شنبه ۱ تیر ۱۳۹۸
ده دقیقه به جنگ
گویا ده دقیقه تا شیریاخط نهایی باقی مانده بود؛ تا زمانی که به هرحال ایران انقلابی با شیطان بزرگ سر یک میز بنشیند، با اختیار یا به جبر. اگر ایران در حدّ قابل اعتنایی میتوانست از حمله به سه مرکز نظامی خود دفاع کند، خسارتی به امریکا بزند یا احیاناً خلبانی را گروگان بگیرد، آن وقت با اختیار و داشتن امتیازی در دست میتوانست سر میز بیاید و اگر نه، معلوم میشد آن همه ادّعای پیشرفت نظامی لااقل در برابر امریکا به کار نمیآید آن وقت باید به جبر و برای پیشگیری از خسارت بیشتر پای میز مذاکره میآمد؛ یعنی خامنهای نمونهی بهروزشدهی پهلوی اوّل میشد با این تفاوت که در هر دو صورت خبری از تغییر رژیم یا حتّی افرادی که بر سر کار هستند، در کار نبود.
پیام حملهی لغو شده چه بود؟
پیام این بود که در صورت تکرار چنین کاری حمله قطعی است. گرچه پس از آن هم یکی دو راکت به تأسیسات نفتی در عراق برخورد کرد ولی خسارتی به جای نگذاشت و ایران هم در ظاهر لااقل مسئول آن نبود. اینکه در تمام برخوردهای چند روز اخیر سپاه یکطرف ماجراست جای تأمّل دارد. انفجار نفتکشها در دریای عمّان بود که از چندسال پیش محل استقرار نیروی دریایی ارتش است و خلیج فارس به سپاه سپرده شده است. همچنین نیروی پدافند هوایی ارتش چندی پیش از خاتمالآنبیاء جدا شد امّا تأکیدها از هر دو طرف فقط روی سپاه است.
در آینده چه خواهد شد؟
اینجا باید حساب دو موضوع را از هم جدا کرد؛ یکی تحریک عملی بیشتر امریکا و دیگری گذشتن از مرز مجاز اورانیوم غنی شده (یا همان مین چسبان و بمب ساعتی). دربارهی اوّلی که بعید میدانم باز هم اتّفاقات چند روز گذشته تکرار شود مگر اینکه ایران عملاً خواستار جنگ باشد. موضوع دوّم به گمانم مهمتر باشد. سناتور لیندسی گراهام گفته که اگر ایران از مرز تعیینشده برای تولید اورانیوم غنیشده بگذرد، اسرائیل به آن حمله خواهد کرد و ما هم از متّحد خود پشتیبانی میکنیم. به نظرم این سناریو محتملتر است. اینطور کشور مهاجم اسرائیل خواهد بود نه امریکا و ایران هم توان حمله با هواپیما را به اسرائیل ندارد مگر اینکه از موشکهای بالستیک خود استفاده کند که در آن صورت بهانهی جدیدی برای موضعگیری به شورای امنیّت خواهد داد. البتّه چنین کاری دفاعی خواهد بود ولی از اسرائیل حقّ وتو محافظت میکند.
ساعتی که ایستاده
چندماه پیش خودم هم باورم نمیشد که در آیندهی نزدیک دربارهی جنگ بنویسم. انگار حوصلهی همه از چهاردهه کشوواکش سررفته است و میخواهند کار فیصله یابد ولی مسئله اینجاست که معلوم نیست هرگونه درگیری به کجا بینجامد؛ نظام ایران را قویتر یا تضعیف کند؟ مثل بازی شیریاخط است که نتیجه مشخّص نیست. رسانههای امریکا به تفصیل به این بحران پرداختند و تا تحلیل ریشههای اختلاف ایران وامریکا و ملّیکردن نفت و کودتا علیه دکتر مصدّق عقب رفتند. برای من جالب بود که آنها حتّی جایگزینی تبادل یورو به جای دلار را در اقتصاد ایران برای امریکا مهم میدیدند. به گمانم آنقدر که آنها روی ایران حساب باز میکنند، در ایران کسی موضوع را اینگونه نمیبیند. دیدن خود در آینهی دیگران همیشه درسآموز است. فعلاً ساعت بحران روی ده دقیقه به جنگ متوقّف مانده است و باید دید دوباره چه عملی این ساعت را به تیکوتاک مجدّد میاندازد؛ شاید یک هفتهی دیگر و ردشدن از مرز تولید اورانیوم غنیشده یا حتّی زودتر.
