جمعه ۱ شهريور ۱۳۹۲
رهبر نظام
دربارهی تفاوت «تکلیفمداری» و «دنبال ِنتیجهبودن» مطالبی گفته که بخشی از آن چنین
است:
«رابطهى
«تکلیفمدارى» با «دنبال نتیجه بودن» چیست؟ امام فرمودند: ما
دنبال
تکلیف هستیم. آیا این معنایش
این است که امام دنبال نتیجه نبود؟ چطور میشود چنین چیزى را گفت؟ امام بزرگوار که با آن شدت، با
آن حدّت، در سنین
کهولت، این همه سختىها را
دنبال کرد، براى اینکه نظام اسلامى را بر سر کار بیاورد و موفق هم شد، میشود گفت که ایشان دنبال نتیجه
نبود؟ حتماً
تکلیفگرائى معنایش این است
که انسان در راه رسیدن به نتیجهى مطلوب، بر طبق
تکلیف عمل کند؛ برخلاف تکلیف عمل نکند، ضدتکلیف عمل نکند، کار
نامشروع
انجام ندهد؛ والّا تلاشى که
پیغمبران کردند، اولیاى دین کردند، همه براى رسیدن به نتائج معینى بود؛ دنبال نتائج
بودند.»
او تکلیفگرایی
را خوب معنا میکند ولی دوراهی تکلیفگرای و نتیجهگرایی را خیر. بحث اینجاست که
برای رسیدن به هر نتیجهای (که خود میتواند موضوع تکلیف باشد) باید مقدّماتی چید،
حالا آیا برای رسیدن به نتیجه (که خیلی مهم است) میتوان گاهی ناپرهیزی کرد و مرتکب
تخلّفهايی شد یا نه؟ پس نکتهی اصلی فراموشنکردن نتیجه نیست بلکه نوع رسیدن به آن
است. جنبهی دیگر ماجرا این است که گاهی امر دایر بین مقدّمه و نتیجه نیست، بلکه
بین اهم و مهم است. مثلاً میتوان به خاطر امر اهمّی بعضی اعمال نادرست را مرتکب شد
یا از برخورد با عاملان آن چشم پوشید یا نه؟
چرا بحث مصداقی
نکنیم؟ فرض کنیم، خبرنگاری ایرانی -کانادایی وارد زندان جمهوری اسلامی میشود و با
اصابت ضربهای به سرش جان میسپارد. حالا آیا به تکلیف عمل کنیم و عامل را شناسایی
و مجازات کنیم یا برای موضوعی –از دید برخی مهمتر- مانند حفظ آبروی نظام و مانند
آن، موضوع را لاپوشانی کنیم؟ رئیس جمهوری که مورد حمایت رهبر است، دروغ میگوید،
تهمت میزند و هزار کار خلاف میکند، آیا با او برخورد کنیم یا چون مورد تأیید رهبر
است و از آبروی خودش برای او مایه گذاشته از تخلّفات او صرف نظر کنیم؟ بعضی پس از اتّفاقات
انتخابات گذشته میگفتند که اوّلاً تقلّبی در کار نبود ولی به فرض هم که چنین بود
معترضان باید برای حفظ آبروی نظام از حقّ خود میگذشتند. آیا حرف آنان قابل دفاع
است؟
در تمام موارد
فوق کسانی که دم از وظیفه و تکلیف میزنند، میگویند باید به وظیفه عمل کرد (یعنی
مجرم را در مثال اوّل شناسایی و مجازات کرد و با فرد متخلّف در مثال دوّم برخورد
کرد و در فرض سوّم باید عدالت را اجرا کرد) از دید اینان اگر نتیجهای هم بر خلاف
این روش مفروض باشد چون از راه نادرست به دست آمده ارزشی ندارد بلکه روش مختار آنان
به نتایج بهتری میرسد. شاید بخشی از نظام ایران متّهم به ناکارآمدی و تخلّف شود
ولی این اصلاح اوّلاً خود باعث سالمسازی و حفظ آبرو میشود، ثانیاً از تکرار آن جلوگیری
میکند و ثالثاً به نتايج بهتری میرسد. امّا نتیجهگرایان- که از دید من رهبر نظام در مقام عمل خود یکی از آنان
است- با توجیههایی مانند مصلحت یا موضوع اهم، بر ناراستیها سرپوش میگذارند و
باعث تکرار آن میشوند؛ چنان که دیدیم چنین هم شد.
