دوشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۸
صادق لاریجانی از میرزا هاشم آملی میگفت که غرق دنیای خودش بود و به مسائل روز و جهان خارج کمترین اعتنایی نداشت. یک روز به پدر میگوید که حاجآقا لااقل یکبار پنجرهی اتاقت را باز کن و نگاهی به کوچه بینداز. میرزاهاشم میگوید که آنجا خبری نیست، -با اشاره به کتابی که جلوش باز بود- همهچیز اینجاست. فرزندانش البتّه مثل او نبودند و هر کدام به قدر وسع خود نگاهی به کوچه انداختند؛ محمّدجوادشان بیشتر از همه.
بار اوّلی که یکی از لاریجانیها خبرساز شد، مذاکره و مواضعهی جواد لاریجانی با نیک براون انگلیسی بود که با انتشار آن در روزنامهی «سلام» و شلوغکاری مجاهدین انقلاب اسلامی و نشریّهی «عصر ما» پروندهی پیشرفت او در ساختار سیاسی برای همیشه بسته شد گرچه با او برخوردی هم نشد. صادق لاریجانی نیز محقّق سادهای بود که پس از مجادلهی قلمی با دکتر سروش در عرصهی عمومی نامی برای خود دستوپا کرد و خامنهای او را بعدها به عضویّت شورای نگهبان درآورد. در جواب اعتراض دیگر محقّقان به گرفتن پست سیاسی همیشه میگفت که خود را درگیر مناصب نخواهم کرد؛ از آنجا که مسائل روز به شورای نگهبان ارجاع میشود، میخواهم فقهم پربار شود چون در حوزه به جز ابواب متعارف فقهی کمتر به مسائل روز پرداخته میشود. روند امور نشان داد که خیر، وقتی سر سفرهی قدرت بنشینی برخاستن از آن کار آسانی نخواهد بود. همایشان فقط به خاطر اینکه خامنهای -برعکس دو رئیس گذشتهی قوّهقضا- در حکم انتصابش به ریاست قوهی قضائیه از عنوان «آیتالله» برای او استفاده نکرده بود، حاضر به پذیرش آن نبود و با پادرمیانی برادرش علی لاریجانی آن را پذیرفت.
نامهی او به یزدی نکات زیادی داشت که مهمترینش -گذشته از دفاع ضمنی از طبری که او را تحت اشراف «خلفی» ِسالم، فاضل و شریف خواند- اشاره به اشراف اطلاعاتی پیرامون تخلّفات مجموعهای از معاونان، قائممقامها و آقازادههای مسئولان و شخصیّتها بود. بعید است یزدی و مخاطبان خاص نامه متوجّه تهدید نهفته در این عبارت نشده باشند. این چه اسراری است که قرار بود یا هست که در خزانه بماند؟ مگر نه اینکه این تخلّفات در حوزهی عمومی و در رابطه با بیتالمال بوده، پس چرا کسی از رسیدگی ادّعایی به آنها باخبر نشده است. طبعاً موارد معدودی مانند محاکمهی هادی رضوی و عمّار صالحی صرفنظر از اینکه در دورهی جدید قوّهی قضائیّه انجام شد، تنها استثنایی بر قاعدهی سرّبودن و ماندن محتویات خزانه است. فقط تصوّر کنید که آقازادههای شخصیّتها ممکن است چه کسانی را شامل شود تا متوجّه شوید که دامنهی خطونشان کشیدن لاریجانی ممکن است تا کجاها را شامل شود.
لاریجانی قبلاً هم خطاب به دکتر سروش گفته بود که پس از اتمام مباحثه به «گوشهی درویشی» خود خواهد رفت. جواد لاریجانی نیز دربارهی آیندهی برادرش پس از ریاست قوّهی قضائیّه گفته بود که به درس و بحث خود برمیگردد که هر بار دیدیم چه شد. حالا هم قهر از برخورد با زیردستانش به افشاگری دربارهی اندرونی نظام رسید. برعکس آنچه پیشتر فکر میکردم، جدال بر سر رهبری آینده را نباید با اوجگرفتن رئیسی خاتمهیافته تلقّی کرد؛ حلقههای درون قدرت با یارگیری و استفاده از نقاط ضعف طرفهای دیگر کاری کردهاند که پیشبینی آینده دشوار شده است. با این وجود، سه سناریو بیش از بقیّهی گمانهها محتمل است که به وقتش دربارهی آن خواهم نوشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.