پنجشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۱
حجّتالله عبدالملکی یکی از پرهیاهوترین وزرای نودولتان استعفا داده شد. عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق -که در وصف مسئولان فارغالتحصیلان از آنجا هرچه بگوییم کم است- با گافهایش مشهور شد. جایی که پارکینگ کرهایها را مناسب ماشینهای غربی ندانست یا طرحی ارائه کرد برای ثبت یک شرکت برای هر زوج جوان یا آزادتر دانستن اقتصاد ایران نسبت به چین و مطالبی مانند آن. اگر این حرفها را کارشناس خودخواندهی مطبوعاتی یا کاربر فلان شبکهی اجتماعی میزد قابل باورتر بود تا کسی که ادّعا میکند مدرک دکتری دارد. اکثر کسانی که میپندارند در مرحلهی عمل با فلان تصمیم ساده و جزئی میتوانند انقلابی به پا کنند، در آن موضوع تخصّص ویژهای ندارند. منتهی مسأله این است که او فقط یکی از عبدالملکیهای نظام است.
یک عبدالملکی بزرگتر رئیس همان دولت است که با شعارهای دهنپرکن به ریاست جمهوری منتصب شد و حالا دستپخت دولتش را در تمام زمینهها شاهدیم. یکی از دستهگلهای عملی شخص رئیس دولت اعطای وام بدون ضامن پنجاه میلیونی به مردم بود که البتّه بعد به کارکنان دولت و شرکتهای بزرگ خصوصی منحصر شد. یکی از آشنایان که رئیس یکی از شعب بانکی است میگفت که با شنیدن این دستور از بالا مانده بودیم چه کنیم و چطور بدون ضمانت به هر متقاضی پول بدهیم. در تهران چند رئیس شعبه که در برابر پرداخت چنین وامی مقاومت کرده بودند بلافاصله برکنار شدند و ما تنها راه را آن دیدیم که ابتدا به متقاضی بگوییم که بله چنین چیزی ممکن است ولی به شرطها و شروطها. بعد آنقدر شرط گذاشتیم که از صدنفر تنها دو سه نفر بتوانند وام بگیرند. تصمیمی نسنجیده بدون محاسبهی عواقب تزریق این مقدار پول به بازار به صرف یک امضا از رئیس دولت که البتّه ماستمالی شد.
بزرگترین عبدالملکی هم رئیس رئیس دولت و مبدع اصطلاح «اقتصاد مقاومتی» و یک دهه شعارهای نامگذاری سال به تولید و اشتغال و دانشبنیان و مانند آن است بیآنکه سررشتهای از این امور داشته باشد. فرق رئیس رئیس دولت با رئیس دولت و وزیرش این است که (در ظاهر) مستقیماً درگیر مسائل اقتصادی نیست و -تا قبل از انتصاب رئیسی- میتوانست بگوید توصیههای من را خوب اجرا نکردند. برخی منتقدان عبدالملکی اوّل به نمایندگان توصیه میکردند که حتماً به او رأی بدهید تا عیار این حرّافیها در مرحلهی عمل روشن شود که دیدیم به ده ماه نکشید. خود من نیمهی پر لیوان انتخاب رئیسی را چنین چیزی میدیدم. گفتم تا ابد نمیتوان حساب دولت و رهبر را جدا کرد و گفت دولتها (هاشمی، خاتمی، احمدینژاد متأخّر و روحانی) خوب عمل نکردند. حالا که عالم و عامی متوجّه شدند که ایزدنشان رئیسی را به ریاست رسانده بگذارید تاوانش را پس بدهد زیرا این بار کارنامهی رئیسی (فعلاً فقط در زمینهی اقتصاد) کارنامهی کسی که او را انتصاب کرد نیز خواهد بود.
رئیسی رفته بود بازدید از یک معدن (فکر کنم در آذربایجان) بهشان میگفت دفعه بعد که آمدم میخوام ببینم تولیدتون دو تا سه برابر شده 😂😂
پاسخحذفاقتصاد رو ولش کن عیار. مقام معظم دعا خونده به قند و نوه رحیم صفوی رو شفا داده. اجماعا صلوات.
پاسخحذفخون دل ماست یا دل ماست
پاسخحذفخونی که ز دیده ها روان گشت
نمیدونم چرا با خوندن مطلبتون یاد این شعر عطار افتادم
با صدای سیاوش خراسانی
شما میدونید؟
با سلام . برای عبارت آخرتان هم حتماً فکرهایی خواهند کرد. تجربه ها اندوخته اند این سالها جناب ایمایان
پاسخحذفسلام. با اصل حرفتان موافقم. اما این نکته را در نظر بگیرید که شخصیت عبدالملکی را صرفا به دانشگاه امام صادق ربط دادن و همه درس خواندگان این دانشگاه را از سنخ عبدالملکی دانستن مصداق تعمیم نارواست. مگر شما همه افرادی که در این دانشگاه درس خواندند را بررسی شخصیتی کردید و دیدید که همه همفکر عبدالملکی هستند؟
پاسخحذفسلام. برعکس، بسیاری از آنان کاملا خلاف ایدئولوژی حاکم و برخی از دوستان خود مناند.
حذففکر کنم شما روی یکجملهی من زیاد زوم کردهای. شاید هم کسی که مبحث مغالطات را طرح میکند باید انتظار این موشکافیها را داشته باشد.
مقداری متن را تصحیح میکنم.