لجاجت و خسارت

راهکار همیشگی نظام ولایی                                                                        چهارشنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۲

  

روند امور در نظام ولایی یک الگوی تکراری همیشگی دارد. هر اشکالی رخ می‌دهد ابتدا بنا بر انکار است، ‌سپس واقعه با تحریف ارائه می‌شود. حق همیشه با آنهاست. بعد که هجوم خبرها فروکش می‌کند معلوم می‌شود اصل ماجرا چیز دیگری بوده و یک باخت دیگر در انتظارشان است و بعدتر آشکار می‌شود که اگر از ابتدا می‌پذیرفتند می‌شد بدون ضرر یا با ضرر کمتری ماجرا را جمع کرد ولی داستان با دادن حداکثر خسارت و آبروریزی به پایان می‌رسد. از ماجرای هسته‌ای که به زعم ادّعای نبود بعد نظامی، ایران سالهاست که در تحریم کامل است تا سقوط هواپیما، رخداد مهسا، کشتار بلوچستان و... همان چوب و پیاز و پول همیشگی.

 

تیم اتحاد عربستان به ایران می‌آید و با دیدن سردیس سلیمانی در ورزشگاه، از یک روز قبل اعتراض می‌کند ولی مقامهای امنیّتی برداشتن آن را دون شأن خود می‌دانند؛ به این خیال که با پشت گوش انداختن می‌شود قضیّه را به‌اصطلاح بی‌خیال شد. یک‌بار دیگر پیش از مسابقه ناظر مسابقه تذکّر می‌دهد و در نهایت مسابقه لغو می‌شود. یک نمونه‌ی بسیار کوچک و بی‌اهمیّت از روند امور در نظام حاکم. ابتدا خبر به گونه‌ای دیگر منعکس می‌شود. ادّعا می‌شود نتیجه سه بر صفر علیه تیم عربستانی می‌شود چون در جلسه‌ی تیمها و حضور ناظر بازی هیچ مشکلی نبوده و تیم عربستانی سرخود زمین را ترک کرده است. در رسانه‌ها و صداوسیما اصلاً اسمی از قاسم سلیمانی آورده نمی‌شود. حالا خود مسئولان آرام آرام افکار عمومی را برای پذیرش نتیجه‌ی سه بر صفر علیه سپاهان آماده می‌کنند و تمام هم و غمشان نیامدن نام سلیمانی در حکم کنفدراسیون آسیاست.

 

برنامه‌ی فوتبال برتر سراسر اطلاعات غلط بود و اینجاست که فرق فردوسی‌پور با دیگران معلوم می‌شود. جالب اینجاست که دیگر تیمها نیز با برنداشتن مجسّمه می‌توانند همین اعتراض را بکنند چون با مقاومت مسئولان ایرانی یک برد بی‌دردسر به دست خواهند آورد یعنی دیر یا زود باید آن را بردارند در حالیکه از همان اوّل می‌توانستند این کار را بکنند و مسئله خیلی بازتاب پیدا نکند ولی الآن همه می‌دانند و باید سرافکندگی اجبار برای برداشتنش را نیز تحمّل کنند؛ ‌نارضایتی تماشاگران، طرفداران فوتبال، بازیکنان تیم و تحمّل باخت هم کنار آن. نکته اینجاست که بْرد کارهای سرخود نظام، دیگر در حیاط خلوت خودش هم نیز نیست و هر جا که پای مناسبات بین‌المللی به میان بیاید نمی‌تواند دست از پا خطا کند حتّی اگر در خاک خود باشد؛‌ خواه آنجا سفارت یک کشور دیگر باشد یا در آخرین مورد ورزشگاه فوتبال. وقتی نظارت بین‌المللی در کار باشد، همان نیرویی که آنها را وادار می‌کند تعداد محدودی از زنان را به ورزشگاه راه بدهند، می‌تواند امر به برداشتن نمادهای غیرورزشی از ورزشگاه هم بکند. 

 

همین الگوی لجاجت‌آمیز در یک سالگی رخداد مهسا و تکرار معنادار آن فاجعه‌ دیده می‌شود. نیازی به ذکر نیست که اگر روایت رسانه‌های نظام از آسیب‌دیدن دختر نوجوان در مترو درست بود،‌ نیازی به بازداشت همراهان و دوستان او نبود، فیلم واقعه درست پخش می‌شد، بیمارستان قرنطینه نمی‌شد و سناریوی تکراری مصاحبه با پدر و مادرش اجرا نمی‌شد. با سقوط بر اثر یک افت فشار عادی آدم سالم ضربه‌ی مغزی نمی‌شود و احتمال واردآمدن نیرو به جسم خیلی زیاد است کما اینکه برخی راویان حادثه همینطور گفته‌اند. پدر و مادر و دیگران نیز دیر یا زود حرف خود را تغییر خواهند داد. قاعدتاً اکثریّت طرفداران حکومت ولایی باید به این نتیجه رسیده باشند که با تکرار این روند سقیم، نظام اهل درس گرفتن از تجربه‌هایش نیست و خیلی ساده و موجز باید گفت که چیزی عوض نخواهد شد.

۲ نظر:

  1. واقعا فکر می‌کنید فردوسی‌پور در برنامه نود می‌توانست اسم قاسم سلیمانی را بیاورد؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. نه ولی به روش خودش معنا را می‌رساند. بارها این کار را کرده بود.

      حذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.