نگاهی به نقشه‌ی «مهندسان» انتخابات

                                                                                                               یکشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۳


جنّتی گفته بود که ما مهندس نیستیم و انتخابات را مهندسی نمی‌کنیم امّا کیست که باور کند؟ من در نوشته‌ی پیش خیلی مختصر سه احتمال را پیش‌بینی کردم که -بر خلاف انتظار من- اوّلی درست از کار درآمد. چرا؟

 

یک. «مهندسان» از آنچه فکر می‌کردم عاقلترند و فهمیده‌اند که حذف کامل اصلاح‌طلبی یکی از عوامل اعتراضات گسترده در شش‌سال گذشته بوده است. حذف اصلاح‌طلبی به طرفداران نظام نیفزود بلکه مخالفان و براندازان را بیشتر کرد. شاید در ظاهر مناصب انتخابی و انتصابی یکدست شدند ولی نظام برای بار اوّل پس از دهه‌ی شصت خطر سقوط را حس کرد. البتّه حضور پزشکیان در فهرست این انتخابات لزوماً به این معنا نیست که قرار است اصلاح‌طلبان سهمی در قدرت داشته باشند ولی دست کم چراغ سبزی است به آنان که با تبلیغات برای نامزد خود تنور انتخابات را داغ کنند.

 

به گمانم مهندسان خوب می‌دانند که پس از سه اعتراض گسترده در کشور و تغییر ذائقه‌ی سیاسی بخش عظیمی از مردم، خاتمی دیگر آن خاتمی نیست که بتواند با «تَکرار» پیروز انتخابات را تعیین کند ولی خاتمی هیچ هم نیست و بین بخشی از مردم محبوبیّت دارد. پس اگر بتواند درصدی از مردم را هم پای صندوقها آورد غنیمت است. آرای هشداردهنده‌ی مشارکت در انتخابات اخیر (بیست درصد برای تهران و سی‌وچند درصد برای کشور) نادان‌ترین افراد را هم قانع می‌کند که نظام با بحران مشروعیّت عمیقی روبه‌رو شده و حالا نیاز است که بتواند با برگزاری یک انتخابات لااقل متوسّط باز هم مثل قدیم ادّعا کند که «رأی مردم، رأی به نظام بود».

  

دو. فرض را بر این بگذاریم که احتمال پیروزی پزشکیان در انتخابات جدّی باشد؛ این امر قطعاً برای نظام و رهبرش فاجعه نیست. او بارها با دولتهای اصلاح‌طلب کار کرده و توان مهار آنان را دارد. آنان رابطه با جهان خارج را بهبود می‌بخشند و در داخل هم با به‌کارگیری تکنوکراتها سروسامانی به اقتصاد می‌دهند و نظام را از سیاهچاله‌ای که رئیسی با بی‌کفایتی خود در آن انداخت درمی‌آورند.

 

یکی از فرمولهای همیشه امتحان‌ پس‌داده‌ی نظام، کار ولایت مطلقه‌ی فقیه با دولتی نه‌چندان همسو است. در این حالت تمام پیشرفتها به رهبر و همه‌ی ناکارآمدی‌ها به دولت ارجاع داده می‌شوند. رهبرنظام یک‌بار خبط کرد و احمدی‌نژاد را بالا کشید؛ محمود با بی‌کفایتی خود خامنه‌ای را چنان در خطر انتقاد مردم قرار داد که هرآنچه اعتبار نزد اقشار وفادار به جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب جمع کرده بود، یکجا باخت. با چرخش احمدی‌نژاد در دوره‌ی دوّم، رهبر باز به همان فرمول قدیمی برگشت ولی جز تندروان دوآتشه دیگر کسی به او اعتماد مجدّد نکرد. در دوره‌ی رئیسی هم همان برنامه فاجعه آفرید، با این تفاوت که احمدی‌نژاد با تقلّب برنده شد و رئیسی با حذف کامل همه‌ی رقبا. حاصل انتصابات ۱۴۰۰ چه بود؟ هدف اصلی نارضایتی مردم در سه سال گذشته باز هم خامنه‌ای شد و نه دولت رئیسی.

 

حالا فرض کنیم که پزشکیان بتواند به عنوان رئیس‌جمهور نهم انتخاب شود، فرمولی که در گذشته بارها کارآمدی خود را برای حفظ نظام اثبات کرده بود، باز هم به کار گرفته خواهد شد؛ به ویژه اینکه یک مجلس سرتاپا اصولگرا،‌ شورای نگهبان و بی‌شمار اهرمهای رهبرنظام اجازه نمی‌دهند که دولت دست از پا خطا کند؛ تازه در صورت بروز اعتراضات جدید، دولت را می‌توان سیبل کرد تا نظام و رهبر پشت آن مخفی شوند.

 

به گمان من از دید مهندسان در دو حالت فوق (پلن ای و بی) به ترتیب ارجحیّت، قالیباف و پزشکیان برنده می‌شوند و دوقطبی بین آنها خواهد بود. نکات بیشتری درباره‌ی انتخابات هست که به تدریج خواهم نوشت.

۴ نظر:

  1. احتمال پلن بی خیلی کم است. پزشکیان را برای بالابردن مشارکت آورده‌اند و بیست درصد هم آمارشان بالا برود کافی است. کلا کاندیداها برای پیروزی قالیباف چیده شده‌اند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. شاید ولی استعداد جامعه‌ی ایران را برای غافلگیرکردن دست‌کم نگیر.

      حذف
  2. در این فهرست اسم پورمحمدی تازه است. نظرتان درباره ایشون؟

    پاسخحذف
  3. واقعا جای افسوس دارد اگر مردم یا حتا بخشی از آنان کلاه گشاد نظام و اصلاح‌طلبها سرشان برود. چندبار باید از یک سوراخ گزیده بشویم؟ آن همه خون و سلامتی و آزادی از دست رفته در این سالها همه هیچ؟!!

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.