شنبه ۵ اسفند ۱۴۰۲
ما که سّنمان قد نمیدهد ولی پدربزرگهای ما از راویان اخبار و ناقلان آثار و طوطیان شکّرشکن شیرینگفتار و عیّاران غیرطرّار نقل میکنند که در دههی طلایی شصت کتابهای مصوّر خوبی برای کودکان و نوجوانان به طبع میرسید که در برهوت فقر فکری ناشی از انقلاب فرهنگی غنیمت بود. یکی از آنها را که بالا مشاهده میکنید نامهای خیالی است به شاهزاده رضا پلوی که نه، رضا شاه دوّم به قلم سیّداحمد سکّاکی.
کتاب داستان مزرعهی حیوانات را به شکلی دیگر بازنویسی میکند. رضا پهلوی در یک جهان موازی یا تاریخ مجازی در ایران به سلطنت میرسد و قول میدهد که من با بقیّهی شاهان فرق دارم و خودکامه نیستم و بنا بر مشورت با مردم و نخبگان دارم و ایرانی متفاوت خواهم ساخت. پس از مدّت کوتاهی اشکالهایی پیش میآید و به تدریج تحت تأثیر اطرافیان تصمیمهایی متفاوت با آنچه ابتدا قول داده بود میگیرد و اعتراضها به ایران جدید بالا میگیرد و به انقلابی دیگر میانجامد و روزی نو و روزی از نو.
با سخنان مسیح علینژاد دربارهی رفتار رضا پهلوی در آن جمع کذایی یاد این کتاب افتادم که چه زود از عدم رغبت به قدرت و جمهوری را بهترین روش حکومت دانستن به اینجا رسیدیم. فراموش نکنیم که ایزدنشان معظّم (رض) نیز از گریستن به حال ملّتی که رهبری چون او داشته باشد به وضع فعلی رسید. زمان به سرعت نور میگذرد و آنچه ثابت به نظر میرسد چرخ عصّاری اهل قدرت در ایران است و مردمی که دراین میان شیرهشان کشیده میشود.
رضا پهلوی یک بازیبههمزن تمامعیار است و منظورش از اتحاد با هم، اتحاد با من. یک لشکر هواخواه چشمبسته هم دارد که او را دنبال خود میکشند.
پاسخحذفقشنگ در زمین نظام بازی میکند و اجازه یکدستشدن به مخالفان را نمیدهد.
سلام.
پاسخحذفرضاپهلوی هرسال به ایران می آید .به حرم حضرت معصومه سلام الله علیها می رود و زیارت می کند .به دیدار بعضی مراجع قم می رود .دست آخر بار زیرخاکی می خرد و با خود به خارج می برد .اگر کسی فهمید سیاست یعنی چه به ماهم بگوید .