جمعه ۲۴ بهمن ۱۳۹۳
جمهوری
اسلامی کارناوال غیابهاست. غیاب افراد در عکسهای مشهور، غیاب نامها در درس تاریخ،
غیاب منتقدان در عرصهی جامعه، غیاب جوانان ناهمسو در دانشگاه، غیاب اسمورسم در
خاوران، غیاب اشخاص در صداوسیما و ... . البتّه خود نظام حاکم در پی «حذف» است ولی
این حذف اتّفاق نمیافتد و جای خالی همچنان خودش را به رخ می
کشد و این همان غیاب است.
این غیاب آیا اثری هم دارد؟ اثرش را در تشییع جنازهی آیتالله منتظری دیدیم و
دیدید.
سخنان
دادستان تهران در تهدید مدیران مسئول روزنامهها پیرامون حذف نام سیّدمحمّد خاتمی یکی
از آخرین تلاشها از این دست است. خاتمی چندسال است در نوعی حصر به سر میبرد و
خروجش از ایران ممنوع شده است. او جایی ایستاده که مختصّ خودش است یعنی نه سبز است
و نه اصلاحطلب ِدو دههی پیش؛ جایی میان این دو. دولتآبادی گفته: «بود و نبود
خاتمی برای «نظام» فرقی نمیکند» که آشکارا دروغ است. اگر واقعاً چنین بود نیازی به
حذف نامش از روزنامهها نبود. تمام کسانی که تلاش شد حذف شوند، مهم بودند و تلاش برای
حذف آنان نتیجهی عکس داد.
نکته
اینجاست که این دستور حذف از جایی صادر شده که نه خودش تمایل (و جرأت) دارد که
نامش آورده شود و نه دیگران چنین میکنند. کریمی قدّوسی چندی پیش از امر رهبر نظام
به ناامن کردن فضا برای خاتمی گفته بود امّا کسانی که در پی ایجاد ممنوعیّت سهگانه
برای او بودند، حتّی توان گفتنش را نداشتند که این را رهبرشان می خواهد. این نهایت
دلاوری حضرات را نشان میدهد چون خودشان از بازندهی دوئل مقبولیّت اجتماعی بین
خامنهای و خاتمی باخبرند.
من این
غیاب را به خاتمی تبریک میگویم. از امروز بردن نام او اجر و ارج دیگری دارد و
فراموش نکنیم که هرغیبتی به ظهور خواهد انجامید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.