کارنامه‌ی مردود اروپا

حاشیه بر اخبار -۱۰۹                                                                                    جمعه ۳۰ خرداد ۱۴۰۴

اسرائیل برای اوّلین بار یک پایگاه بسیج را هدف قرار داد.

- این نیز در راستای رساندن پیام برای براندازان بالقوه است که موانع را داریم از جلو روی شما برمی‌داریم. در ضمن می‌دانید که عدّه‌ی بسیاری در ایران عضو بسیج‌اند که الزاماً نظامی هم نیستند. تهدید هدف قراردادن بسیج می‌تواند به یک قتل عام گسترده بینجامد، بسیار شبیه به ترورهای مجاهدین خلق در اوایل انقلاب که بیست‌هزار نفر کشته داد.

  

وزیر امور خارجه آلمان: لازم است که برنامه‌ی موشکی ایران نیز جزو مذاکرات هسته‌ای باشد.

- این حرف یک هفته پیش یک معنا داشت ولی حالا معنایی دیگر دارد. این یعنی با توجّه به تهدید بالفعل اسرائیل در آینده توان پاسخگویی را از ایران بگیرند که چیزی ورای زیاده‌خواهی و قلدری است و البتّه احدی در ایران به آن وقعی نخواهد گذاشت. 

 

صدراعظم آلمان و سپردن کار کثیف به اسرائیل

- درباره‌ی این گفته باید بیشتر نوشت ولی پیرامون این سخن و سخنان کمابیش مشابه دو کشور دیگر اروپایی باید گفت که متأسّفانه حتّی رعایت ظاهر و مراعات حقوق بین‌الملل را هم نکردند. آزادیخواهان از این پس حتماً باید به شکلی دیگر به ادّعای این کشورها نگاه کنند.


پیش از حمله: گروسی: آژانس نمی‌تواند صلح‌آمیز بودن برنامه‌ی هسته‌ای ایران را تضمین کند.

پس از حمله: گروسی: مدرکی درباره تلاش سازمان‌یافته‌ی ایران برای ساخت سلاح هسته‌ای وجود ندارد.

- وظیفه‌ی آژانس کدامیک است؛‌ اوّلی یا دوّمی؟ به نظرم جمله‌ی اوّل را درباره‌ی هر کشوری می‌توان گفت چون همیشه امکان‌ پنهان‌کاری وجود دارد. بنا بر اصل برائت باید جرم را ثابت کرد نه بیگناهی را.

 

کارشناس اینترنت رادیوفردا: بستن اینترنت برای جلوگیری از خیزش مردمی است.

- این حرف در صورتی درست بود که پیش از قطع اینترنت شاهد نشانه‌هایی از یک خیزش بودیم. پیش از این فقط در سال ۱۳۹۸ اینترنت قطع شد ولی پس از آن مدیریّت شرایط خیلی بهتر شد و در سال ۱۴۰۱ هم که خیزش بالا گرفت فقط شبکه‌های اجتماعی فیلتر یا بسته شدند. امروز (سه روز گذشته) هم قطع دسترسی نفوذی‌های اسرائیل در ایران به خارج و با یکدیگر و دشوارکردن ارتباط میدانی باعث این کار شده که تا حدودی مؤثّر هم بوده است چون استارلینک در مکانهای ثابت برای آنان در دسترس است ولی نه در میدان (البتّه فعلاً).

 

اوضاع وخیم و در آستانه‌ی فروپاشی اقتصادی ایران از دید تحلیلگران مستقل خارج از ایران

- حساب تحلیل‌گرانی که بلندگوی اسرائیل شده‌اند جدا، دیگران نیز درکی از شرایط فعلی درون ایران ندارند. من همیشه تقسیم‌بندی داخل-خارج ایران را در شناخت ایران و نسخه‌پیچی برای ایرانیان نقد کرده‌ام ولی حالا به نظر می‌رسد که تصوّر اوضاع بین ساکنان داخل و خارج (طبعاً از بین منتقدان نظام) بسیار زیاد شده است. دوستان ساکن خارج کمی احتیاط بیشتری به خرج بدهند، شاید اوضاع آنجورها هم که آنان فکر می‌کنند نباشد.


یکی از مصاحبه‌کنندگان خیابانی صداوسیما: من بی‌حجاب تا اون چادری همه پشتیبان نظام و رهبر هستیم.

- چه خوب ولی وقتی گردوخاک خوابید و برایت پیامک حجاب آمد یا ماشین گشت ارشاد در خیابان جلویت سبز شد هم همینطور حرف می‌زنی؟ از طرف دیگر حاکمان اندکی شعور خواهند داشت که رفتار گذشته‌ی خودشان را با بخشی از حامیان امروزشان تکرار نکنند؟

 

نظرسنجی صداوسیما: در شرایط فعلی به جواب نظامی اعتقاد دارید یا دیپلماسی و مذاکره؟

- فقط صداوسیما می‌تواند میان جنگ به فکر استفاده‌ی جناحی باشد. چرا گزینه‌ی سوّمی که پاسخ نظامی و تلاش دیپلماتیک توأمان باشد جزو گزینه‌ها نیست؟ چه کسی گفته این دو با هم تباین دارند و مردم ناچار به انتخاب یکی از آنهایند؟ (بعداً شاید فرصتی بیابم برای نوشتن درباره‌ی سطح ضعیف برنامه‌های صداوسیما در هنگامه‌ی جنگ که حاصل حذف نیروهای نخبه و بالاکشیدن چاپلوسان است)

 

پیشین: صلح؛ راهکار،‌ راهبرد و هدف

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics