داوري‌ها



داوری‌ ِجشنواره‌ی فیلم فجر مثل هر سال مناقشه‌های فراوانی برانگیخت. تقریباً همه معترض بودند آنانکه جایزه نگرفتند به جای خود، آنان که جایزه گرفتند معترض بودند که چرا بیشتر نگرفته‌اند. در یکی از جوایز کتاب وقتی جعفرمدرّس صادقی فهمید باید جایزه‌اش را همراه با خانمی به اشتراک دریافت کند به نشانه‌ی اعتراض سر جای خود نشست و برای گرفتن آن نرفت. سر جایزه‌ی کارنامه هم جوانی از نسل نو، زنده یاد آتشی را با بدترین الفاظ مورد خطاب قرار داد. این البتّه در تمام دنیا همینطور است همین اسکورسیزی که امسال – بالاخره- جایزه گرفت، چندی پیش در مصاحبه‌ای پس از دارودسته‌های نیویورکی با خشم گفته بود که اسکار برایش هیچ اهمیّتی ندارد ولی روزی فیلمی خواهد ساخت که همه‌ی آمریکا به احترامش به پا خیزند. ناصر تقوایی هم برای کاغذ بی خط که جایزه‌ی ویژه ی داوران- که جایزه‌ای تشریفاتی است- را گرفت بعداً پس فرستاد.البتّه همه اینطور نیستند پور احمد نقل قولی از مهرجویی می‌آورد که یکبار ازش می‌پرسند که حقّش را گرفته یا نه می‌گوید مگر سر گذر است که حقّم را بگیرم؟


 به نظرم باید ابتدا تمرین کنیم که یا در یک بازی شرکت نکنیم یا اگر شرکت کردیم قواعد آنرا بپذیریم. داوری‌ها دست بالا نشانگر سلیقه‌ی همان چند داورند نه بیشتر. نمی‌توان منکر تأثیر جوایز بر فروش کتابها و آثار دیگر شد- چیزی که در مورد فیلم صدق نمی کند و گاه تأثیر عکس می‌دهد-  ولی هر اثری خود معرّف خودش است واگر اثر ارزشمند باشد جای خود را در جامعه‌ی فکری باز خواهد کرد.


این که گفتم می‌تواند به هر گونه داوری دیگران درباره‌ی ما تعمیم پیدا کند . خیلی خوب وبلکه لازم است که ما نقد خود را با قضاوت دیگران عیارسنجی کنیم؛ ولی به همین اندازه اعتماد به نفس هم احتیاج داریم که در صورت لزوم راه خود را بی‌اعتنا به دیگران برویم.این نقطه اعتدالی بین دو سر افراط و تفریط است. یک سر خود خواهی و خودبرتربینی است و یک سر چشم به دهان دیگران داشتن و نگران قضاوتشان بودن؛ حفظ این تعادل مانند همه‌ی اعتدالها کاری بس دشوار است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics