان رعایتکردن نیست.
حذف