نظام، ازدحام، خاله شادونه

                                                                                                      جمعه ۱۵ شهریور ۱۳۹۲ 
  
  
درباره‌ی بخش آخر متن کامل مصاحبه‌ی احمدی مقدّم:
  
یک. او ابتدا مسأله را در چند بخش طرح می‌کند ولی معلوم نمی‌شود که پایان هر کدام چه می‌‌شود. مثلاً پرونده حمله به کوی دانشگاه با آن همه مدرک و فیلم و تصویر و... چه شد؟ صرف نگران‌بودن یا رسیدن گزارش کافی نیست؛ رسیدگی هم لازم است.
  
دو. یکی از شهود تبرئه‌ی رادان خود احمدی مقدّم است که بر اساس ابراز بی‌اطّلاعی رادان پی برده که وی بیگناه است! برای یک نظامی کارکشته مثل رادان چقدر کار دارد که چنین وانمود کند که از آن مسئله اطّلاعی ندارد؟ رسیدگی به وضع رادان پس از احضار شهود حاضر در کهریزک و بررسی سخنان آنان ممكن است و گرنه دم روباه همیشه برای تبرئه‌ی خود روباه حاضر و آماده است.
  
سه. ملاقات رهبر نظام فقط با کسانی بود که جزو معتقدان به وی بودند نه حتّی بخشی از آسیب‌دیدگان. از امثال غنیان و روح‌الامینی دلجویی شد تا مبادا برابر نظام بایستند و کار بدی هم نبود ولی تکلیف دیگر کسانی که در این میان کشته شدند چه می‌شود؟
  
چهار. درباره‌ی وانتی که افراد را زیر می‌گیرد هم سخنان وی ضدّونقیض بوده است؛ پیشتر یکبار گفت که ماشین نیروی انتظامی را دزدیدند و حالا حرف دیگری می‌زند. پیداکردن کسی که فیلم و زمان سوارشدن او در دست است، برای کاراگاهان خیلی هم ساده است (حتماً دوربیهای شهری فیلمهای دیگری از او و دیگر حوادث آن سال ثبت کرده‌اند) متّهمان پرونده‌هایی بسیار پیچیده‌تر از این احراز هویّت شده است.
  
اینها فقط توضیحاتی درباره‌ی اندکی از آسیب‌دیدگان حوادث ۸۸ بود، تکلیف خواهرزاده‌ی موسوی چه می‌شود؟ دیگر کسانی که به ضرب گلوله یا ضرب و شتم کشته شدند چه؟ فاطمه باقری نژادیان فرد و کسانی که در شهرهای دیگر به قتل رسیدند چطور؟ مدارک کافی پیرامون اکثر این افراد با تصویر و فیلم وجود دارد. شاید هم وقتی مورد واضح و آشکار ستّار بهشتی به این سادگی لاپوشانی می‌شود، انتظار اینکه به آن افراد رسیدگی شود بیهود است. برای همين هم یادداشت را خیلی کوتاه نوشتم. قتیل‌الازدحام یعنی کسانی که زیر دست‌وپا در شلوغیها به شکل غیر عمد کشته می‌شوند. اینطور کلّ ماجرا از دید رهبر و سردارش مثل برنامه‌ی خاله شادونه بوده؛ کسانی شلوغ کرده‌اند و چند نفری تصادفاً کشته شده‌اند. همین!

۷ نظر:

  1. يه تشكر مخصوص برای وبچين كوچيک و به دردخور خصوصن برای كسايی مثل من كه وقت وبگردی ندارن

    پاسخحذف
  2. نام نويسنده پيوند «برای بابک احمدی» در سايت منبع احسان راستان است. شما از كجا فهميدی احسان شريعتی است؟

    پاسخحذف
  3. ديروز با نام شريعتی منتشر شد. اينكه در مملكت گل‌وبلبل حتّی او هم بخواهد با نام مستعار بنويسد قابل درک است امّا مطلب پيشتر در فيس‌بوک با نام اصلی منتشر شده و تغيير نام اينجا خيلی معنا ندارد.

    پاسخحذف
  4. از برکات لینکده، با اینجا آشنا شدم.
    گفتم حالا که محل حصر موسوی و رهنورد را گذاشته‌ای شاید بخواهی این را هم در وبچینت بگذاری:
    http://rooholla.blogspot.fr/2013/09/blog-post_15.html

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. به بالايی: بارک‌الله
      به پايينی: اوّلاً هيچكدام چون غيبت حرام است :)
      ثانياً خير؛ مقداری مشكل داشتم كه إن‌شاءالله رفع شده باشد. بعد هم كم‌شدن جوش‌وخروش را بد نمی‌دانم كه پيرامونش خواهم نوشت.

      حذف
    2. جناب آقای بالایی!
      همزمانی رفع مشکلات جناب عالی را با آزادی یاران موسوی و کروبی و قهرمانی کشتی آزاد در مسابقات جهانی، به فال نیک گرفته، ان شاءالله همیشه سرحال و خوب و خوش و سلامت باشید.

      حذف
  5. اولاً اين غيبت صغری است يا كبری؟
    ثانياً طبق شواهد جوش و خروش جنبش سبز پس از انتخابات فرونشسته آيا كم‌كار شدن حضرتعالی را هم در همين راستا ! ارزيابی كنيم؟

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.