پیام حملهی لغو شده چه بود؟
پیام این بود که در صورت تکرار چنین کاری حمله قطعی است. گرچه پس از آن هم یکی دو راکت به تأسیسات نفتی در عراق برخورد کرد ولی خسارتی به جای نگذاشت و ایران هم در ظاهر لااقل مسئول آن نبود. اینکه در تمام برخوردهای چند روز اخیر سپاه یکطرف ماجراست جای تأمّل دارد. انفجار نفتکشها در دریای عمّان بود که از چندسال پیش محل استقرار نیروی دریایی ارتش است و خلیج فارس به سپاه سپرده شده است. همچنین نیروی پدافند هوایی ارتش چندی پیش از خاتمالآنبیاء جدا شد امّا تأکیدها از هر دو طرف فقط روی سپاه است.
در آینده چه خواهد شد؟
اینجا باید حساب دو موضوع را از هم جدا کرد؛ یکی تحریک عملی بیشتر امریکا و دیگری گذشتن از مرز مجاز اورانیوم غنی شده (یا همان مین چسبان و بمب ساعتی). دربارهی اوّلی که بعید میدانم باز هم اتّفاقات چند روز گذشته تکرار شود مگر اینکه ایران عملاً خواستار جنگ باشد. موضوع دوّم به گمانم مهمتر باشد. سناتور لیندسی گراهام گفته که اگر ایران از مرز تعیینشده برای تولید اورانیوم غنیشده بگذرد، اسرائیل به آن حمله خواهد کرد و ما هم از متّحد خود پشتیبانی میکنیم. به نظرم این سناریو محتملتر است. اینطور کشور مهاجم اسرائیل خواهد بود نه امریکا و ایران هم توان حمله با هواپیما را به اسرائیل ندارد مگر اینکه از موشکهای بالستیک خود استفاده کند که در آن صورت بهانهی جدیدی برای موضعگیری به شورای امنیّت خواهد داد. البتّه چنین کاری دفاعی خواهد بود ولی از اسرائیل حقّ وتو محافظت میکند.
ساعتی که ایستاده
چندماه پیش خودم هم باورم نمیشد که در آیندهی نزدیک دربارهی جنگ بنویسم. انگار حوصلهی همه از چهاردهه کشوواکش سررفته است و میخواهند کار فیصله یابد ولی مسئله اینجاست که معلوم نیست هرگونه درگیری به کجا بینجامد؛ نظام ایران را قویتر یا تضعیف کند؟ مثل بازی شیریاخط است که نتیجه مشخّص نیست. رسانههای امریکا به تفصیل به این بحران پرداختند و تا تحلیل ریشههای اختلاف ایران وامریکا و ملّیکردن نفت و کودتا علیه دکتر مصدّق عقب رفتند. برای من جالب بود که آنها حتّی جایگزینی تبادل یورو به جای دلار را در اقتصاد ایران برای امریکا مهم میدیدند. به گمانم آنقدر که آنها روی ایران حساب باز میکنند، در ایران کسی موضوع را اینگونه نمیبیند. دیدن خود در آینهی دیگران همیشه درسآموز است. فعلاً ساعت بحران روی ده دقیقه به جنگ متوقّف مانده است و باید دید دوباره چه عملی این ساعت را به تیکوتاک مجدّد میاندازد؛ شاید یک هفتهی دیگر و ردشدن از مرز تولید اورانیوم غنیشده یا حتّی زودتر.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.