جمله‌های سینمایی -۱۵

                                                                                                  دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴
     
دفتر خاطرات دختر نوجوان
مینی: فایده‌ی زندگی چیه اگه کسی تو رو دوست نداشته باشه،‌ نبینتت،‌ لمست نکنه؟

هشت نفرت‌انگیز
(رنگین‌پوستان همیشه تارانتینو را ملامت می‌کنند که نگاهی تحقیرآمیز به سیاهان دارد و مثلاً شخصیّتهای فیلمهایش به آنان کاکاسیاه می‌گویند)
دیزی به سرگرد وارن: سلام کاکاسیاه.
جان راث:‌ ببین دختر، تیره‌پوستا دیگه دوست ندارن به اونا بگی کاکاسیاه، به نظرشون توهین‌آمیز میاد(!)

بازگشته
هیو گلس: دیگه ‌از مرگ نمی‌ترسم،‌ چون قبلاً یک‌بار مرده‌م.

جوانی
آهنگساز پیر طیّ پیاده‌روی با دوست فیلمسازش بحث را به گیلدا بلک یکی از بازیگران فیلم او که هر دو دوستش داشتند می‌کشاند و اینکه بیست‌سال تمام می‌خواسته با او بخوابد.
فیلمساز: اون اصلا ارزش بیست‌سال زندگی رو نداره، ‌حتّی یک روزش رو.
آهنگساز: صبرکن ببینم. تو پنجاه‌سال پیش قسم خوردی که باهاش نخوابیدی،‌ حالا لحنت عوض شده. بگو ببینم، باهاش خوابیدی یا نه؟
فیلمساز: ببین... تراژدی واقعی اینجاست که من اصلاً نمی‌تونم حتّی به خاطر بیارم که با اون خوابیدم یا نه.

جوی
رودی (رابرت دنیرو) به همسرش سابقش: تو می‌دونی چی هستی؟ تو مث نشتی گازی. نه می‌بینیمت، ‌نه بوتو احساس می‌کنیم ولی با سکوتت همه‌ی ما رو می‌کشی.

دختر دانمارکی
مرد کاملاً در جنسیّت جدیدش غرق شده،‌ همسرش به او می‌گوید:
- من شوهرمو می خوام، ‌می‌تونی پیداش کنی؟
- نمی‌تونم.
- من می‌خوام با شوهرم حرف بزنم، می‌خوام بغلش کنم. می‌تونی حدّاقل سعی کنی؟
- متأسّفم.

کرید
راکی تصویر آدونیس را در آینه به خودش نشان می‌دهد:
- این سرسخت‌ترین حریفیه که در طول عمرت باهاش روبه‌رو می‌شی.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.