شنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۱
جلودار این روزهای اعتراضات ایران مولوی عبدالحمید اسماعیلزهی است؛ روحانی ۷۵ سالهی اهل سنّت که تا چندی پیش برای استقبال از بازگشت طالبان هدف انتقادهای زیادی قرار گرفت. تمام حرفهای سی چهل روز اخیر او یکطرف، پیشنهاد برگزاری رفراندم یکطرف که همچون آبی بود که به خوابگه مورچگان ولایی ریخته شد. ترس از اکثریّت وجه مشترک همهی دلدادگان نظام است که خود میدانند اقلیّتی بیش نیستند و از ۸۸ (یا به روایتی ۸۴) به بعد به مدد رأیسازی غالب شدند و در سال ۱۴۰۰ هم که انتخابات رسماً تعطیل شد.
برگزاری رفراندم برای فهمیدن خواست مردم و نه فقط انتخاب این یا آن شخص به معنای پایان مسالمتآمیز نظام ولایی است که واضح است تن به آن نخواهد داد. وی همزمان از اصلاحطلبان، احمدینژاد و رئیسی نیز انتقاد کرد و گفت که آنها کارهای نیستند و حتّی انتخاب وزیر از جای دیگر است. به رغم اینکه همه از این موضوع مطّلع بودند ولی این هم تأکید دیگری است بر اینکه چرا این روزها فقط رهبرنظام آماج شعارهاست نه شخصی دیگر، چون برخلاف ادّعای خودش و اطرافیانش نفر اوّل و آخر تصمیمگیریهای کلان نظام اوست و لاغیر.
نکتهی دیگر تأکید مولوی بر نظارت بینالمللی است که مؤیّد نبود سازوکار مناسب انتخاباتی در ایران است. اگر همهچیز به خود نظام واگذار شود، ادّعا خواهد شد که در یک انتخابات با مشارکت ۹۰ درصد مردم،۹۰ درصد رأیدهندگان بر قانون اساسی فعلی و سیاستهای داخلی و منطقهای نظام مهر تأیید زدند. دروغگویی عادت دیرین نظام است.
موضوعی که نباید از قلم بیفتد، سکوت دیگر فعّالان سیاسی -مثلاً- منتقد است. عبدالحمید خود میداند که نظام هرگز تن به همهپرسی آن هم با ناظران بینالمللی نخواهد داد ولی لااقل بانگی برمیآورد که بعدها نگویند از اهل سنّت در یک روز صدنفر کشتند و بزرگانشان از ترس صدایشان هم بلند نشد. بهزاد نبوی اخیراً گفته بود که ما برانداز نیستیم و دینامیت زیر نظام نمیگذاریم. کسی نخواست دینامیت زیر نظام بگذارید، به حرفهای قبل خود عمل کنید. او زمانی گفته بود که اگر جوانان به خیابان بیایند من صف اوّل جلو آنها خواهم بود. حالا اگر فعّالان سیاسی داخل جرأت درافتادن با نظام را ندارند و نمیخواهند برانداز قلمداد شوند لااقل از پیشنهاد عبدالحمید طرفداری کنند تا روسیاه تاریخ نشوند.
موخره: اگر سکوت (بعضیها) بعدا و در آستانه موفقیت اعتراضات شکسته شود فقط به معنای فرصتطلبی آنها خواهد بود. شاید همین الان هم برایشان دیر شده باشد.
پاسخحذفشکستن سکوت اون قدر مهم نیست که لحن و محتواش. اگه دعوت به ریشسفیدی و درخواست از حکومت باشه که مثلا خاتمی بگه فلان و بیسار که نبودنش بهتره.
حذفکاش از طالبان هم که یک حکومت برآمده از انتخابات رو با نیروی نظامی سرنگون کردند رفراندوم می خواست به جای تبریک.
پاسخحذف