امّا
نتیجهگرایان با راهدادن امکان ارتکاب خلافها، آرام آرام به آن خو میکنند تا
جایی که قبح آن کاملاً از بین میرود. تازه راهکار مناسبی برای خلافکاری پیدا
میشود. در نظر داشته باشید که هر عملی میتواند مقدّمهی یک نتیجهی مهم باشد یا
برابر هر وظیفهی مهمّی میتوان امر اهمّی قرار داد. حالا اگر قرار به انجام تخلّفی
باشد، آن را با موضوع مهمتر دیگری قیاس میکنیم و میگوییم که برای حفظ یا رسیدن به
آن موضوع مهمتر میتوان فلان کار را کرد یا نکرد. ناگفته پیداست که این قطره
قطرهها به زودی دریا خواهند شد.
پ.ن: خارج از
گفتمان دینی، این بحث را با مقداری تغییر نیز میتوان مطرح کرد (مثلاً حوادث اخیر
مصر). امیدوارم بتوانم سر فرصت به آن بپردازم.
پ.ن۲: اگر
فعل رهبر را نظر واقعی او بدانيم یا اگر مثال سوّم را در نظر بگیریم، آیا میتوان
اختلاف طرفداران نظام و منتقدان را تنها اختلاف نظری دانست؟ (برای تناقض رفتاری
رهبر نیز بهسادگی میتوان توجیهی دینی-عقلی تراشید) این هم باشد برای
بعد.
خوشحالم که لا اقل وبچینات به روز میشود و نشان میدهد که هنوز زندهای!!
پاسخحذفاز قرار کمال همنشین در تو نیز اثر کردهاست و داری میشوی شبیه بعضیا!!
وبچين نشان میدهد كه هنوز زندهام؛ ايماخوانان جانبركف چه دليلی بر حيات خود دارند؟
پاسخحذفسر زدن هر روزه به امید به روز شدن!
حذفجناب ناشناس، دلیل آورند، بنده هم اضافه می کنم روشنگری و آگاهی بخشی در پلاس!
حذف«ساپورت»
پاسخحذفاوت 30, 2013
وقتى جمهورى «اسلامى» شد و نويسنده و آموزنده آداب تفخيذ* شدند «رهبران سياسى-معنوى مادام العمر مملكت»، پوشيدن تنبون كشدار ميشه جرم، فعاليت سالم جنسى آدمهاى عاقل و بالغ جامعه ميشه جنايت، ولى قتل و سنگسار و تجاوز به بچه ٩ ساله طبق دستور پروردگار و سنت فرستاده مخصوصش قانونى و در راستاى رستگارى دنيوى و اخرويه.
نتيجه اينكه بعد از سى چل سال هنوز حواس روانيهاى عقده اى عجيب الخلقه حاكم به خاك فردوسى و كوروش پى تنبون و خشتك خانوماست وسط غارت و تجاوزى كه خودشون و رفقا دارن به مال و جون و ناموس مردم ميكنن.
*رساله تحریرالوسیله آیت الله العظمى خمینی، جلد سوم، ترجمه آیت الله خامنه ای :
مسأله12- کسیکه زوجهای کمتر از نه سال دارد وطی او برای وی جایز نیست چه اینکه زوجهی دائمی باشد، و اما سایر کام گیریها از قبیل لمس بشهوت و آغوش گرفتن و تفخیذ اشکال ندارد هر چند شیرخواره باشد، و اگر قبل از نهسال او را وطی کند اگر افضأ نکرده باشد بغیر از گناه چیزی بر او نیست، و اگر کرده باشد یعنی مجرای بول و مجرای حیض او را یکی کرده باشد و یا مجرای حیض و غائط او را یکی کرده باشد تا ابد وطی او بر وی حرام میشود، لکن در صورت دوم حکم بنابر احتیاط است و در هر حال بنا بر اقوی بخاطر افضاء از همسری او بیرون نمیشود در نتیجه همه احکام زوجیت بر او مترتب میشود یعنی او از شوهرش و شوهرش از او ارث میبرد، و نمیتواند پنجمین زن دائم بگیرد